اکوایران: با گذشت نزدیک به یک سال از دولت دوم ترامپ، مجموعه‌ای از چهره‌های رسمی و غیررسمی مسیر سیاست خارجی آمریکا را در جهانی پرتنش شکل می‌دهند.

به گزارش اکوایران، با نزدیک شدن دولت دوم دونالد ترامپ به نخستین سال فعالیت خود، تصویر روشن‌تری از معماران اصلی سیاست خارجی ایالات متحده نمایان شده است؛ چهره‌هایی که برخی در کانون رسمی قدرت قرار دارند و برخی دیگر در حاشیه اما با نفوذی تعیین‌کننده عمل می‌کنند. از دیپلمات‌های بی‌تجربه اما نزدیک به رئیس‌جمهور گرفته تا وزیران قدرتمند، مشاوران پشت‌پرده و حتی اعضای خانواده ترامپ، ترکیب خاصی از بازیگران در حال بازتعریف نقش آمریکا در جهان هستند. این گزارش که توسط فارین پالیسی نگاهی دارد به افراد کلیدی که بیشترین تأثیر را بر جهت‌گیری سیاست خارجی دولت ترامپ گذاشته‌اند و پیامدهای تصمیمات آن‌ها برای نظم جهانی را مرور می‌کند.

1. استیو ویتکاف

photo_2025-12-23_17-04-30

استیو ویتکاف، سرمایه‌دار و فعال برجسته حوزه املاک و از دوستان نزدیک ترامپ، به مهم‌ترین معامله‌گر دیپلماتیک او تبدیل شده است؛ شخصیتی که دامنه مأموریت‌هایش از خاورمیانه تا جنگ روسیه و اوکراین را دربر می‌گیرد. با وجود نداشتن تجربه پیشین دیپلماتیک، ویتکاف موفقیت‌هایی نیز به دست آورده است؛ از جمله آزادی یک معلم آمریکایی که در ماه فوریه در روسیه بازداشت شده بود. ویتکاف همچنین به همراه جرد کوشنر، داماد ترامپ، در دستیابی به آتش‌بس در غزه نقش داشت؛ توافقی که عملاً به درگیری میان اسرائیل و حماس که پس از حمله حماس در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ آغاز شده بود، پایان داد.

با این حال، تلاش‌های او برای پایان دادن به جنگ روسیه و اوکراین چندان موفق نبوده است. در ماه اوت، نشست صلحی میان ترامپ و ولادیمیر پوتین در آلاسکا بدون دستیابی به توافق پایان یافت. برنامه‌ریزی برای نشست دیگری در بوداپست نیز پس از آنکه روشن شد روسیه حاضر به ارائه امتیاز نیست، شکست خورد. ویتکاف اکنون رهبری دور تازه‌ای از دیپلماسی میان روسیه و اوکراین را بر عهده دارد؛ تلاشی که با تدوین یک طرح صلح ۲۸ بندی با همکاری کوشنر آغاز شد. اما موفقیت این ابتکار نیز نامشخص است؛ چراکه چند بند آن پس از مخالفت اوکراین و متحدان اروپایی‌اش حذف شده و روسیه بار دیگر نشان داده که تمایلی به سازش ندارد.

بی‌تجربگی ویتکاف همچنین به چند اشتباه و جنجال انجامید. در ماه اوت، او ظاهراً موضع روسیه در مذاکرات اوکراین را نادرست تفسیر کرد و مدعی شد مسکو در حال ارائه امتیازهای بزرگ است؛ ادعایی که به گفته منابع، در ناکامی نشست آلاسکا نقش داشت. در اواخر نوامبر نیز، پس از انتشار متن گفت‌وگویی میان ویتکاف و یکی از دستیاران ارشد پوتین، که در آن به نظر می‌رسید ویتکاف به روسیه درباره چگونگی لابی‌گری نزد ترامپ توصیه می‌کند، درخواست‌هایی برای کناره‌گیری او را افزایش داد.

2. مارکو روبیو

photo_2025-12-23_16-58-11

در ۱۰۰ روز نخست دولت دوم ترامپ، به نظر می‌رسید مارکو روبیو، وزیر امور خارجه آمریکا، به حاشیه رانده شده است؛ به‌ویژه آنکه ویتکاف بارها مأموریت هدایت مذاکرات مهم را بر عهده گرفت؛ نقشی که معمولاً وزیر خارجه ایفا می‌کند. اما اکنون روبیو در زمره بانفوذترین اعضای دولت قرار دارد و روشن است که ترامپ به او اعتماد دارد. رئیس‌جمهور در اوایل دسامبر گفت که روبیو ممکن است به عنوان «بزرگ‌ترین وزیر خارجه تاریخ آمریکا» شناخته شود. روبیو علاوه بر وزارت خارجه، مشاور امنیت ملی نیز هست و نخستین فرد از زمان هنری کیسینجر است که هم‌زمان هر دو سمت را بر عهده دارد. او همچنین سرپرست آرشیو ملی آمریکا است و از فوریه تا اواخر اوت، به عنوان سرپرست آژانس توسعه بین‌المللی آمریکا (USAID) فعالیت کرد و بر روند انحلال این نهاد نظارت داشت.

نفوذ روبیو در عملیات نظامی جاری آمریکا در آمریکای لاتین نیز مشهود است. مجموعه حملات به قایق‌های مظنون به قاچاق مواد مخدر که از اوایل سپتامبر آغاز شده و تاکنون بیش از ۸۰ کشته برجای گذاشته به‌طور گسترده بخشی از تلاش برای تغییر رژیم در ونزوئلا تلقی می‌شود و روبیو عامل اصلی این سیاست دانسته می‌شود. در مذاکرات روسیه و اوکراین نیز، روبیو به عنوان وزنه‌ای محتاط‌تر و بدبین‌تر نسبت به مسکو در برابر ویتکاف و خود ترامپ عمل کرده است. برای نمونه، پس از تماس تلفنی ترامپ و پوتین در ماه اکتبر، ترامپ مسئولیت برنامه‌ریزی نشست احتمالی با پوتین در بوداپست را به روبیو سپرد؛ اما پس از گفت‌وگوی روبیو با همتای روس خود، این نشست ناگهان لغو شد.

ماه گذشته نیز، روبیو در کاهش نگرانی متحدان اروپایی آمریکا پس از انتشار طرح صلح ۲۸ بندی ویتکاف–کوشنر که بیش از حد به نفع مسکو تلقی می‌شد، نقش داشت. او از حامیان در نظر گرفتن جدی‌تر دغدغه‌های اروپا و کی‌یف بوده و طرح صلح در نهایت به نسخه‌ای تعدیل‌شده‌تر و قابل‌قبول‌تر برای اوکراین تبدیل شد. با وجود تداوم ابهام‌ها درباره آینده مذاکرات صلح، روبیو همچنان در مرکز این گفت‌وگوها قرار دارد.

3. پیت هگست

photo_2025-12-23_16-58-15

پیت هگست، وزیر دفاع آمریکا، وعده داده است «روحیه جنگاوری» را به ارتش بازگرداند و تمرکز را بر افزایش قدرت کشندگی نیروها بگذارد. در این راستا، او تغییرات عمده‌ای در وزارت دفاع و ارتش آمریکا اعمال کرده است؛ از جمله محدود کردن دسترسی رسانه‌ها، حذف برنامه‌های تنوع، برابری و شمول (DEI) و ممنوعیت خدمت افراد تراجنسیتی. هگست همچنین تلاش کرده عنوان خود را به «وزیر جنگ» تغییر دهد و وزارت دفاع را «وزارت جنگ» بنامد؛ هرچند این تغییر به دلیل نیاز به تصویب کنگره، رسمی نشده است.

نفوذ هگست را می‌توان از جنجال‌های بزرگی که در مرکز آن‌ها قرار داشته نیز سنجید. نخستین مورد، حادثه‌ای موسوم به «سیگنال‌گیت» در ماه مارس بود؛ زمانی که هگست در یک گفت‌وگوی گروهی در پیام‌رسان سیگنال، درباره طرح‌های محرمانه عملیات نظامی آمریکا علیه حوثی‌های یمن صحبت کرد؛ گفت‌وگویی که به‌طور ناخواسته یک روزنامه‌نگار سرشناس نیز در آن حضور داشت. گزارش اخیر بازرس کل پنتاگون اعلام کرد که این اقدام — هرچند هگست آن را رد می‌کند — جان نیروهای نظامی را به خطر انداخته است.

او همچنین به‌دلیل عملیات ۲ سپتامبر علیه یک قایق مظنون به قاچاق مواد مخدر در دریای کارائیب زیر ذره‌بین قرار دارد؛ عملیاتی که در آن آمریکا حمله دومی را علیه دو فرد بازمانده از حمله نخست انجام داد و هر دو کشته شدند. منتقدان این اقدام را مصداق جنایت جنگی می‌دانند، هرچند بسیاری از حقوقدانان کل عملیات آمریکا علیه این قایق‌ها را غیرقانونی می‌دانند. هنوز مشخص نیست هگست شخصاً دستور حمله دوم را داده یا فرمانده نیروهای ویژه صرفاً بر اساس دستور کلی او عمل کرده است. دولت ترامپ تاکنون مدرکی برای اثبات ارتباط این قایق‌ها با قاچاق مواد مخدر ارائه نکرده است.

با وجود گمانه‌زنی‌ها درباره احتمال برکناری او، هگست همچنان موضعی تهاجمی دارد. او در سخنرانی اوایل دسامبر از این حملات دفاع کرد و گفت ترامپ «می‌تواند هر زمان که لازم بداند، برای دفاع از منافع ملی آمریکا اقدام نظامی قاطع انجام دهد.» با این حال، مشخص نیست هگست بتواند از این بحران‌ها جان سالم به در ببرد؛ چراکه حتی برخی جمهوری‌خواهان نیز از او انتقاد کرده‌اند. هگست که سابقه خدمت در گارد ملی ارتش را دارد، پیش از وزارت دفاع هیچ تجربه دولتی نداشت و از ابتدا یکی از بحث‌برانگیزترین گزینه‌های کابینه ترامپ محسوب می‌شد.

4. جی.دی. ونس

photo_2025-12-23_16-58-06

جی.دی. ونس، معاون رئیس‌جمهور آمریکا، مطابق سوابقش در دوران سناتوری، به یکی از صداهای بلند دولت در حمایت از سیاست خارجی انزواگرایانه‌تر و مواضع سختگیرانه ضد مهاجرتی تبدیل شده است. او در ابتدای سال، در جریان دیدار ولودیمیر زلنسکی از کاخ سفید، به‌طور علنی رئیس‌جمهور اوکراین را به‌دلیل «ناسپاسی» در قبال حمایت‌های آمریکا مورد سرزنش قرار داد. کاخ سفید همچنین دوست نزدیک ونس، دن دریسکول (وزیر ارتش)، را مأمور کرده تا کی‌یف را به پذیرش طرح صلحی که به نفع روسیه تلقی می‌شود، ترغیب کند.

ونس با سخنرانی جنجالی خود در کنفرانس امنیتی مونیخ، اروپا را شوکه کرد؛ جایی که متحدان قدیمی آمریکا را به پذیرش بیش از حد مهاجران و طرد احزاب راست افراطی متهم نمود. او بارها دولت آلمان را به تلاش برای «بی‌اعتبار کردن» حزب راست‌گرای آلترناتیو برای آلمان (AfD) متهم کرده است؛ حزبی که سرویس اطلاعاتی آلمان آن را افراطی می‌داند.  ونس همچنین اخیراً در شبکه اجتماعی X، رهبران کانادا را به «دیوانگی مهاجرتی» و آسیب زدن به سطح زندگی شهروندان این کشور متهم کرد. ترکیب دیدگاه‌های انزواطلبانه ونس با تمایل او به دخالت آشکار در سیاست داخلی دموکراسی‌های غربی، نمادی از سیاست خارجی «اول آمریکا»ی معامله‌محور و گاه متناقض دولت ترامپ است.

5. البریج کولبی

photo_2025-12-23_16-57-59

به‌ندرت پیش می‌آید که رئیس سیاست‌گذاری وزارت دفاع آمریکا تا این حد نفوذ داشته باشد. البریج کولبی در هشت ماه نخست فعالیت خود به عنوان معاون وزیر دفاع در امور سیاست‌گذاری، تأثیری فراتر از حد انتظار گذاشته است. این نفوذ تا حدی ناشی از بی‌تجربگی وزیر دفاع و اخراج گسترده ژنرال‌ها و دریاسالاران ارشد است؛ امری که فضای بیشتری برای گسترش نفوذ کالبی فراهم کرده است.

کالبی که در دولت نخست ترامپ نیز سمت‌هایی داشته، به عنوان چهره‌ای ضدچین و طرفدار تمرکز منابع نظامی آمریکا بر منطقه هند شناخته می‌شود. با این حال، سرعت و شدت اقدامات او، از توقف یک‌جانبه برخی ارسال‌های تسلیحاتی به اوکراین گرفته تا بازنگری در پیمان دفاعی آکوس بسیاری را غافلگیر کرد. نمایندگان هر دو حزب در کنگره، کالبی را متهم کرده‌اند که اطلاعات لازم برای نظارت قانونی را در اختیار آن‌ها قرار نمی‌دهد؛ از جمله درباره خروج ۸۰۰ سرباز آمریکایی از رومانی. این تنش‌ها باعث شده چندین گزینه پیشنهادی برای پست‌های کلیدی دفتر او با بن‌بست در روند تأیید روبه‌رو شوند.

6. استفن میلر

photo_2025-12-23_17-00-10

اگرچه استفن میلر رسماً مسئول سیاست خارجی نیست، اما به عنوان معاون رئیس دفتر کاخ سفید و چهره محوری اجرای سیاست‌های سختگیرانه مهاجرتی، تأثیر مستقیمی بر روابط دوجانبه آمریکا با بسیاری از کشورها داشته است. او چهره عمومی سرکوب شدید مهاجرت، پناهندگی، وضعیت‌های حمایتی موقت و نیروی کار مهاجر بوده است.

پس از تیراندازی مرگبار نوامبر در واشنگتن که به کشته شدن دو نیروی گارد ملی به دست یک پناهجوی افغان انجامید، میلر با ادبیاتی تند خواستار توقف سیاست‌های پذیرش افغان‌ها شد.او همچنین با مارکو روبیو برای حمایت از تلاش‌های دولت در جهت سرنگونی نیکلاس مادورو در ونزوئلا همکاری کرده و از حملات موشکی آمریکا به قایق‌های مظنون به قاچاق مواد مخدر دفاع کرده است.

7. جرد کوشنر

photo_2025-12-23_16-59-49

داماد ترامپ در دولت دوم، بسیار کمتر در مرکز توجه و مرکز توجه بوده و مانند دولت اول، نقش رسمی «مشاور ویژه» را ندارد. با این حال، کوشنر در دو مذاکره بزرگ دیپلماتیک ترامپ در سال جاری در کنار ویتکوف حضور داشته است. او در اوایل اکتبر برای کمک به نهایی کردن توافق صلح ۲۰ ماده‌ای غزه به اسرائیل سفر کرد و در ماه نوامبر در یک سفر انفرادی با بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، مذاکرات بیشتری انجام داد. کوشنر و ویتکوف همچنین در اوایل دسامبر چندین ساعت را در مسکو در کنار پوتین نشستند و پس از آن، طبق گزارش‌ها، دو ساعت با زلنسکی تماس تلفنی داشتند و به دنبال آن مذاکرات همچنان در حال انجام برای پایان دادن به جنگ روسیه در اوکراین بودند.

کوشنر نیز مانند ویتکوف، در معرض نگرانی‌هایی در مورد تضاد منافع با مشاغل خود بوده است - شرکت‌های او قراردادهایی به ارزش میلیاردها دلار در منطقه با کشورهای عربی خلیج فارس دارند و نقش بالقوه او در آینده پس از جنگ غزه، باعث تعجب شده است. اما کوشنر در مصاحبه‌ای (باز هم در کنار ویتکاف) با برنامه ۶۰ دقیقه، اندکی پس از اعلام توافق صلح غزه، این نگرانی‌ها را کنار گذاشت. او گفت: «آنچه مردم تضاد منافع می‌نامند، من و استیو آن را تجربه و روابط قابل اعتمادی می‌نامیم که در سراسر جهان داریم.»

8. اسکات بسنت

photo_2025-12-23_16-59-20

اسکات بسنت، وزیر خزانه‌داری ایالات متحده، مانند بسیاری از اسلاف خود، به یکی از بازیگران محوری سیاست خارجی دولتی که در آن خدمت می‌کند تبدیل شده است. و نقش او ممکن است در سال دوم ریاست جمهوری ترامپ حتی تأثیرگذارتر شود.

بسنت در درجه اول در مورد جنگ‌های تجاری ترامپ صحبت کرده است. این شاید نقشی تعجب‌آور برای یک پیشکسوت وال استریت باشد که سال‌ها نسبت به تعرفه‌ها و موانع تجاری بدبین بود. با این حال، بسنت اکنون می‌گوید که افزایش مالیات بر واردات برای تحت فشار قرار دادن سایر کشورها را عاقلانه می‌داند. جنگ‌های تجاری متعدد ترامپ به اهداف خود نرسیده‌اند؛ کسری تجاری ایالات متحده در هشت ماه اول امسال بسیار بیشتر از سال گذشته بود و "معاملات تجاری" با اروپا، چین و بریتانیا همچنان در حد آرزو باقی مانده و نهایی نشده‌اند.

اما حداقل آنها یک مشوق قدرتمند دیگر دارند. بسنت همچنین نقش مهمی در مذاکرات تجاری جاری با چین، از جمله در جلساتی که در اوایل دسامبر برگزار شد، ایفا کرده است، زیرا واشنگتن و پکن به دنبال تبدیل آتش‌بس تجاری خود به چیزی شبیه به یک معامله تجاری هستند. این مهم است، زیرا برای کاخ سفید ترامپ، چین بسیار بیشتر از یک چالش امنیت ملی، یک چالش اقتصادی است. بسنت همچنین در استفاده ابزاری از سیاست آمریکا برای خدمت به اهداف سیاسی ترامپ، به ویژه کمک مالی ایالات متحده به یک متحد ایدئولوژیک در آرژانتین - یک شرط‌بندی چند میلیارد دلاری که حتی ممکن است نتیجه بدهد - نقش داشته است.

اما این رئیس قدرتمند امور مالی ایالات متحده ممکن است سال آینده نفوذ بیشتری پیدا کند. ترامپ هنوز در حال برنامه‌ریزی برای بازنگری در فدرال رزرو، از جمله معرفی رئیس جدید است. این ممکن است منجر به انتخاب کوین هست، مشاور اقتصادی کاخ سفید، برای این نقش و انتقال بسنت به یک شغل دوگانه به عنوان رئیس خزانه‌داری و مشاور کاخ سفید شود. این امر او را به یک معمار بالقوه سیاست اقتصادی داخلی و خارجی ایالات متحده در زمانی تبدیل می‌کند که آنها آماده تسلط بر دستور کار سیاسی ترامپ هستند.

9. ملانیا ترامپ

photo_2025-12-23_16-58-49

ملانیا ترامپ، بانوی اول آمریکا، تا حد زیادی از توجه به سیاست خارجی دوری کرده است، به جز یک استثنای کلیدی: جنگ روسیه و اوکراین. بانوی اول که اهل اسلوونی است، خود را درگیر تلاش‌های دیپلماتیک برای بازگرداندن هزاران کودک اوکراینی ربوده شده توسط روسیه به خانواده‌هایشان کرده است. کیف، مسکو را به ربودن و اخراج حداقل ۱۹۰۰۰ کودک اوکراینی از زمان آغاز تهاجم کامل روسیه در فوریه ۲۰۲۲ متهم کرده است. مسکو ادعا می‌کند که اقداماتش با هدف حفظ امنیت آنها انجام شده است.

بانوی اول علناً برای آزادی آنها تلاش کرده است، از جمله با نوشتن نامه‌ای به پوتین که به گفته او شوهرش شخصاً آن را ارسال کرده است. او در ماه اکتبر گفت که در نهایت حتی یک خط ارتباطی باز با رهبر روسیه برقرار کرده و در طول ماه‌ها با او در ارتباط بوده است. نکته قابل توجه این است که اظهارات خود ترامپ نشان می‌دهد که او در مورد جنگ به حرف‌های او گوش داده است و گاهی اوقات حتی دیدگاه او در مورد پوتین را به چالش کشیده است. ترامپ در ماه ژوئیه در دفتر بیضی‌شکل خود به یاد آورد: «به خانه که رفتم، به بانوی اول گفتم، 'می‌دانی، من امروز با ولادیمیر صحبت کردم. ما گفتگوی فوق‌العاده‌ای داشتیم. و او گفت، واقعاً؟ یک شهر دیگر در اوکراین همین الان مورد اصابت قرار گرفت».

10. سوزی وایلس

photo_2025-12-23_16-57-50

سوزی وایلز، به عنوان رئیس کارکنان کاخ سفید، عضو اصلی و معتبر حلقه داخلی ترامپ بوده است، در حالی که عمدتاً در سایه فعالیت می‌کرده و در پشت صحنه امور را کنترل می‌کرده است. وایلز به ندرت به خاطر هدایت سیاست خارجی ایالات متحده خبرساز می‌شود، اما ترامپ از نفوذ او تمجید کرده و علناً او را به عنوان «قدرتمندترین زن جهان» ستایش کرده است. او در ماه ژوئیه اعلام کرد: «او می‌تواند تنها با یک تماس تلفنی یک کشور را نابود کند».