مشاور امنیتملی ریگان ۳۴سال پس از خودکشی نافرجام، درگذشت
قربانی رسوایی ایران-کنترا
رابرت مکفارلین، مشاور امنیت ملی رئیس جمهور آمریکا رونالد ریگان، نامی آشنا در تاریخ پس از انقلاب ایران، که به دلیل رسوایی مربوط به فروش مخفیانه تسلیحات به ایران و کمک مالی به شورشیان نیکاراگوئه در دهه ۱۹۸۰ (موسوم به رسوایی ایران-کنترا که در ایران معروف به «ماجرای مکفارلین» است) از سمت خود برکنار شد و چندی بعد دست به خودکشی زد، در سن ۸۴ سالگی درگذشت.
به گزارش اکوایران، رابرت سی. مک فارلین، افسر سابق تفنگدار دریایی که در زندگی غیرنظامی به سمت مشاور امنیت ملی رئیس جمهور رونالد ریگان درآمده بود و سپس در رسوایی ایران-کنترا کنارهگیری کرد، روز جمعه سیزدهم ماه می ۲۰۲۲ میلادی (و ۳۵ سال پس از خودکشی نافرجام) در لنسینگ میشیگان درگذشت.
به نوشته نیویورکتایمز، آقای مک فارلین، که در واشنگتن زندگی می کرد، در آن زمان برای ملاقات با خانواده در میشیگان بود. یکی از دوستان خانوادگی، بیل گرینر، گفت که مرگ ناشی از یک وضعیت نامشخص ریوی قبلی است.
از رسوایی تا خودکشی
آقای مک فارلین در سال 1988 به اتهام مخفی نگه داشتن اطلاعات از کنگره در تحقیقاتش درباره این ماجرا که در آن دولت ریگان در سال 1985 در ازای آزادی گروگان های غربی در لبنان به طور مخفیانه به ایران اسلحه میفروخت، گناه خود را پذیرفت.
در این طرح، سود حاصل از فروش تسلیحات به طور مخفیانه به شورشیان نیکاراگوئه که در تلاش برای سرنگونی رژیم مارکسیستی کشور، معروف به ساندینیستها بودند، منتقل شد.
هر دو بخش این طرح غیرقانونی بود. کنگره یک تحریم تسلیحاتی علیه ایران وضع کرده و کمک آمریکا به کنتراها را ممنوع کرده بود.
آقای مک فارلین، یکی از بازیگران متعدد این عملیات بود که با همکاری سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا خارج از اراده کاخ سفید اجرا شد. اما او با پذیرش کامل و بی چون و چرای سرزنش اعمالش متمایز شد. هر کس دیگری که درگیر بود یا از عملیات «عادلانه و عاقلانه» دفاع کرده بود یا به دنبال انکار مسئولیت بود.
و پیامدهای این ماجرا باعث شد که آقای مک فارلین چنان احساس گناه کند که در فوریه 1987 در خانه اش اقدام به خودکشی کرد. در حالی که همسرش جوندا، معلم انگلیسی دبیرستان، در طبقه بالا مشغول نمره دادن به مقالات بود، او مقدار زیادی مسکن مصرف کرد و به رختخواب رفت. او وقتی صبح نتوانست بیدار شود، به بیمارستان منتقل شد و دوباره زنده شد. او متعاقباً چندین هفته تحت درمان روانپزشکی در بیمارستان نیروی دریایی بتسدا قرار گرفت.
این یک اقدام خیره کننده در واشنگتن بود. بسیاری آن را زوزهای از درد پنهان کسی میدانستند که از او کمتر انتظارش را نداشتند - یکی از مردمیترین و قدرتمندترین مردان پایتخت. آقای مک فارلین در آن زمان معتقد بود که خودکشی "کار محترمانه ای بود." او گفت: «من خیلی کشور را ناامید کردم».
او قبلاً سعی کرده بود با استناد به سنت ژاپنی باستانی خودکشی شرافتمندانه، اقدامات خود را توضیح دهد. اما او در مصاحبه گفت که متوجه شد که این راهها در فرهنگ مدرن آمریکایی طنین انداز نیست و اکثر مردم نمی توانند چنین رفتاری را درک کنند.
ماجرای دیدار محرمانه با حسن روحانی در ایران
آقای مک فارلین همیشه ادعا میکرد - و شواهدی هم از او پشتیبانی میکرد - که بیشتر در بخش ایران در این رسوایی دست داشته است و از بخش غیرقانونیتر، یعنی ارسال سود حاصل از فروش سلاح به شورشیان نیکاراگوئه بیاطلاع بوده است.
به نوشته نیویورکتایمز، آقای مک فارلین از طرفداران سرسخت ترمیم روابط با ایران بود – به طوری که پس از ترک کاخ سفید در سال 1986 به درخواست پرزیدنت ریگان سفری مخفیانه و به صورت ناشناس به آنجا داشت. او گفت که در آنجا با مقامات مختلف ملاقات کرد، اما متوجه شد که این جلسات اتلاف وقت بوده است.
دو متهم متفاوت
این طرح در 5 اکتبر 1986، زمانی که یک هواپیمای تسلیحاتی برای کنتراها در نیکاراگوئه سرنگون گشت، آغاز شد و این سقوط یک مأموریت را فاش کرد و باعث شد کمیته مشترک کنگره و جلسات استماع تلویزیونی تحقیق کنند. آقای مک فارلین و معاون سابقش، سرهنگ اولیور ال نورث -که تا آن زمان برای عموم مردم شناخته شده بودند- به عنوان بازیگران کلیدی این ماجرا، به دادگاه احضار و در انظار تبلیغات ملی ظاهر شدند.
تبعات فروش اسلحه به خودی خود کمی بهتر بود: چند گروگان به طور پراکنده توسط متحدان ایران در لبنان آزاد شدند - کمتر از آنچه که وعده داده شده بود - و در هر صورت، گروگان های جدید متعاقبا دستگیر شدند.
سرهنگ نورث که در آن زمان هنوز یک افسر در حال انجام وظیفه بود، یک بازیکن مشتاق در این طرح بود. او با یونیفورم کامل در مقابل کمیته تحقیقاتی مشترک کنگره حاضر شد، گاهی به ابراز مخالفت میکرد، و گاهی اصرار داشت که انگیزهاش وطنپرستی بوده است.
شهادت سرهنگ نورث او را برای بسیاری از محافظه کاران به یک قهرمان ملی تبدیل کرد. نورث نیز بعداً از این حمایت کمال بهرهبرداری را کرد و با میزبانی یک برنامه گفتگو، نوشتن کتاب و شرکت در رقابت مجلس سنای ایالات متحده از ویرجینیا به عنوان نامزد جمهوری خواهان، هرچند ناموفق، سود برد. (او بعداً برای کمتر از یک سال رئیس انجمن ملی تفنگ بود.)
در مقابل، آقای مک فارلین چنین تحسین عمومی یا حتی حمایت زیادی را به دست نیاورد. او نوشته است که پیشنهادات شغلی پس گرفته شد و از او خواسته شد که از هیئت مدیره شرکت استعفا دهد.
او در خاطرات خود به یاد می آورد که در ابتدا از سرهنگ نورث، همکار تفنگداران دریایی خود خوشش آمده بود و فکر می کرد که آنها اشتراکات زیادی دارند. او گفت که پس از اینکه او متوجه شد که سرهنگ نورث او را در مورد بسیاری از فعالیت هایش فریب داده است، نظرش تغییر کرد.
او نوشت که در قضاوت نادرست از سرهنگ نورث "در واقع آنچه که در وی وجود داشت، یعنی مهارت دستکاری، خیانت آسان، غرور و جاه طلبی شدید برای پیشرفت شخصی" را ندید. او در انتخابات ویرجینیا علیه نورث فعالیت کرد.
با این حال، آقای مک فارلین تایید برخی از کسانی را که در مورد ماجرای ایران-کنترا تحقیق کرده بودند، به دست آورد.
لارنس ای. والش، دادستان مستقل، که از مقاومت سرسخت سایرین که در این عملیات شرکت داشتند ناامید شده بود، اذعان کرد که از صراحت و پشیمانی آقای مک فارلین چنان تحت تأثیر قرار گرفته بود که تصمیم گرفت او را تنها به چهار جنایت متهم کند. شمارش می کند.
آقای مک فارلین 200 ساعت خدمات اجتماعی را سپری کرد که بخشی از آن با کمک به ایجاد یک برنامه زندگی مستقل برای معلولان در حومه واشنگتن و با تنظیم یک برنامه کامپیوتری فهرست برنامه های تفریحی بعد از مدرسه برای جوانان منطقه بود.
رئیس جمهور جورج اچ. بوش، قبل از ترک پست، آقای مک فارلین را در شب کریسمس 1992 به همراه افراد دیگری که در ماجرای ایران-کنترا دخیل بودند، از جمله وزیر دفاع کاسپار دبلیو واینبرگر، عفو کرد.
شبهه درباره آلزایمر ریگان
این اپیزود دولت ریگان را لکه دار کرد و این پرسش را ایجاد کرد که رئیس جمهور چقدر از آنچه در کاخ سفید خود می گذرد آگاه است. یک سوال حل نشده در قلب موضوع ایران-کنترا، میزان دانش و حمایت رئیس جمهور ریگان بود.
این اپیزود یک حوزه مهم مطالعه برای محققان بوده است که به این فکر می کنند که آیا ریگان - که پس از بازنشستگی اش تایید شد که به بیماری آلزایمر مبتلا شده - در کاخ سفید هوشیاری ذهنی خود را از دست داده بود. آقای مک فارلین، در مصاحبه ها و خاطرات خود، رئیس جمهور را در مورد جزئیات آنچه در ایران-کنترا می گذشت گاهی گیج یا مبهم نشان می دهد.
از آکادمی نیروی دریایی تا سازمان امنیت ملی
رابرت کارل مک فارلین در 12 ژوئیه 1937 در واشنگتن متولد شد. راب پسر یک نماینده دموکرات کنگره، ویلیام مک فارلین، و نوه یک تکاور اهل پانهندل تگزاس بود که با وجود این ریشهها، او تگزاس کوچکی را در خود داشت که در منطقه واشنگتن بزرگ میشد.
او در سال 1959 از آکادمی نیروی دریایی در آناپولیس فارغ التحصیل شد و با دوست دوران دبیرستان خود جوندا رایلی ازدواج کرد. و سپس به تفنگداران دریایی پیوست. او به عنوان کاپیتان یکی از اولین عملیاتهای جنگی در ویتنام را رهبری کرد.
در مصاحبه سال 2016 با تایمز، آقای مک فارلین ابراز تاسف کرد که در زمانی که مشاور امنیت ملی بود، درسی اساسی را که فکر میکرد در ویتنام آموخته بود، انجام نداد: این که ایالات متحده نباید بدون حمایت واضح و قوی در خانه، جنگ را آغاز کند. او گفت که دولت ریگان در تلاش برای کمک به کنتراها اشتباه کرده است، زیرا حمایت عمومی کمی وجود داشت، همانطور که کنگره در ممنوعیت کمک به آنها نشان می دهد.
آقای مک فارلین برای جانشینی ویلیام پی. کلارک جونیور در اکتبر 1983 به عنوان دومین مشاور امنیت ملی ریگان، مقامی که در کاخ سفید مسئولیت سنگین هماهنگی و تنظیم سیاستها بین وزارتخانههای امور خارجه و دفاع و سایر سازمان های دولتی امنیتی-اطلاعاتی بود، انتخاب شگفت انگیزی بود.
او عموماً به عنوان یک کارمند در نظر گرفته میشد که تفاوت قابلتوجهی با برخی از پیشینیان شناختهشدهاش داشت که سرشار از اعتماد به نفس و آثار علمی و آکادمیک بودند، مانند هنری کیسینجر و زبیگنیو برژینسکی.
او صعود خود را در سازمان امنیت ملی را زمانی آغاز کرد که هنوز سرهنگ دوم در تفنگداران دریایی بود و برنده بورسیه تحصیلی کاخ سفید شد تا برای آقای کیسینجر و سپس برنت اسکوکرافت (وقتی که آنها مشاور امنیت ملی بودند)، کار کرد. او همچنین در کمیته روابط خارجی سنا و وزارت امور خارجه پست های ارشدی داشت.
بر اساس گزارش های معاصر، او نقش مهمی در مذاکرات پیچیده و قابل توجه کنترل تسلیحات با اتحاد جماهیر شوروی و به ویژه ترویج و هدایت برنامه دفاع ضد موشکی رئیس جمهور ریگان موسوم به جنگ ستارگان ایفا کرد. این سیستم هرگز راه اندازی نشد، اما گفته می شد که مسکو را مجبور کرد تا هزینه های نظامی را به ضرر اتحاد جماهیر شوروی بالا ببرد و فروپاشی آن را تسریع کند.
آقای مک فارلین پس از ترک دولت، یک شرکت مشاوره کسب و کار بین المللی متخصص در مسائل انرژی تاسیس کرد. بازماندگان او شامل همسرش، سه فرزند (لورن، ملیسا و اسکات)، دو خواهر و هشت نوه است.
تیتر یک در اکوایران
پربینندهترینها
-
آخرین وضعیت پرداخت معوقات همسان سازی بازنشستگان/ زمان واریز مشخص شد؟+ جدول
-
معنای رژه دیپلماتیک ژاپنیها در تهران
-
برندگان نبرد تسلیحاتی قرن؛ کدام کشور پیروز رقابت موشکهای هایپرسونیک است؟
-
تغییر یک شبه گفتمان ناجی اسد در کرملین؛ قفل چمدان هسته ای در اوکراین باز میشود؟
-
زمستان بازار طلا و سکه آرام آغاز شد/ کدام سکهها در حراج امروز عرضه میشوند؟
-
تاوان جنگ برای اقتصاد روسیه: تورمی که مهار نمیشود
-
پیش بینی بورس فردا 2 دی 1403 / دلیل آیین نواختن زنگ معاملات چه بود؟
-
واکنش شورای اطلاعرسانی به شایعه استعفای رئیسجمهوری
-
چرا ایران جنگ بزرگ کریدورها را باخت؟