وی بیان کرد: مهمترین علت نوسان در سیاست خارجی ایران طی دو دهه اخیر، تغییر مداوم میان این دو رویکرد امنیتگرا و توسعهگرا بوده است. امروز در سال ۱۴۰۴، سیاست خارجی کشور نه توانسته توسعه اقتصادی ایجاد کند و نه امنیت پایدار بیاورد. این وضعیت نشان میدهد سیاست خارجی کنونی به بنبست رسیده و توانایی حل مسائل را ندارد.
خواجوئی اشاره کرد: برجام میتوانست زمانی پایدار بماند که آغازگر سلسلهای از توافقات و مبتنی بر اجماع داخلی باشد، اما فرصت طلایی توافق میان ایران و غرب از دست رفته است. اکنون در شرایط انسداد بینالمللی، توافقی که منافع واقعی برای ایران بههمراه داشته باشد، ممکن نیست و به نظر میرسد موضوعات بیشتر در حوزههای امنیتی و نظامی پیگیری شوند.
این کارشناس گفت: اشتباه اصلی ما در سیاست خارجی، فقدان عقل محاسبهگر و نداشتن تحلیل دقیق از فضای بینالمللی بود. هزینه بمب را پرداختیم بیآنکه بمبی داشته باشیم؛ هزینه انرژی هستهای را دادیم بدون آنکه برق کشور تأمین شود؛ هزینه تقابل با غرب را متحمل شدیم اما از مزایای نزدیکی به شرق نیز بهرهای نبردیم.
خواجوئی بیان کرد: امروز شرایط بیش از آنکه در اختیار ما باشد، از بیرون تعیین میشود. همین مسئله موجب فلج تصمیمگیری شده است؛ تصمیماتی که میان امتیازدهی و پافشاری بر مواضع، در تردید و سرگردانی گرفتار ماندهاند.