به گزارش اکوایران، اولین دیدار دیپلماتیک دونالد ترامپ با تهران بهتر از این نمی‌توانست پیش برود. هر دو طرف مذاکرات برگزار شده در عمان را مثبت و سازنده توصیف کردند. اما نشانه واقعی موفقیت این بود که وزیر خارجه ایران، عباس عراقچی، موافقت کرد که مستقیماً با نماینده ترامپ، استیو ویتکوف، صحبت کند.

در طول چهار سال ریاست جمهوری بایدن، ایرانی‌ها هیچ‌گاه موافقت نکردند که به طور مستقیم در سطح وزارت خارجه با مقامات آمریکایی دیدار کنند. اکنون ترامپ فرصت دارد که با دستیابی به یک «توافق بهتر»، پیروزی سه‌گانه به دست آورد.

به نوشته تریتا پارسی برای نشریه ریسپانسیبل استیت‌کرافت، ترامپ بارها اعلام کرده که تنها خط قرمز او این است که ایران نباید سلاح هسته‌ای داشته باشد، اما هنوز مشخص نیست که آیا ترامپ قصد دارد این را از طریق برچیدن کامل برنامه هسته‌ای ایران به شیوه لیبی به دست آورد که موضع اسرائیل بوده است، یا به دنبال راه‌حلی مبتنی بر راستی‌آزمایی و محدود کردن برنامه هسته‌ای باشد، نه از بین بردن آن.

مشکل مدل «لیبی»، البته، این است که ایران آن را نخواهد پذیرفت، و دقیقاً به همین دلیل است که اسرائیل این خط را دنبال کرده است. آن‌ها محاسبه می‌کنند که چنین درخواست‌هایی شکست دیپلماسی را تضمین می‌کند و ترامپ را مجبور به تغییر جهت به سمت اقدام نظامی می‌کند.

اما ویتکاف هیچ‌گاه در مذاکرات شنبه به موضوع نابودی اشاره نکرد. در عوض، دو طرف درباره محدودیت‌های برنامه هسته‌ای و رفع تحریم‌هایی که ترامپ آماده است در ازای آن‌ها پیشنهاد دهد، بحث کردند.

در حالی که نابودی گزینه قوی‌تری به نظر می‌رسد، اما غیرقابل اجرا است، در حالی که مدل مبتنی بر راستی‌آزمایی نه تنها قابل انجام است، بلکه تهران قبلاً با چنین مدلی توافق کرده و می‌تواند دوباره با آن موافقت کند. چالش این است که برنامه هسته‌ای ایران در سال‌های اخیر به طور چشمگیری پیشرفت کرده است و بازگرداندن آن به وضعیت سال ۲۰۱۵ یک کار دشوار خواهد بود.

رفع تحریم‌های اولیه؟

اما ترامپ در موقعیت بهتری برای معکوس کردن این پیشرفت‌ها است، زیرا او آماده است که به تهران رفع تحریم‌های اولیه را پیشنهاد دهد - یعنی تحریم‌هایی که مانع از تجارت شرکت‌های آمریکایی با ایران شده است. اوباما از ترس مخالفت‌های شدیدتر جمهوری‌خواهان، هرگز تصور نمی‌کرد که مجموعه وسیع تحریم‌های اولیه ایالات متحده علیه ایران را تغییر دهد. ثانیاً، او می‌خواست که توافق تنها به مسئله هسته‌ای محدود باشد.

اضافه کردن رفع تحریم‌های اولیه به این معادله، او را در معرض اتهام‌های (غلط) معامله امنیت هسته‌ای با منافع شرکت‌های آمریکایی قرار ‌می‌داد.

دونالد ترامپ

از سوی دیگر، بایدن، طبق گفته نماینده ویژه‌اش در امور ایران، راب مالی، نسبت به یک توافق «کم اشتیاق» بود و بیشتر بر هزینه‌های سیاسی داخلی ناشی از پیشنهاد رفع تحریم‌ها متمرکز بود تا اینکه بر دستاوردهای هسته‌ای که می‌توانست به دست آورد، تمرکز کند.

ترامپ اما متفاوت است. او تحریم‌ها را به عنوان مجازات شرکت‌های آمریکایی می‌بیند و به نظر می‌رسد که مشتاق است آن‌ها را بردارد تا به شرکت‌های آمریکایی اجازه بازگشت به ایران را بدهد.

با توجه به میزان پیشرفت برنامه هسته‌ای ایران، ممکن است که آمادگی ترامپ برای برداشتن تحریم‌های اولیه دقیقاً دلیلی باشد که او شانس دارد ساعت هسته‌ای را به سال ۲۰۱۶ بازگرداند. او می‌تواند به جای آنچه اوباما به دست آورد و آنچه بایدن نتوانست به دست آورد، به مدل «بیشتر در مقابل بیشتر» دست یابد، دقیقاً به این دلیل که او آماده است که چیز بیشتری روی میز بگذارد.

پیروزی سه‌گانه

دنبال کردن این مدل مبتنی بر راستی‌آزمایی، با سلاح‌های هسته‌ای به عنوان تنها خط قرمز، ترامپ این امکان را دارد که یک پیروزی سه‌گانه برای ایالات متحده به دست آورد: جلوگیری از هسته‌ای شدن ایران، جلوگیری از جنگ با ایران و فراهم کردن فرصت‌های بزرگ تجاری برای شرکت‌های آمریکایی، که منجر به ایجاد شغل‌های بیشتر در ایالات متحده خواهد شد.

در واقع، تحریم‌ها علیه ایران هزینه زیادی برای اقتصاد ایالات متحده داشته است. یک مطالعه در سال ۲۰۱۴ که توسط جاناتان لسلی، رضا ماراشی و من انجام شد، نشان داد که بین سال‌های ۱۹۹۵ تا ۲۰۱۲، تحریم‌های ایالات متحده باعث شد که اقتصاد آمریکا بین ۱۳۵ میلیارد دلار تا ۱۷۵ میلیارد دلار درآمد صادراتی بالقوه به ایران را از دست بدهد.

این همچنین به از دست رفتن فرصت‌های شغلی زیادی در ایالات متحده منجر شد: «به طور متوسط، درآمدهای صادراتی از دست رفته به ازای هر سال به از دست رفتن بین ۵۰,۰۰۰ تا ۶۶,۰۰۰ فرصت شغلی منجر می‌شود. در سال ۲۰۰۸، این رقم به ۲۷۹,۰۰۰ فرصت شغلی از دست رفته رسید.»

اگر ترامپ به استراتژی‌ای پایبند بماند که مسئله هسته‌ای را در اولویت قرار دهد، نه موشک‌های بالستیک ایران یا روابط با گروه‌هایی مانند حزب‌الله یا حوثی‌ها را، که به دنبال توافقی مبتنی بر راستی‌آزمایی باشد، نه نابودی به شیوه لیبی، و از رفع تحریم‌های اولیه برای به عقب راندن برنامه هسته‌ای ایران و در عین حال باز کردن اقتصاد آن به روی شرکت‌های آمریکایی استفاده کند، آنگاه او پیروزی سه‌گانه‌ای برای آمریکا به ارمغان خواهد آورد.

در این صورت، این یک توافق بهتر خواهد بود.