تضاد عمیق بین واقعیتهای جهانی شدن و واقعیت رقابت ژئوپلیتیکی
نبرد در دومین کانال حیاتی جهان؛ تمام گزینههای بد واشنگتن در برابر حملات حوثیها
اکوایران: دریای سرخ ممکن است پرمنازعهترین آبراه تاریخ باشد. حداقل 500 سال است که این آبها محل رقابت امپراتوریها یا قدرتهای بزرگ بوده است، از جستجوی پرتغالیها برای یک مسیر دریایی به آسیا، تا دوران جنگ سرد. این دریا همچنان مهمترین پیوند تجاری بین آسیا و اروپا است.
به گزارش اکوایران، دریای سرخ ممکن است پرمنازعهترین آبراه تاریخ باشد. حداقل 500 سال است که این آبها محل رقابت امپراتوریها یا قدرتهای بزرگ بوده است، از جستجوی پرتغالیها برای یک مسیر دریایی به آسیا، تا دوران جنگ سرد. این دریا همچنان مهمترین پیوند تجاری بین آسیا و اروپا است.
گسترش حملات در دومین کانال حیاتی جهان
به نوشته فارنپالیسی، اگر چه تنگه سنگاپور جای کانال سوئز -در خروجی شمالی دریای سرخ- را به عنوان مهمترین گلوگاه جهان گرفته است، اما همچنان دومین کانال حیاتی جهان است. 30 درصد ترافیک جهانی کشتیهای کانتینری از طریق این کانال انجام میشود. و اهمیت بالایی هم برای جریانهای انرژی دارد: طبق آمار اداره اطلاعات انرژی ایالات متحده، روزانه 7.1 میلیون بشکه نفت و 4.5 میلیارد فوت مکعب گاز طبیعی از باب المندب (ورودی جنوبی دریای سرخ) عبور میکند.
بنابراین حملات نیروهای انصارالله (حوثی) به کشتیهای «اسرائیلی» در روزهای اخیر پتانسیل ایجاد اختلالی بزرگ را دارد. «اسرائیلی» در گیومه آمده است زیرا مالکیت کشتیهای تجاری پیچیده و مبهم است: مالکیت کشتی، اپراتور کشتی و پرچم ثبتشده اغلب متفاوت است و هیچکدام لزوماً ارتباطی با مالکیت یا مقصد محموله داخل کشتی یا ملیت خدمه ندارد. علاوه بر این، حملات حوثیها به سرعت از حالت نسبتاْ هدفمند به کشتیهایی که اسماً به اسرائیل مرتبط بودند، به حملات همهگیرتر تبدیل شد. مهمترین شرکتهای حمل و نقل کانتینری جهان -از جمله اماسسی، مرسک، هاپاگ لوید و کاسکو- به دلیل ترس از تلفات جانی یا آسیب، عبور کشتیهایشان را از طریق این آبها متوقف کردهاند.
و سپس یک گروه ضربت جدید به رهبری ایالات متحده وارد صحنه میشود -یک ائتلاف دریایی برای محافظت از کشتیهای تجاری در برابر حملات انصارالله. این ائتلاف در چارچوب مکانیسم از قبل موجود ائتلاف دریایی آمریکا که در نزدیکی بحرین فعالیت میکند، عمل خواهد کرد. تاکنون، 9 کشور به طور رسمی ثبت نام کردهاند (البته برخی از آنها با کمکهای بسیار اندک - به عنوان مثال، کانادا، سه افسر کارمند خود را می فرستد و هنوز کشتی نفرستاده است). گزارشهایی وجود دارد مبنی بر اینکه کشورهای دیگری بیسروصدا با مشارکت در آن موافقت کردهاند. هند، که در اینجا چیزهای زیادی برای از دست دادن دارد (به ویژه با تعداد بسیار زیاد اتباع هندی در میان خدمه خطوط تجاری دریایی)، بخشی از این ائتلاف نیست، اما به طور مستقل با دو کشتی در این تلاش مشارکت میکند.
یک درگیری نامتقارن
ایالات متحده و فرانسه مدتهاست که پایگاههایی در جیبوتی برای نمایش قدرت در دریای سرخ دارند که اخیراً ژاپن و چین به آنها ملحق شدهاند. اما این زدوخورد یک مبارزه به شدت نامتقارن است. حوثیها موفق شدهاند با تعداد انگشت شماری موشک و پهپاد یکی از مهمترین شریانهای اقتصاد جهانی را در معرض خطر قرار دهند.
عدم تقارن باعث شده است که بسیاری روی هزینه نسبتاْ پایین پهپادها در مقابل قیمت بالای موشکهای مورد استفاده برای دفاع از کشتیها متمرکز شوند، اما این معیار اشتباه است. محاسبه درست هزینه موشک در مقابل هزینه هدف است. اگر حمله هواپیمای بدون سرنشین موفق باشد، میتواند کشتیای به ارزش بیش از 50 میلیون دلار و حامل کالاهای تجاری احتمالاً در محدوده 500 میلیون دلار - و در برخی موارد، تقریباً دو برابر این مقدار را نابود کند.
مشکل واقعی حجم است. کشتیهایی که برای این عملیات استفاده میشوند - ناوشکنهای کلاس آرلیبرک ایالات متحده، و کلاس درینگ بریتانیا – زرادخانهای با تقریباً 60 موشک دارند که برخی از آنها برای سرنگونی هواپیماهای بدون سرنشین یا موشک کارآمد هستند، و برخی دیگر مناسب نیستند. با سرعتی که یمنیها حملاتشان را انجام میدهند، یک کشتی تسلیحات خود را تنها در چند هفته خرج میکند پس از آن نیاز دارد که به ساحل برگردد. هیچ راهی برای پر کردن این موشک ها در دریا وجود ندارد. اگر حوثیها به همین سرعت حملات را ادامه دهند و ضخایر کافی پهپادها و موشکها را در اختیار داشته باشند (که محتمل به نظر میرسد)، هزینه ادامه عملیات اسکورت دریایی به سرعت به دهها میلیاردها دلار افزایش مییابد.
همه گزینههای بد روی میز
غرب سه گزینه دارد که همگی دارای جنبههای منفی جدی هستند.
گزینه اول این که مسیر حمل و نقل را تغییر دهند. در حال حاضر کشتیرانان مسیر خود را به یک سفر طولانی به سوی دماغه امید نیک در جنوب آفریقا تغییر میدهند. این اتفاق قبلاً هم افتاده است، زمانی که کانال سوئز در نتیجه جنگهای اعراب و اسرائیل در اواخر دهه 1960 و اوایل دهه 70 بسته شد. اما تجارت جهانی در آن زمان کسری از تجارت جهانی کنونی بود. تغییر مسیر به دماغه امید نیک، تقریباً 60 درصد به زمان ترانزیت (و هزینه سوخت) از بنادر آسیایی به بنادر اروپایی اضافه میکند و این هزینه به مصرفکنندگان منتقل میشود؛ اما مهمتر از آن، دسترسی جهانی به کالاها را مختل میکند. در حالی که این یک گزینه قابل قبول برای یک یا دو هفته است، اما اگر طولانی شود اختلال ناشی از آن در زنجیره تامین جهانی قابل توجه خواهد بود.
گزینه دوم، حمله به ذخایر موشکها و پهپادها در مبدا، برای از بین بردن تسلیحات یا بازدارندگی از ادامه حملات است. در حال حاضر انتقاداتی از جو بایدن، رئیس جمهور ایالات متحده، وجود دارد که هنوز مجوز چنین حملاتی را نداده است. اما گفتن آن راحتتر از انجام آن است. برای نیروهای حوثی آسان خواهد بود که هم خود و هم انبار پهپادها و موشکهایشان را پنهان کنند، بنابراین هرگونه حمله - از سوی دو ناو گروه تهاجمی آمریکایی در آبهای مجاور - باید بسیار گسترده باشد و حتی در آن زمان هم تضمینی برای موفقیت آن وجود نخواهد داشت.
گزینه سوم، گسترش ائتلاف آمریکایی است. علیرغم برخی انتقادات، آلمان تاکنون به ائتلاف وارد نشده است، اما دلیل موجهی دارد. برلین نیاز فزایندهای دارد که نیروی دریایی محدود خود را در آبهای شمال اروپا مستقر کند، جایی که روسها در حال نمایش قدرت زیردریایی هستند. از استرالیا خواسته شد که به این گروه ضربت بپیوندد اما این استدلال را مطرح کرد که بهتر است ظرفیت دریایی متوسط آن در غرب اقیانوس آرام مستقر شود. ژاپن میتواند کمک کند، به خصوص به این دلیل که پایگاهی در جیبوتی دارد. یکی دیگر از مشارکت کنندگان بالقوه چین است که پایگاهی در همان نزدیکی و سابقه طولانی در مشارکت در عملیات ضد دزدی دریایی در اقیانوس هند دارد. اما در اینجا یک معضل برای غرب وجود دارد: آیا قدرتهای غربی ترجیح میدهند (الف) بهای حفاظت از تجارت جهانی دریایی را بپردازند، که چین بزرگترین مبدا و احتمالاً ذینفع اصلی آن است، یا (ب) رشد حضور و قدرتنمایی چین در سراسر دریاهای آزاد را تسهیل کنند؟
همه این مسائل این نکته را برجسته میکند: تضاد عمیقی بین واقعیتهای جهانی شدن- که به شدت به تجارت مبتنی بر دریا و چین وابسته است- و واقعیت رقابت ژئوپلیتیکی- که در آن قدرت دریایی دوباره به عنوان یک جنبه محوری در حال ظهور است- وجود دارد. تنش و انتخابهای بد اکنون از دریای سرخ سر برآورده است، اما همچنین منادی انتخابهای سختتر و آبهای متلاطمتر پیش رو است.
تیتر یک در اکوایران
پربینندهترینها
-
خبرهایی از آتشبس در منطقه / چالشهای پیش روی بازار سرمایه
-
پیشروی ارتش کرملین در شرق؛ شهر کلیدی اوکراین سقوط کرد
-
تهدید این 5 کشور برای تجارت ایران
-
رکوردزنی تقاضای جهانی طلا؛ خرید فلز زرد به 100 میلیارد دلار رسید
-
همه سناریوهای روی میز/ تهران به حمله اسرائیل پاسخ خواهد داد؟
-
سناریوهای اصلاح قیمت سوخت/ کیهان: پیوستن به FATF به نفع اسراییل است
-
رییس کل بانک مرکزی در سمت خود ابقا شد/ فرزین از دولت سیزدهم به چهاردهم رسید
-
پیامی که به تلآویو ارسال شد؛ ترامپ نیامده با بیبی به مشکل میخورد؟
-
الجزیره؛ پنتاگون پاسخ ایران به حمله اسرائیل را محتمل میداند