به گزارش اکوایران، خاویر میلی، لیبرال کلاسیک و آنارکوکاپیتالیست خودخوانده‌ای که یک شنبه پیروز انتخابات ریاست‌جمهوری آرژانتین شد، پیامی پرسروصدا در کارزار انتخابی‌اش داشت: قلع و قمع برنامه‌های دولتی، کاهش مالیات‌ها و خصوصی‌سازی کسب‌وکارهای دولتی.

به نوشته اریک بوئم در وبگاه ریزن، این‌که میلی بتواند این فهرست شگفت‌انگیز اصلاحات اقتصادی -یا وعدۀ بزرگ‌ترش را مبنی بر تعمیر نظام مالی داغان و کاهش تورم سر به فلک کشیدۀ آرژانتین- را عملی کند یا خیر  به این بستگی دارد که چقدر حمایت قوۀ مققنه را جذب کند و چقدر مایل است این وعده‌های بزرگ کارزارش را دنبال کند. این مسائل برای آیندۀ آرژانتین اهمیت به سزایی دارند اما نمی‌توان امروز به آنها پاسخ داد.

آنچه را امروز قطعاً می‌توان پاسخ داد، پرسش سیاسی است که نامزدی میلی برای عالی‌ترین منصب آرژانتین مطرح کرد: آیا ممکن است رأی دهندگانِ دچار بحران اقتصادی را قانع کرد که دولت مشکل است و نه راه حل؟

بله.

میلی بیش از 56 درصد از آراء را در دور نهایی انتخابات آرژانتین به دست آورد -عددی که رئیس‌جمهور جو بایدن و رئیس‌جمهور سابق دونالد ترامپ فقط در خواب و رؤیا می‌توانند در نوامبر آینده نزدیکش شوند- و ظاهراً عامل پیروزی‌اش هم رأی دهندگان جوان و طبقۀ کارگر بوده‌اند. ژاکوبین، یکی از نشریات علناً سوسیالیست، ماه گذشته گزارش داد بعضی از فقیرترین محلات آرژانتین دژ پیام آنارکوکاپیتالیستی میلی بوده‌اند.

از آنجا که میلی در سیاست تازه‌وارد است و با افتخار هنجارهای سیاسی و حکومت مستقر آرژانتین را روانۀ سطل زباله کرد، رسانه‌های آمریکایی سریعاً او را با ترامپ و موج پوپولیست‌های دست راستی مقایسه کرده‌اند که رئیس‌جمهور سابق در آمریکا به وجود آورد. اما از بحث زیبایی‌شناسی که بگذریم، شباهت چندانی میان میلی و «آمریکا را دوباره عالی کنید» باقی نمی‌ماند.

به خلاصۀ نیویورک تایمز از وعده‌های میلی نگاه کنید: «پایین آوردن مالیات‌ها؛ قلع و قمع مقررات؛ خصوصی‌سازی صنایع دولتی؛ کاهش تعداد وزارت‌های فدرال از 18 به 8؛ تغییر آموزش عمومی به نظامی مبتنی بر کوپن و بهداشت عمومی به مدل بیمه بنیان؛ و حذف مخارج فدرال و رساندن آنها به 15 درصد از تولید ناخالص داخلی آرژانتین.» همچنین «گفته است تا زمانی که حکومت موظف به پرداخت پول نباشد، از قانونی شدن مصرف مواد مخدر، مهاجرت آزاد، کارگری جنسی، حقوق تراجنسیتی‌ها، ازدواج همجنس‌ها و فروش اندام بدن هم حمایت می‌کند.»

در حالی که ممکن است میلی در زمینۀ کاهش مالیات‌ها و مقررات به‌خصوصی با محافظه‌کاران آمریکایی هم‌پوشانی‌هایی داشته باشد، باقی دستور العمل سیاسی او صراحتاً لیبرتارینی است و با اهداف به اصطلاح «راست نو» در تضاد.

میلی در زمینۀ مسائل اجتماعی و اقتصادی از کاهش یا حذف دولت دفاع کرده است. (تنها استثناء قابل بحث حماتیش از قوانین سقط جنین است اما خب این موضوع از قدیم در میان لیبرتارین‌ها مناقشه برانگیز بوده است.) محافظه‌کاران آمریکا در حال حرکت به جهت مقابلند: در آتش جنگ‌های فرهنگی می‌دمند تا مداخلۀ بیشتر در حق افراد برای زندگی مطابق میل‌شان را توجیه کنند و با دادن وعده‌های مداخلات اقتصادی بیشتر با چپ مترقی رقابت می‌کنند: تعرفه‌ها، سیاست‌های صنعتی، یارانه‌های مستقیم به طبقات کارگر و متوسط. بلندترین صدا در میان جنبش محافظه‌کاری آمریکایی گفته است پاسخ مشکلات، دولتی عضلانی‌تر و متمرکزتر است.

خاویر میلی

پیروزی میلی بخشی از آن روایت نیست. در واقع، باید آن روایت را تضعیف کند.

پیروزی او بدون شک یک پیروزی پوپولیستی است اما ظاهراً بیشتر شبیه عصر «تی پارتی» جمهوری‌خواهان است -هنگامی که محافظه‌کاران آمریکا خواهان حذف برنامه‌ها و مخارج دولتی بودند، حتی با اینکه به ندرت به نتیجه رسیدند- یا بیشتر شبیه صحبت‌های غافلگیرکنندۀ نمایندۀ کنگرۀ سابق، ران پال، در رقابت‌های ریاست‌جمهوری است تا شبیه ترامپ یا متصدیانی که از آنها حمایت کرده است.

اگر بخواهم دقیق‌تر صحبت کنم، از آنجا که سیاست کشور دیگری را نمی‌شود با عینک ایالات متحده دید، پیروزی میلی شبیه فراخواندن تفکراتی است که زمانی به آرژانتین کمک کرد یکی از ثروتمندترین کشورهای جهان شود. همانطور که پیش‌تر دنیل ریزبک برای ریزن نوشت این کشور از تفکرات «خوان باتیستا آلبردی، دانشمند لیبرال کلاسیکی که نوشته‌هایش به نگارش قانون اساسی این کشور در سال 1853 کمک کرد» سود برده است. آرژانتین با دنبال کردن راهنمایی‌های او به دنبال بازار و تجارت آزاد رفت و پس از آن به رفاه رسید. ریزبک نوشت «بوئنوس آیرس از لحاظ تجاری با نیویورک و از لحاظ زیبایی با پاریس رقابت می‌کرد» اما وقتی رهبران آرژانتین در دهۀ 1920 «ناسیونالیسم اقتصادی» را انتخاب کردند، موفقیت به پایان رسید و به یک قرن افول منتهی شد.

به صورت خلاصه، انتخاب میلی بیشتر شبیه رد نوعی از ناسیونالیسم اقتصادی است که رهبران پیشتاز آمریکا آن را دنبال می‌کنند، از «آمریکایی بخرید» بایدن تا دیدگاه‌های ضدتجارت و ضدمهاجرت ترامپ.

البته در این زمینه هم که چگونه انتخاباتی خارجی می‌تواند راهنمای خوبی برای سیاستمداران ایالات متحده باشد محدودیت‌هایی وجود دارد. زمین بازی آرژانتین مشابه ایالات متحده نیست. مهم‌ترین نکته این است که این کشور از تورمی رنج می‌برد که تجربیات سال‌های اخیر ما در برابرش چیز خاصی نیست.

و تا زمانی که بعضی از پرسش‌های مهم‌تر پاسخ داده نشود، لیبرتارین‌ها باید دربارۀ حمایت کامل از میلی محتاط باشند. آیا همانطور که به نظر می‌رسد مانند یک بازار آزادی ملهم از میلتون فریدمن حکمرانی می‌کند یا بی‌تجربگی سیاسی و دشواری‌های ناگزیر اصلاح نهادهای از کار افتاده باعث شکستش می‌شود؟ می‌تواند دستور العمل دولتش را مشخص کند یا صداهای اقتداگراتر درون ائتلافش -مانند معاون رئیس‌جمهورش- مانعش می‌شوند؟ مانند همیشه، باید او را بر اساس سیاست‌هایش قضاوت کنیم نه سیاسی بازی.

اما برد میلی به عنوان یک مسئلۀ سیاسی باید فانوس دریایی سیاستمداران طرفدار آزادی در نیمۀ شمالی باشد. نه تنها می‌شود کارزاری را بر اساس کوچک کردن حجم و حوزۀ دولت به پیش برد، بلکه ممکن است ائتلاف بزرگی از رأی دهندگان هم آماده باشند به چنین جسارت بزرگی پاسخ مثبت بدهند.