به گزارش اکوایران، دربارۀ جذاب شدن موزۀ پلیس پکن برای خانواده‌ها حسابی فکر شده است. این موزه در امارتی کلاسیک در نزدیکی میدان تیان‌آنمن قرار دارد. قاب‌های شیشه‌ای، تفنگ‌های مورد استفادۀ پلیس چین را نشان می‌دهند. ماکتی از سگ پلیسی که جلیقۀ ضدگلوله به تن، یک کلاه کماندویی بر سر و چکمه‌های بر پنجه دارد هم دیده می‌شود. طی تعطیلات سال نو قمری، پدر و مادرها و کودکان بالگردهای پلیس، جوخه‌های مبارزه با مواد مخدر، نگهبانان ترافیکی و افسران سایبری را تحسین می‌کردند که اینترنت را «سالم» نگه می‌داشتند. از سرکوب سیاسی اسم خاصی برده نمی‌شود -مگر در بخش تاریخی. عکسی قدیمی دانشجویان معترض را نشان می‌دهد که مأموران لباس شخصی آنها را دستگیر می‌کنند؛ عکسی که مربوط به دهه‌ها قبل از به قدرت رسیدن حزب کمونیست است.

به نوشته اکونومیست، یافتن متضاد آن موزه -جایی که طرف تاریک حکومت پلیسی را نشان می‌دهد- کار سرراستی نخواهد بود. چین هیچ معادل مستقیمی برای کاگ‌ب، یعنی آژانس پلیس مخفی با ارتشی از افسران، ندارد. در پکن هیچ چیزی مثل ساختمان لوبیانکای کاگ‌ب، ساختمان بدنامی در مرکز شهر که نامش لرزه بر اندام مسکویی‌ها می‌انداخت، وجود ندارد. با همۀ این‌ها، اعتراضات سیاسی علیه حکومت حزب کمونیست بسیار اندکند. کتاب جدید مین‌شین پِی، «دولت نگهبان: نظارت و بقای دیکتاتوری در چین» می‌گوید علتش این است که حزب تواناترین حکومت ناظر تاریخ را ساخته است.

آقای پِی از کالج کلرمانت مک‌کینا در کالیفرنیا می‌نویسد نظام «سرکوب پیش‌گیرانۀ» چین برای بازدارندگی، شناسایی و خنثی کردن منتقدان حکومت تک‌حزبی پیش از سازماندهی یا عمل طراحی شده است. این مسئله تا حدی شامل ابزارهای فناوری پیشرفته‌ای است که در سرتاسر جهان راه خود را به سرخط خبرها یافته‌اند، از دوربین‌های تشخیص چهره و تشخیص پلاک اتوموبیل تا ردگیری دستگاه‌های تلفن همراه. دیوارهای آتشین دیجیتال اینترنت چین را محاصره می‌کنند و الگوریتم‌ها به سرویس‌های پیام‌رسان و نظرات آنلاین نظارت دارند. به محض عبور از یک خط قرمز نادیده، پلیس در خانه‌تان را می‌کوبد. تا حد زیادی، کتاب ظرفیت‌های «سامانۀ اعتبار اجتماعی» هنوز ناتمامی را بررسی می‌کند که به شهروندان بابت رفتارهای اجتماعی و ضداجتماعی‌شان در زندگی حرفه‌ای و خصوصی نمره می‌دهد.

با این همه، آقای پی می‌گوید گجت‌ها نمی‌توانند موفقیت چین در سرکوب دگراندیشی را توضیح دهند. او می‌گوید بهترین توضیحش شبکه‌های هم‌پوشان کاملاً آنالوگ انسان‌هاست. اکثرشان جاسوسان تمام وقت نیستند. هنگام سقوط دیوار برلین در سال 1989، آلمان شرقی به ازای هر 165 شهروند، یک افسر اشتازی داشت. چین برای رسیدن به این نسبت به هشت و نیم میلیون پلیس مخفی نیاز دارد اما در واقع فقط کسر کوچکی از این عدد را دارد. وزارت امنیت کشور، آژانس جاسوسی غیرنظامی اصلی چین، مسئول عملیات‌های خرابکاری و ضداطلاعات داخلی است. شاخه‌های ام‌اس‌اس در سرتاسر کشور بر خارجی‌ها، چینی‌هایی که ارتباطاتی با خارج از کشور دارند و اقلیت‌های قومیتی نظارت دارند که ارتباطاتی در آن سوی مرزها دارند و وجهۀ بین المللی دارند، از جمله تبتی‌ها و اویغورها. مأموران امنیتی حکومت قدرت وحشتناکی برای ارعاب و بازداشت اهدافشان بدون هیچ گونه اتهامی دارند. اما به گفتۀ کتاب، ام‌اس‌اس نسبتاً کوچک است و «محدودۀ کوچکی از نظارت داخلی» را پوشش می‌دهد.

آقای پِی می‌نویسد آژانس پلیس مخفی مهم‌تری درون وزارت امنیت عمومی، پلیس عادی چین، وجود دارد. این نیرویِ درون نیرو به واحد محافظت امنیت سیاسی (به اختصار ژنگ‌بائو) شناخته می‌شود. تعداد کامل افسران چینی عددی عمومی نیست اما گفته می‌شود بالای دو میلیون نفر باشند. بر اساس کتاب‌های سالانه و نشریات استانی، شهری و منطقه‌ای، آقای پِی تخمین می‌زند که در سطوح ملی و محلی، 5-3 درصد از تمام پلیس‌ها برای ژنگ‌بائو  کار می‌کنند. یعنی چیزی بین 60،000 تا 100،000 افسر ژنگ‌بائو یا یک افسر به ازای 14،000 الی 23،000 شهروند. مکمل آنها، وِن‌بائو، واحد پلیسی است که بر نهادهای فرهنگی و آموزشی، به‌ویژه دانشگاه‌ها، نظارت دارد.

سازمان دیگر، کمیسیون امور سیاسی و حقوقی، یک ارگان حزبی، است که مسئول عملیات‌های نظارت و «ادارات حفظ ثبات» است که وظیفه دارند اعتصابات و اعتراضات را پیش از آغاز در نطفه خفه کنند. آژانسی قدرتمند که عموماً بر سیاست امنیتی نظارت دارد و قابل اعتماد بودن مسئولان پلیسی و حقوقی را بررسی می‌کند.

به گفتۀ این کتاب، چین به آژانس پلیس مخفی با میلیون‌ها افسر نیاز ندارد چرا که حکومت نظاره‌گرش بر ستون‌هایی استوار است که کمکی پاره‌وقت اما بسیار باارزش ارائه می‌کنند. نخستین ستون، افسران رده پایین مستقر در ادارات پلیس محله‌ای است. در پروپاگاندای چین، هیچ چیز منفی‌ای دربارۀ این پلیس‌ها وجود ندارد. آنها قهرمانان شهری‌ای هستند که با جرم و جنایت مبارزه می‌کنند و شهر را امن نگه می‌دارند. اما دنبال کردن دگراندیشی سیاسی یا نارضایتی سیاسی هم کار آنهاست. در قسم پلیس ابتدا از احترام به «رهبری بی‌چون و چرای حزب کمونیست» صحبت شده و بعد از محافظت از مردم.

کار پلیسی که به کودکان نشان داده نمی‌شود

ایستگاه‌های پلیس باید بر «کارکنان کلیدی» نظارت کنند؛ عبارتی رسمی که برای میلیون‌ها چینی به کار می‌رود که پروندۀ پلیسی دارند، از جمله مجرمان سابق و افراد مظنون به انجام کارهای مجرمانه و همینطور آنهایی که تهدیدی علیه «امنیت حکومت» تلقی می‌شوند. ایستگاه‌های پلیس همچنین بر میلیون‌ها «فرد کلیدی» نظارت دارند، گروهی که شامل فعالان حقوق بشر، افراد دین‌دار و دادخواهانی می‌شود که خواهان رسیدگی قانونی است.

دولت نظاره‌گر ستون دومی هم دارد: خبرچینان. آقای پی از اسنادی نقل قول می‌کند که در آنها دولت‌های شهری و پلیس‌های منطقه‌ای با افتخار از جذب پیک‌ها، مغازه‌داران، نگهبانان امنیتی، کارکنان پذیرش هتل و مدیران ساختمان برای خبرچینی می‌گفتند. شی‌آن، شهری در غرب چین، زمانی گزارش داد که از هر دوازده راننده تاکسی، یکی‌شان برای پلیس کار می‌کند. دانشگاه‌ها گزارش می‌دهند که به لطف دانشجویانی که برای جاسوسی از اساتید و هم‌کلاسی‌هایشان جذب شده‌اند، اعضای هئیت علمی خارجی و دانشجویان اویغور تحت نظارت شدیدند. از میلیون‌ها عضو دیگر حزب و داوطلب خواسته می‌شود دربارۀ فعالیت‌های مشکوک و نارضایتی همکاران و همسایه‌هایشان از مسئولان گزارش بدهند. این نظام با جرم می‌جنگد و از انحصار حزب بر قدرت دفاع می‌کند: هیچ خط واضحی این دو مأموریت را از هم جدا نمی‌کند.

این پیچیدگی با حزب جور درمی‌آید. همه جا چشم و گوش دارد و در عین حال کا‌گ‌ب یا اشتازی چینی ندارد که عموم را نگران کند یا قدرتمندتر از آن شود که کنترلش برای حزب دشوار شود. اینطور که معلوم است، حکومت نظاره‌گر چین در ملأ عام پنهان شده است.