به گزارش اکوایران، بازار سرمایه در فصل پاییز ۱۴۰۳ مسیر صعودی قابل توجهی را پیمود. شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران که فصل را در محدوده ۲.۹ میلیون واحدی آغاز کرده بود، در حرکتی پیوسته و با ثبت رکوردهای متوالی، در نهایت در آخرین روز پاییز در سطح ۳,۸۹۸,۲۳۵ واحد به کار خود پایان داد. این به معنای رشد کلی حدود ۳۴ درصدی در طول فصل پاییز بود.
حرکت تاریخی شاخصها به سوی قلههای جدید
نکته مهم در این حرکت، همراهی قابل توجه شاخص هموزن با روند کلی بازار بود که نشان میدهد این صعود از پشتوانه گستردهای در کلیت بازار برخوردار بوده و تنها متکی بر نمادهای بزرگ نبوده است. هماهنگی حرکت این دو شاخص در بیشتر روزهای پاییز، از سلامت و تعادل نسبی روند صعودی حکایت داشت.
تحول در الگوی معاملات و رفتار سرمایهگذاری
یکی از ویژگیهای متمایز پاییز امسال، تغییر محسوس در الگوی معاملات و رفتار نقدینگی بود. برخلاف دورههای گذشته که رشد بازار اغلب با هیجان و حجم معاملات سرسامآور همراه بود، پاییز ۱۴۰۳ شاهد شکلگیری رشدی «آگاهانه و تدریجی» بود.
نقش اصلاحات ساختاری: در این میان، تصمیمهای اصلاحی مانند حذف حجم مبنا به عنوان یک عامل تسهیلگر عمل کرد. این تغییر فنی اگرچه در ظاهر یک تعدیل مقرراتی بود، اما در عمل معادلات بازار را دگرگون ساخت. با برداشته شدن محدودیت حجم مبنا، کشف قیمت سریعتر و واقعیتر انجام شد و نقدینگی دیگر در پشت صفهای خرید و فروش محبوس نشد. این اصلاح، هزینه مهندسی قیمت را افزایش داد و به نفع سهمهایی تمام شد که از پشتوانه تقاضای واقعی برخوردار بودند.
تغییر ترجیحات سرمایهگذاری: دادههای جریان نقدینگی گویای تحولی عمیقتر بود. در طول فصل پاییز، شاهد خروج مستمر سرمایه از صندوقهای درآمد ثابت و هدایت آن به سمت صندوقهای سهامی و بازار نقدی سهام بودیم. این جابهجایی، نشاندهنده تغییر ترجیح سرمایهگذاران از بازدهی قطعی اما کمنوسان، به سمت داراییهای با ریسک بیشتر اما پتانسیل بازدهی بالاتر بود. به بیان دیگر، پاییز ۱۴۰۳ فصل «خروج از پارکینگهای امن» و «ورود به عرصه تولید و سهام» بود.
همزمانی رشد بورس با اصلاح بازارهای موازی؛ تولد یک الگوی جدید
پاییز امسال شاهد یک پدیده نسبتاً نوظهور در اقتصاد ایران بود: همزمانی رشد بازار سهام با اصلاح در بازارهای ارز و طلا. در حالی که بورس مسیر صعودی خود را طی میکرد، بازارهای موازی در بخشهایی از فصل وارد فاز اصلاحی شدند.
این همزمانی چند پیام مهم داشت:
-
تغییر نگرش به بورس: بازار سرمایه دیگر صرفاً به عنوان تابعی از نرخ ارز دیده نمیشد، بلکه خود به عنوان یک «مقصد سرمایهگذاری» مستقل مورد توجه قرار گرفت.
-
اثر لنگر ارزی: نقش نرخهای رسمی ارز (تالار اول و دوم) پررنگتر شد. رشد تدریجی اما پیوسته این نرخها در طول فصل، بدون ایجاد شوک در بازار آزاد، به عنوان یک پشتیبان بنیادی آرام برای سودآوری شرکتهای صادراتمحور عمل کرد و چشمانداز مثبتی برای گزارشهای آتی ایجاد نمود.
-
تنوعبخشی سبد دارایی: سرمایهگذاران به تدریج آموختند که میتوانند در شرایط تورمی، بخشی از سبد خود را به داراییهای مولد (سهام) اختصاص دهند، نه فقط داراییهای حافظ ارزش (طلا و ارز).
اهمیت سیاستگذار و فضای خبری
فضای حمایتی ایجادشده توسط سیاستگذار نیز در تقویت روند پاییز بیتأثیر نبود. اظهارات مقامات ارشد در تاکید بر اهمیت بازار سرمایه و برنامههای اعلامشده برای تعمیق بازار و توسعه عرضههای اولیه، پیام اطمینانبخشی به فعالان بازار ارسال کرد که بورس در اولویت تصمیمگیریهای اقتصادی قرار دارد.
پاییز ۱۴۰۳ برای بورس تهران فصلی تاریخی، متعادل و آگاهانه بود. بازار نه با هیجانات کوتاهمدت، بلکه با انباشت تدریجی اعتماد و جریان نقدینگی هوشمند، از مراحل مختلف گذشت و خود را به عنوان یک گزینه جذاب سرمایهگذاری در اقتصاد ایران تثبیت کرد.
چشمانداز پیشرو بر پایه چند رکن استوار است، تداوم جریان نقدینگی: ادامه چرخش سرمایه از داراییهای کمبازده به سمت بازار مولد سهام، عملکرد بنیادی شرکتها: محقق شدن چشمانداز سودآوری ناشی از نرخهای ارز رسمی در گزارشهای فصلی آتی، ثبات سیاستی: تداوم فضای حاکم بر بازار و اجتناب از شوکهای تصمیمی؛ اگر این ارکان حفظ شوند، به نظر میرسد بازار سرمایه ایران وارد فاز جدیدی از بلوغ و رشد شده باشد. با این حال، سرمایهگذاران باید هوشیار باشند که بازارها همواره چرخهای عمل میکنند و رشدهای مستمر نیازمند دورههای تثبیت و تنفس هستند. درس اصلی پاییز امسال شاید این بود: «سرمایهگذاری در بورس، بیش از هر چیز نیازمند صبر، تحلیل و انتخاب آگاهانه است، نه تعقیب کورکورانه موجهای قیمتی.»