به گزارش اکوایران، در هفته اخیر روند شاخص کل بورس تهران در مجموع نزولی بود و خروج پول حقیقی نیز در 4 روز متوالی تداوم داشت.

در روز شنبه شاخص همانند هفته پیشین صعود کرد، 20 هزار و 559 واحد بالا آمد و 2 هزار و 150 میلیارد تومان پول حقیقی به  بازار وارد شد. این روند از روز یکشنبه ناگهان تغییر کرد. شاخص 95 هزار واحد ریزش کرد و 4 هزار میلیارد تومان پول حقیقی خارج شد. یعنی ارزش خالص تغییر مالکیت سهام از حقیقی به حقوقی در کل معاملات یکشنبه 4 همت بود. روز دوشنبه نیز شاخص 5 درصد افت کرد و سقوط 125 هزار واحدی را پشت سر گذاشت که یک رکورد جدید محسوب می‌شود. 

روز سه‌شنبه شاخص کل 8 هزار و 581 واحد پایین آمد و در نهایت روز چهارشنبه نیز 28 هزار واحد ریزش کرد. 

در پایان معاملات چهارشنبه، شاخص کل 236 هزار و 934 واحد پایین‌تر از هفته پیش ایستاد تا بازدهی هفته شاخص بورس منفی 9.4 درصد شود. شاخص هم وزن نیز که در تمامی روزهای هفته روند نزولی داشت، در پایان هفته نسبت به هفته پیشین 91 هزار و 132 واحد پایین‌تر ایستاد و بازدهی منفی 10.6 درصدی را ثبت کرد.

در 4 روز پی در پی شاهد خروج سنگین پول حقیقی از بازار بودیم. روز یکشنبه 4 هزار میلیارد تومان از بازار سهام خارج شد. این رقم در روز دوشنبه به 3 هزار و 660 میلیارد تومان رسید. روز سه‌شنبه نیز هزار و 635 میلیارد تومان سرمایه حقیقی از بازار خارج شد. 

این روند روز چهارشنبه نیز برای چهارمین روز کاری متوالی تداوم داشت و 2 هزار و 889 میلیارد تومان پول حقیقی خارج شد. در مجموع کل هفته، 10 هزار و 63 میلیارد تومان سرمایه حقیقی خارج شد که میانگین روزانه آن 2 هزار و 12 میلیارد تومان است. 

بورس

بنابراین همسو با ریزش قیمت‌ها شاهد خروج پول حقیقی از بازار بودیم. در 4 روز معاملاتی گذشته صف‌های فروش طویلی شکل گرفت و بازار با مازاد عرضه مواجه بود. از روز یکشنبه ارزش صف‌های فروش چند برابر صف‌های خرید بود. نکته مهم اینکه صف‌های فروش تداوم داشتند و به اصطلاح جمع آوری نشدند. در مقابل خیل عظیم فروشندگان، خریداران کمی در بازار حضور داشتند. به طوری که پس از چندین روز که ارزش معاملات خرد بالای 20 هزار میلیارد تومان بود، ارزش معاملات در روز دوشنبه به 11 همت سقوط کرد.

ناظران خوشبین از تعدیل و اصلاح صحبت می‌کنند و معتقدند پس از چند جهش بزرگ شاخص، انتظار تعدیلات چند هزار واحدی می‌رفت. این گروه معتقدند ارزش ذاتی سهام شرکت‌ها و ارزندگی آن‌ها در سطحی است که مانع ریزش بیشتر شاخص می‌شوند. این گروه معتقدند شاخص ممکن است تا کانال 2.1 میلیونی ریزش کند اما پس از آن بار دیگر بالا خواهد آمد. در مقابل بدبین‌ها به موج بزرگ عرضه در بازار و خروج پول توجه دارند و معتقدند معامله گران رفتار هیجانی دارند و با ریزش‌های هفته پیش، گروه دیگری نیز به فروشندگان اضافه خواهند شد. 

در این میان، سوال این است که چرا به یکباره بازار با موج فروش مواجه شد. برخی از انتظارات منفی صحبت می‌کنند و برخی نیز معتقدند صرف تشکیل صف‌های فروش، معامله گران را به پیوستن به صف‌ها متمایل می‌کند. به نظر می‌رسد سهامداران در هراس هستند و همین هراس آن‌ها را به رفتار هیجانی می‌کشاند. به عبارت دیگر ریشه رفتار هیجانی معامله‌گران در واقعیت‌های اقتصادی است. اگر اقتصاد ایران در وضعیت باثباتی قرار داشت، اگر انتظارات تورمی به صورت روزافزون افزایش نمی‌یافت و اگر فعالان اقتصادی به سیاست‌گذار اعتماد داشتند، در بازارهایی مانند بازار سهام شاهد رفتار هیجانی و شکل گرفتن صف‌های فروش نبودیم. 

بنابراین می‌توان ادعا کرد، ریشه مشکل در ساختار اقتصاد ایران است. برای تشخیص وضعیت اقتصاد ایران، استناد به شاخص‌های بازار سهام کارآمد نیست. رفتار فعالان اقتصادی و جابه‌جایی سرمایه در میان بازارها دماسنج‌های بهتری برای کارشناسان هستند. اما سیاست گذار بدون توجه به فاکتورهای مهمی مانند اعتماد فعالان اقتصادی و سرمایه اجتماعی، تنها به درمان مقطعی و نگه داشتن شاخص‌های اصلی در ارقام بالا روی آورده است. بی‌اعتمادی به سیاست‌گذار در سطحی است که در اولین روز نزولی بورس (روز یکشنبه) به سرعت شایعه‌ای در شبکه‌های اجتماعی دست به دست شد که دولت بازارگردان‌ها و حقوقی‌ها را ملزم به فروش کرده است. انتشار وسیع و اعتراضاتی که در شبکه‌های اجتماعی دیده شد نشان می‌دهد که اعتماد معامله گران به سیاست گذار در سطح پایینی قرار دارد. از این زاویه، به نظر می‌رسد سیاست گذار باید به ترمیم اعتماد سهامداران بیندیشد و در پی کاهش ریسک‌های بازار باشد. 

با روند فعلی که در روزهای گذشته شاهد آن بوده‌ایم، به نظر می‌رسد در هفته پیش رو نیز نیروهای نزولی بازار قدرتمندتر باشند. 

بورس