فروید راوی سفر به اعماق روان، کاشف زوایای تاریک وجود
اکوایران: امروز 23 سپتامبر مصادف با سالمرگ زیگموند فروید مشهورترین شخصیت روانشناسی و یکی از تأثیرگذارترین و بحث برانگیزترین متفکران قرن بیستم است.
به گزارش اکوایران، زیگموند فروید، پدر روانکاوی، مردی بود که شهامت نگریستن به تاریکترین گوشههای ذهن انسان را داشت. او در زمانی که بیشتر مردم از پذیرفتن پیچیدگیهای روانی خود میهراسیدند، جرأت کرد پرده از راز درون انسان بردارد. فروید به ما نشان داد که ذهن ما، نه فقط یک ابزار برای تفکر و آگاهی، بلکه مکانی است که در اعماق آن امیال، خاطرات سرکوبشده و تعارضات ناخودآگاه، بیوقفه به حرکت در میآیند و زندگی ما را شکل میدهند.
او با ارائه نظریات انقلابی همچون ناخودآگاه، عقده اُدیپ، و رؤیاها، مسیر جدیدی را برای درک روان انسان گشود. فروید باور داشت که رویاها کلیدی برای فهم ناخودآگاه هستند، و در بررسی عمیقتر آنها، میتوانیم به لایههایی از روان برسیم که از دید ما پنهان بوده است. او به ما فهماند که بسیاری از رنجها، ترسها و اضطرابهای ما ریشه در تجربیات دوران کودکی دارند و ما باید با این بخشهای نادیدهی خود روبهرو شویم تا به آرامش و شناخت واقعی دست یابیم.
مفهوم لیبیدو یکی از مهمترین و جنجالیترین مفاهیم نظریات فروید است. او لیبیدو را به عنوان نیرویی روانی-جنسی تعریف کرد که اساس بسیاری از رفتارها و فعالیتهای انسانی را تشکیل میدهد. در دیدگاه فروید، لیبیدو نه تنها به معنای میل جنسی در معنای محدود و فیزیکی آن است، بلکه به تمامی اشکال شور و تمایل برای زندگی اشاره دارد. به عبارت دیگر، او باور داشت که انرژی جنسی، که از ناخودآگاه سرچشمه میگیرد، نقش اصلی را در انگیزش رفتارهای انسان ایفا میکند. به عبارتی، فروید همه فعالیتهای انسانی را در نهایت به لیبیدو و انرژی جنسی نسبت میداد، زیرا این انرژی در سطوح ناخودآگاه بر رفتارها و افکار ما تأثیر عمیقی میگذارد.
فروید نه تنها یک دانشمند، بلکه یک فیلسوف ذهن بود. او بدون ترس از قضاوتهای اجتماعی، به بررسی جنبههایی از وجود انسان پرداخت که دیگران از آنها میگریختند. او به ما آموخت که شناخت روان، مسیری است دشوار و گاه ناخوشایند، اما ضروری. او باور داشت که پذیرش حقیقتهای تلخ، کلید رهایی است و تنها زمانی که با زوایای تاریک درونمان مواجه شویم، میتوانیم زندگی متعادلتری داشته باشیم.
زندگی شخصی فروید
زندگی فروید نیز به اندازه نظریاتش پیچیده و پرماجرا بود. او بزرگترین فرزند از هشت فرزند خانوادهای یهودی بود. فروید بیشتر عمر خود را در وین گذراند.
پس از پایان تحصیلات پزشکی به طبابت در وین مشغول شد. او در سال ۱۸۸۶ از کار در بیمارستان استعفاء داد و به صورت خصوصی در رشته اختلالات عصبی تخصص گرفت که همین نقطه عطفی در کار او بود که منجر به نظریههای پیچیدهتری درباره ذهن انسان شد، نظریاتی که بعدها به پایههای روانکاوی او تبدیل شد. فروید در همان سال با مارتا برنایز نوه ایساک برنایز یک خاخام ارشد در هامبورگ ازدواج کرد.
فروید از ۲۴ سالگی شروع به سیگار کشیدن کرد و معتقد بود سیگار ظرفیت او را برای کار بالا میبرد و او مهار بیشتری روی خود دارد اما به رغم هشدارهای همکاران پزشکش سال ها سیگاری باقی ماند و درنهایت دچار سرطان سقف دهان شد.
مارتا فروید در قسمتی از کتاب خاطراتش نوشته : «زیگی» این اخلاق را داشت که همیشه شیفته چیزهای عجیب و غریب شود، عشق و مسحور شدن او به کوکایین نیز از تجربیاتی بود که فروید و هالستند -یکی از همکارانش- را به ورطه وابستگی کشاند. او در ابتدا به کوکائین به عنوان یک ماده شیمیایی نگاه میکرد که میتواند یک داروی مدرن پزشکی باشد و هیچ اطلاعی درباره خطرات و عوارض آن نداشت اما بعدها داستان استفاده از این ماده مخدر عوض شد و سرانجام نیز به خاطر آنکه یک ماده مخدر را تبلیغ کرده مورد نکوهش زیادی قرار گرفت و این موضوع ضربه بسیار بزرگی به او زد.
در دهههای پایانی عمرش، با وجود درد و رنج جسمانی، همچنان به کار علمی خود ادامه داد. در سال ۱۹۳۸، پس از حمله نازیها به اتریش و بازداشت آنا -دخترش- برای مدت کوتاهی فروید مجبور شد وطنش وین را ترک کند و به لندن پناه ببرد. با این حال، حتی در تبعید و در میانه بیماری، فروید به فعالیتهای علمی خود ادامه داد و تا آخرین لحظات عمر به پیشبرد روانکاوی پرداخت قدرت او نه فقط در نبوغ علمی، بلکه در توانایی تحمل رنج و ادامه دادن در مسیر شناخت بود.
مرگ فروید نیز مانند زندگیاش، با اراده و تصمیم آگاهانه همراه بود. او با کمک پزشکش، به زندگیای که دیگر چیزی جز رنج نبود، پایان داد. فروید در ۲۳ سپتامبر ۱۹۳۹ درگذشت و جسدش در شمال لندن سوزانده شد. بعدها خاکستر فروید به پایهای که توسط پسرش ارنست برای گلدانی عتیقه ای که فروید از پرنس بناپارت دریافت کرده بود و آن را سالها در اتاق مطالعه خود در وین داشت طراحی شده بود، تبدیل شد. بعد از اینکه همسر فروید در سال ۱۹۵۱ مرد خاکستر او هم در این گلدان گذاشته شد.
یاد و کار فروید همچنان زنده است و نظریات او، با وجود انتقادات و بازنگریهای فراوان، همچنان الهامبخش روانشناسان، فیلسوفان، و اندیشمندان است.زیگموند فروید برای همیشه در تاریخ باقی خواهد ماند، نه فقط به عنوان کسی که روانکاوی را بنیان نهاد، بلکه به عنوان کسی که انسانها را به خودشناسی و مواجهه با حقایق درونیشان دعوت کرد. او ما را به سفری به اعماق وجود خود برد، سفری که اگرچه دشوار است، اما در نهایت به روشنی و آزادی منتهی میشود.
تیتر یک در اکوایران
پربینندهترینها
-
عقبنشینی اسراییل و سفر عراقچی به عربستان
-
همتی بودجهخوار جدید را لو داد/ کسری بودجه 1403 علنی شد
-
یک رسانه منطقهای: سیگنال مهم پهلو گرفتن دو ابر نفتکش در ساحل خارک/ فشار بر تلآویو از طریق خلیج فارس؟
-
توقف احیای توافق لبنان از سوی واشنگتن/ پای تهران در میان است؟/ تنها اهرم آمریکا چیست؟
-
قاچاق 90 درصدی گردو و مغز بادام درختی به ایران
-
3 استاندار جدید در دولت چهاردهم معرفی شدند
-
آمادهسازی طلا و سکه برای رشد بیشتر؟/ حراجهای طلایی مرکز مبادله درحال برگزاری
-
بازار مسکن در محله پرخریدار تهران؛ همه فروشنده شدند
-
فروپاشی آرام اوکراین در جبهه شرقی؛ آغاز پایان یا تغییر تاکتیک؟