کمپین یمن- ۱
فراتر از ارسال سیگنال؛ فشار حداکثری ترامپ علیه تهران از دریای سرخ؟
اکوایران: حملات آمریکا به یمن در دوره ترامپ که به مراتب شدیدتر از کمپین جو بایدن علیه یمن است، دو هدف دارد: بازدارندگی از حملات دریایی حوثیها و افزایش فشار بر ایران.

به گزارش اکوایران، العربی الجدید مقالهای با عنوان «آیا کمپین دریای سرخ ترامپ میتواند ضربهای مهلک به حوثیهای یمن وارد کند؟» منتشر کرده که به تحلیل حملات نظامی اخیر ایالات متحده علیه حوثیها در یمن میپردازد. به ادعای آمریکاییها، این حملات با هدف بازدارندگی از حملات دریایی حوثیها و افزایش فشار بر ایران انجام شده است. مقاله به بررسی تأثیر این استراتژی بر تضعیف حوثیها و پیامدهای آن بر معادلات منطقهای میپردازد. اکوایران این یادداشت را در دو بخش ترجمه کرده که در ادامه بخش اول آن را میخوانید:
حملات «بیوقفه»
چهارده ماه پیش، جو بایدن، رئیسجمهور وقت ایالات متحده، پس از حملات دریایی گروه انصارالله یمن (حوثیها) در دریای سرخ و خلیج عدن که در نوامبر ۲۰۲۳ «در حمایت از غزه» آغاز شد، دستور حملات نظامی آمریکا علیه این گروه را صادر کرد.
اگرچه حملات حوثیها در طول آتشبس غزه (از ۱۹ ژانویه تا ۱۸ مارس ۲۰۲۵) متوقف شده بود، اما تصمیم اسرائیل برای قطع کمکهای بشردوستانه به غزه در آغاز ماه مارس و از سرگیری جنگ چند هفته پس از آن، باعث شد انصارالله اعلام کند که عملیات خود علیه کشتیهای اسرائیلی را از سر خواهد گرفت.
با وجود اینکه حوثیها هنوز حملهای انجام نداده بودند، دولت ترامپ در اقدامی پیشدستانه، عملیات دوره بایدن علیه این گروه را در تاریخ ۱۵ مارس از سر گرفت. این اقدام تنها دو روز پیش از آن صورت گرفت که اسرائیل بمباران نوار غزه را آغاز کرد و صدها فلسطینی را به قتل رساند و عملاً به آتشبسی که نزدیک به دو ماه برقرار بود، پایان داد.
در جریان حملات آمریکا در ۱۵ مارس، بیش از ۳۰ هدف مورد اصابت قرار گرفت که شامل مراکز تولید و ذخیرهسازی تسلیحات، زیرساختهای پهپادی، و سایتهای فرماندهی، کنترل و آموزش در صنعا، صعده، البیضاء و رداع بود. بنا به گزارش مقامات حوثی، این حملات ۵۳ کشته و ۹۸ زخمی بر جای گذاشتند که در میان آنان غیرنظامیان نیز دیده میشدند. مشاور امنیت ملی آمریکا، مایکل والتز، توضیح داد که نخستین دور از حملات «چندین فرمانده حوثی را هدف قرار داد و از میان برداشت.» ارتش آمریکا پس از ۱۵ مارس چند دور دیگر از حملات را انجام داد و شهر حدیده را نیز هدف قرار داد.
هیچ نشانهای از قصد دولت ترامپ برای توقف این حملات دیده نمیشود. در تاریخ ۱۶ مارس، وزیر دفاع ایالات متحده، پیت هگسث، اعلام کرد که این حملات «بیوقفه» علیه حوثیها ادامه خواهد یافت، مگر اینکه انصارالله تمامی حملات دریایی خود را متوقف کند.
سرلشکر الکسوس گرینکویچ نیز روز بعد در پنتاگون به خبرنگاران گفت: «عملیات همچنان ادامه دارد و در روزهای آینده نیز ادامه خواهد یافت تا زمانی که به اهداف رئیسجمهور دست یابیم.»
عبدالملک الحوثی، رهبر جنبش انصارالله، هشدار داد که در صورت تداوم حملات نظامی آمریکا به یمن، این گروه کشتیهای آمریکایی را در دریای سرخ هدف قرار خواهد داد. او گفت: «به دشمن آمریکایی با حملات موشکی و هدف قرار دادن ناوها و کشتیهای جنگیاش پاسخ خواهیم داد.»
دفتر سیاسی این جنبش حملات نظامی آمریکا را «جنایت جنگی» توصیف کرد. یک منبع حوثی اظهار داشت که انصارالله «اجازه نخواهد داد ترامپ در جنایت علیه مردم غزه از طریق گرسنگی و تشنگی، از دشمن صهیونیستی حمایت کند» و افزود که حوثیها «فشارها بر صهیونیستها را افزایش خواهند داد، و اگر آمریکاییها تنش را تشدید کنند، ما نیز با تشدیدی غیرمنتظره پاسخ خواهیم داد.»
حملات ترامپ به کجا خواهد انجامید؟
حملات آمریکا که از ۱۵ مارس آغاز شد، از لحاظ شدت بهمراتب فراتر از آن چیزی است که سال گذشته توسط رئیسجمهور پیشین (جو بایدن) انجام شد و بیانگر تشدید قابلتوجه تنشهاست.
محمد الباشا، بنیانگذار شرکت مشاوره امنیتی آمریکایی باشا ریپورت گفت: «پیام کلیدی اینجا بازدارندگی است. در دوره بایدن، آمریکا بازدارندگی خود در برابر حوثیها را از دست داده بود. اکنون، رئیسجمهور ترامپ، تیم او و فرماندهی مرکزی آمریکا سنتکام بهطور فعال در تلاشند تا این توازن را بازیابند.»
او افزود: «نخستین حمله در دوره ترامپ محله الجُراف را هدف قرار داد؛ محلهای معادل ضاحیه در لبنان برای حزبالله. تا آنجا که من اطلاع دارم، این نخستین بار بود که حمله هوایی آمریکا ساختمانی مسکونی را هدف قرار میداد، که ارزیابی شده بود توسط انصارالله استفاده میشده - چه بهعنوان دفتر سیاسی، مرکز اطلاعاتی، پایگاه آموزشی یا محل گردهمایی برای برنامهریزیهای راهبردی.»
الئونورا آردماگنی، پژوهشگر ارشد مؤسسه مطالعات سیاسی بینالمللی ایتالیا، نیز توضیح داد که این عملیات تازه علیه حوثیها با آنچه در دوران بایدن انجام میشد، تفاوت زیادی دارد. او اشاره کرد که اکنون، با بازگشت ترامپ به کاخ سفید، بهنظر میرسد که واشنگتن و تلآویو درباره نحوه برخورد با انصارالله هماهنگی بسیار بیشتری دارند.
او گفت: «تأکید ترامپ بر هدفگیری رهبری حوثیها، متفاوت از مواضع بایدن است که تمرکزش بیشتر بر تضعیف توان تهاجمی این گروه و خنثیسازی تهدیدهای فوری علیه کشتیها بود. در واقع، رویکرد راهبردی و ارتباطی جدید آمریکا نسبت به حوثیها، انعکاسدهنده مواضع اسرائیل است.»
آردماگنی افزود: «از سال ۲۰۲۴ تاکنون، مقامات ارشد اسرائیل بارها تهدید کردهاند که رهبری حوثیها را "از میان خواهند برداشت"، همانطور که با حماس و حزبالله کردند. این امر نشاندهنده همگرایی راهبردی روبهگسترش میان آمریکا و اسرائیل، حتی در جبهه یمن و دریای سرخ است.»
اما هدف دولت ترامپ از بمباران یمن چندان روشن نیست. همچنین باید دید ایالات متحده تا چه اندازه در این عملیات علیه حوثیها پیش خواهد رفت و برای چه مدت این حملات را ادامه خواهد داد. برخی کارشناسان معتقدند شدت یافتن حملات آمریکا به یمن لزوماً مانع از ادامه حملات دریایی انصارالله در آینده نخواهد شد.
دکتر آندریاس کریگ، استاد مطالعات دفاعی کالج سلطنتی لندن گفت: «شدت این حملات کاملاً متفاوت با چیزی است که در دوره بایدن در یمن دیده بودیم، و هدف قرار دادن رهبران حوثیها نیز نوعی تشدید درگیری محسوب میشود. اما فراتر از تضعیف توان آنها، چیز بیشتری حاصل نخواهد شد. در بهترین حالت، فقط میتوانند توان این گروه را کاهش دهند.»
او افزود: «باید در نظر داشت که این یک اقدام محدود است و تاکنون تمام این حملات از راه دور انجام شدهاند. این همان حدی است که ترامپ پیش خواهد رفت: عملیات از راه دور، بدون به خطر انداختن جان سربازان آمریکایی و با کمترین هزینه برای مالیاتدهندگان. اما این به این معناست که چنین عملیاتی فقط برای مدت زمان محدودی قابل دوام است. حوثیها این را میدانند و فقط باید مقاومت کنند، چراکه اگر این عملیات طولانی شود و به نتیجه ملموسی نرسد، ترامپ در داخل آمریکا بسیار نامحبوب خواهد شد.»
پیامی برای ایران؟
تصمیم دولت ترامپ برای تشدید حملات در یمن و هدف قرار دادن مواضع حوثیها باید در بستر گستردهتری درک شود؛ بستر تلاشهای کاخ سفید برای افزایش فشار بر ایران از طریق تحریمهای اقتصادی و اقدامات نظامی علیه گروههای محور مقاومت ایران.
با در نظر گرفتن تمایل دولت ترامپ برای تسلیم شدن ایران و وادار کردن تهران به پذیرش توافقی جدید درباره برنامه هستهای - توافقی که محدودیتهای آن بهمراتب بیشتر از برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) در سال ۲۰۱۵ باشد - بهنظر میرسد دولت ترامپ مصمم است از ضعف کنونی محور مقاومت نهایت بهره را ببرد. در عمل، این رویکرد به معنای حملات پیشدستانه علیه شورشیان حوثی در یمن است.
وینا علیخان، پژوهشگر اندیشکده بنیاد سنچری، توضیح داد: «مقامات ایران مشتاق رسیدن به توافقی با آمریکا هستند که منجر به لغو تحریمها شود، اما حاضر نیستند بر اساس شروط ترامپ وارد گفتوگو شوند؛ شروطی که بر سیاست فشار حداکثری استوار است. تصمیم ترامپ برای بمباران یمن نهتنها پیامی مستقیم به حوثیها برای توقف حملات دریاییشان بود، بلکه یادآوری صریحی به تهران بود که آمریکا در هر گفتوگوی آتی دست برتر را دارد. این حملات پیامی روشن به ایران فرستاد؛ که باید برای لغو تحریمها، روابط خود با متحدان منطقهایاش را بازنگری کند. این حملات در واقع تهدیدی به ایران بود مبنی بر اینکه ممکن است هدف بعدی باشد و نمایشی از توان نظامی آمریکا که بهراحتی میتواند علیه تهران نیز بهکار گرفته شود.»
او افزود: «ایران از اینکه مسیر لغو تحریمها پیچیدهتر شود نگران است و مطمئناً نمیخواهد حوثیها این فرصت را از بین ببرند. با این حال، ترامپ آماده است تا میان پروندههای منطقهای مختلف پیوند برقرار کند و از موقعیت آسیب دیده تهران بهرهبرداری کند. روز بعد، مقامات ایرانی به مسقط سفر کردند.»
دکتر الیزابت کندال، مدیر کالج گیرتن در دانشگاه کمبریج، معتقد است که ایران ممکن است «هدف بعدی در خط آتش» باشد و آنچه ترامپ انجام میدهد فراتر از ارسال صرف پیام به تهران است. او گفت: «میتوان این حملات را بهمثابه پیشدرآمد، یا حتی پیششرطی برای اقدام نظامی علیه ایران دانست. تضعیف توان حوثیها، آخرین اهرم قدرتمند ایران را از بین میبرد؛ پس از تضعیف حماس، حزبالله و سقوط دولت اسد. در چنین شرایطی، ایران گزینههای محدودی برای پاسخ به حمله مستقیم آمریکا و اسرائیل بهمنظور جلوگیری از دستیابی به توانمندی هستهای خواهد داشت.»
واکنش ایران
اما پرسش کلیدی اینجاست: ایران چگونه به اقدامات تنشزای دولت ترامپ علیه انصارالله در یمن پاسخ خواهد داد؟
فراتر از اظهارات تند و محکومیت رسمی حملات آمریکا به متحد نزدیک خود در یمن، بهنظر میرسد که تهران فعلاً محتاطانه رفتار خواهد کرد. در این مرحله، ورود ایران به درگیری مستقیم با ایالات متحده اقدامی نابخردانه است و رهبران تهران آنقدر باتجربه هستند که در دام چنین سناریویی که نخستوزیر اسرائیل، بنیامین نتانیاهو، شدیداً خواهان آن است، نیفتند.
افراح ناصر، عضو غیرمقیم اندیشکده مرکز عربی در واشنگتن دیسی خاطرنشان کرد: «با وجود اتهاماتی که درباره حمایت ایران از حوثیها مطرح میشود، تهران بهطور راهبردی در حال فاصلهگیری از این گروه است تا از واکنش تلافیجویانه آمریکا جلوگیری کند. مقامهای ایرانی اکنون بر استقلال حوثیها تأکید میکنند - رویکردی مشابه آنچه پیشتر نسبت به حزبالله و اسد اتخاذ کرده بودند. این سیاست، همراستا با راهبرد کلیتر ایران برای حفظ «انکارپذیری» است.»
افراح ناصر توضیح داد: «با کمرنگکردن روابط [با حوثیها]، ایران از تشدید تنش با ایالات متحده اجتناب میکند و ترجیح میدهد روی بازیگران دولتی و مانورهای دیپلماتیک تمرکز کند تا نیروهای غیر دولتی. همانطور که پیشتر نیز دیدهایم، زمانی که خطرات از منافع پیشی میگیرند، ایران در روابط خود بازنگری میکند.»
باید در نظر داشت که حوثیها، بهویژه در مقایسه با دیگر اعضای محور مقاومت همچون حزبالله لبنان، نیروهای حشد الشعبی عراق و نیروهای شیعه افغان و پاکستانی که در جنگ داخلی سوریه میجنگیدند، از استقلال قابل توجهی نسبت به ایران برخوردارند.
دکتر آنل شیلاین، پژوهشگر برنامه خاورمیانه در مؤسسه کوئینسی یادآور شد: «ترامپ در پلتفرم تروث سوشال ایران را تهدید کرد و گفت حملات بیشتر حوثیها بهمثابه حمله مستقیم از سوی ایران تلقی خواهد شد. این در حالی است که روسیه در هدفگیریها به حوثیها کمک میکند. با این وجود، ایران از حوثیها خواسته تنش را کاهش دهند، اما نتیجهای حاصل نشده است.»
در نتیجه، در شرایطی که دولت آمریکا نقش مستقل حوثیها را نادیده گرفته و بهاشتباه تصور میکند که ایران کنترل کامل بر انصارالله دارد - گویی آنها یک نیروی نیابتی تمامعیار هستند - واشنگتن ممکن است در قبال یمن و ایران تصمیماتی بگیرد که به پیامدهای خطرناکتری منجر شود.
الئونورا آردماگنی همچنین گفت: «بهنظر میرسد ایران اکنون در موقعیتی ناخوشایند قرار دارد. از یکسو، میداند که حوثیها همراه با حشد الشعبی آخرین حلقه بازدارندگی خارجیاش هستند. اما از سوی دیگر، ایران میداند که نمیتواند کنترل کامل بر حوثیها داشته باشد، چرا که آنها شریک هستند، نه نیروی نیابتی. واشنگتن در تلاش است با بمباران صنعا، از طریق حوثیها از تهران بازدارندگی کند. اما این رویکرد باعث میشود پرونده یمن به شکلی ناگسستنی با ایران گره بخورد، در حالی که واشنگتن انگیزههای داخلی حوثیها در دریای سرخ و زمینه گستردهتر بحران یمن را نادیده میگیرد. این موضوع تصمیمگیری آمریکا را پیچیدهتر میکند و میتواند به خطاهای راهبردی منجر شود.»
سیاست تعادلی پادشاهیهای عربی
ادامه دارد
تیتر یک در اکوایران
پربینندهترینها
-
فوری؛ مقام آمریکایی: مذاکرات مسقط مثبت و سازنده بود / دور بعدی مذاکرات در اروپا؟
-
انفجار قیمت و سقوط معاملات در بازار مسکن / مستأجران به حاشیه رفتند
-
خسارت احتمالی بندر شهید رجایی به تجارت
-
مذاکراتی زمانبرتر و دشوارتر از خوشبینی های اولیه؛ بزرگترین اختلاف بر سر توافق تهران و ترامپ
-
واکنش ترامپ به بازگرداندن کریمه به اوکراین
-
بمباران کشتی اسرائیلی در یمن توسط آمریکا/ علت چه بود؟
-
انفجار در دروازه تجاری جنوب ایران
-
نحوه محاسبه قبوض برق مشترکان اعلام شد
-
ردپای خرافات در بازار دلار