بعد از بیش از ۲۲ سال، یکی از قدیمیترین محدودیتهای معاملاتی بازار سرمایه ایران به پایان رسید. بر اساس مصوبه جدید هیأتمدیره سازمان بورس و اوراق بهادار، از روز دوشنبه، ابتدای دیماه ۱۴۰۴، «حجم مبنا» از ساختار معاملات بورس تهران و فرابورس ایران حذف میشود؛ به این معنا که حجم مبنای تمام نمادها معادل یک سهم در نظر گرفته شده است. همزمان، مقررات مربوط به گره معاملاتی نیز حذف خواهد شد.
حجم مبنا در ابتدا با هدف کنترل نوسانات قیمتی و جلوگیری از دستکاری قیمت سهام توسط آقای عبده تبریزی طراحی شد. این ابزار مشخص میکرد که برای اعمال کامل تغییرات قیمت، حداقل چه میزان از یک سهم باید در طول روز معامله شود. اما تجربه بازار نشان داد که این محدودیت به جای افزایش کارایی، به کاهش نقدشوندگی، قفل شدن معاملات و شکلگیری صفهای فرسایشی خرید و فروش منجر شده است. در بسیاری از نمادها، حتی با وجود عرضه و تقاضای واقعی، قیمتها به دلیل پر نشدن حجم مبنا امکان تعدیل نداشتند و این موضوع فرآیند کشف قیمت را با اختلال و تأخیر مواجه میکرد. در نتیجه، فشار خرید یا فروش به روزهای بعد منتقل میشد و گاهی نوسانات شدیدتری به بازار تحمیل میشد.
برخی کارشناسان معتقد بودند حذف حجم مبنا باید به صورت تدریجی انجام شود، اما سیاستگذار در نهایت تصمیم به حذف یکباره این ابزار گرفت. انتظار میرود این اقدام باعث افزایش تحرک بازار، روانتر شدن معاملات و کوتاهتر شدن مسیر کشف قیمت سهام شود.
موردی که قابل توجه است این است که حجم مبنا در اغلب بورسهای بزرگ دنیا وجود ندارد. در بازارهایی مانند آمریکا و اروپا، عمق بالای معاملات، حضور فعال بازارگردانها و نظارتهای سختگیرانه اجازه نمیدهد قیمتها با چند معامله کوچک دستکاری شوند. در این بازارها، به جای محدودیتهای معاملاتی، بر شفافیت اطلاعاتی و نظارت هوشمند تأکید میشود.
این اقدام یکی از بزرگترین تصمیمات سازمان بورس است. این بار، برای اولین بار تصمیمی درست به نفع بازار و سهامدار گرفته شده است.حذف حجم مبنا تصمیمی اصولی و درست است که صرفاً باعث افزایش سرعت حرکت بازار میشود؛ چه در روند صعودی و چه در روند نزولی.
حذف حجم مبنا در نگاه نخست اقدامی برای افزایش نقدشوندگی، تسهیل کشف قیمت و کاهش صفنشینی تحلیل میشود، اما اثر واقعی آن عمیقتر است و در ساختار رفتار پول، کیفیت نوسان و ترکیب بازیگران بازار نمود پیدا میکند.
-
در سالهای اخیر، حجم مبنا عملاً به ابزاری برای مهندسی قیمت تبدیل شده بود. بازیگران بزرگ میتوانستند با حداقل نقدینگی، قیمتها را در محدودهای دلخواه نگه دارند و روندها را فرسایشی کنند. با حذف حجم مبنا، هزینه ریالی کنترل قیمت افزایش مییابد؛ سهمهای ضعیف سریعتر ریزش میکنند و سهمهای قوی مسیر خود را بهتر نشان میدهند. بازار کمتر قابل مهندسی و بیشتر مبتنی بر پول واقعی خواهد شد.
-
حذف حجم مبنا لزوماً نوسان را زیاد نمیکند، بلکه نوسان را معنادار میسازد. در گذشته، نوسانات اغلب مصنوعی و فرسایشی بودند و قیمتها با تأخیر واکنش نشان میدادند. اکنون، واکنش قیمتها سریعتر، فازهای رنج فرسایشی کوتاهتر و اصلاحها زمانیتر و قیمتیتر هستند.
-
این تصمیم، باعث کاهش اعتبار تحلیلی صفها خواهد شد. پیش از این، صفها میتوانستند بدون گردش واقعی پول شکل بگیرند. اکنون، صفها تنها زمانی پایدار میمانند که پول واقعی پشت آن باشد؛ صفهای ضعیف سریع فرو میریزند و صفهای قوی به معاملات پیوسته تبدیل میشوند.
-
از اثرات دیگر آن ،این است که پول هوشمند در بازارهایی فعال میشود که ورود و خروج سریع و کمهزینه باشد و قیمتها با تأخیر قفل نشوند. حذف حجم مبنا جذابیت بورس را برای پولهای چرخشی افزایش میدهد و ماندگاری پول ضعیف را کاهش میدهد. نتیجه این فرآیند، چرخش سریعتر نقدینگی بین صنایع، افزایش اهمیت زمانبندی و کاهش استراتژی «خرید و خواباندن سهم» است.
-
در کوتاهمدت اثر این تصمیم ان است که هیجان و نوسان در نمادهای کوچک و واکنشهای تندتر بازار به اخبار افزایش مییابد.
-
در میانمدت اثر این تصمیم بهبود کشف قیمت، تفکیک سریعتر سهمهای بنیادی از غیربنیادی و افزایش کارایی تحلیلها است.
-
و ریسکهایی مثل امکان نوسانهای شدید در نمادهای کمعمق، وجود دارد که نیاز به تقویت ابزارهای نظارتی و آموزش سهامداران خرد برای درک شرایط جدید است.
حذف حجم مبنا یک اصلاح فنی ساده نیست؛ این تصمیم ساختار قدرت در بازار را تغییر میدهد: بازار از «کنترل با حداقل پول» به «کنترل با پول واقعی» منتقل میشود، نوسان از حالت فرسایشی به حالت اطلاعاتمحور تغییر میکند و بورس یک گام به استانداردهای بازارهای کاراتر نزدیکتر میشود. اگر این تصمیم با ثبات سیاستگذاری و نظارت هوشمندانه همراه باشد، میتواند یکی از مهمترین اصلاحات ساختاری بورس ایران در سالهای اخیر باشد و امید است این تصمیمها ادامهدار باشد.