به گزارش اکوایران، روز چهارشنبه، بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، در کنگره ایالات متحده سخنرانی کرد، رویدادی که حتی قبل از شروع ، هم در داخل و هم در خارج از ساختمان کنگره تفرقه انگیز بود. در اقدامی بی‌سابقه، حدود نیمی از اعضای دموکرات هر دو مجلس در آن جلسه شرکت نکردند. کامالا هریس، نامزد پیش بینی شده ریاست جمهوری از حزب دموکرات، که معمولاً به عنوان معاون رئیس جمهور این جلسه را ریاست می‌کند، نیز با استناد به تداخل برنامه‌ها در جلسه شرکت نکرد.

به نوشته وبسایت بنیاد کارنگی برای صلح بین‌الملل، شاید بهترین خلاصه سخنرانی نتانیاهو را نوآ لاندو، مفسر هاآرتص بیان کرد: «نتانیاهو برای پایان دادن به جنگ غزه به واشنگتن نرفت. او رفت تا ابزاری برای طولانی کردن آن بیابد.» در سخنرانی خود، رهبر اسرائیل قصد داشت کنگره را برای تسریع در ارسال تسلیحات به منظور «پایان دادن سریع‌تر به کار» متحد کند، و به تأخیر در ارسال تسلیحات توسط ایالات متحده به اسرائیل از ترس استفاده از آن‌ها علیه غیرنظامیان فلسطینی اشاره کرد. او استدلال کرد که جنگ اسرائیل علیه حماس در واقع جنگ آمریکا و همچنین جنگ بزرگتر علیه ایران است، و با تکرار این حرف که او به نیابت از ایالات متحده در آن می‌جنگد.

اگرچه نتانیاهو خطاب به قانونگذاران آمریکایی صحبت می‌کرد، اما مخاطبان داخلی خود را نیز هدف قرار می‌داد، به این امید که نمایش قدرت در مقابل کنگره بتواند افکار عمومی اسرائیل را متقاعد کند که او باید نخست وزیر بماند. تردید وجود دارد که او توانسته باشد در ایالات متحده یا اسرائیل نظر افراد زیادی را تغییر دهد، جایی که نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد که دو سوم اسرائیلی‌ها فکر می‌کنند که او باید قدرت را ترک کند. تشویق‌هایی که او از سوی مخاطبان عمدتاً جمهوری‌خواه دریافت کرد، نشان‌دهنده جایگاه او در خانه یا سراسر جهان نبود.

سخنرانی نتانیاهو نشانه‌ای از تلاش برای قبول مسئولیت حتی جزئی در قبال شکست کابینه‌اش در جلوگیری از حمله 7 اکتبر نداشت. نمونه بارز کارنامه او، که همیشه همه چیز تقصیر دیگران است. او نه تنها حماس و ایران، بلکه دادگاه کیفری بین المللی و روسای دانشگاه‌های بزرگ ایالات متحده را نیز مقصر دانست. او معترضان را «احمق» خواند. او از انتقاد از اعضای کنگره که در سخنرانی او شرکت نکرده بودند کوتاه آمد، اما به اشتباهات اطلاعاتی اسرائیل یا این واقعیت که اسرائیل هر گونه چشم انداز امید برای فلسطینی‌ها را رد کرده است، اشاره‌ای نکرد. او از کلمه «آتش بس» استفاده نکرد. اگر اسرائیلی‌ها به دنبال این بودند که او مانند یک رهبر محترم رفتار کند، یا امیدی به بازگشت اسرا ایجاد کند، ناامید شدند.

نتانیاهو مدعی شد که تلفات غیرنظامیان در رفح «عملاً هیچ» بوده است - بیانیه‌ای که نه تنها دروغ است، بلکه گزارش‌های روزانه در مورد کشته شدن زنان و کودکان، تخریب بیشتر ساختمان‌ها در غزه، و مسدود کردن سیستماتیک کمک‌های ضروری را به چالش می‌کشد. او نسبت به 40،000 فلسطینی کشته شده در غزه هیچگونه ابراز همدردی نکرد.

اما آشکارترین نقص در سخنرانی او فقدان یک چشم انداز سیاسی بود - نه تنها برای پایان دادن به جنگ، بلکه برای پایان دادن به یک مناقشه چند دهه‌ای. رهبران خارجی قبلی، از دعوت‌های خود برای سخنرانی در مقابل کنگره به‌عنوان فرصتی برای طرح دیدگاه‌های خود برای آینده کشورهایشان، نگاهی فراتر از چالش‌های کنونی و ارائه امید به صلح بیشتر استفاده کرده‌اند، نه از دعوت به جنگ. اما این بار نه. نتانیاهو هیچ افق سیاسی برای درگیری فراتر از یک گروه خیالی از فلسطینیانی که او آن‌ها را برای حکومت بر غزه تایید می‌کند، ارائه نکرد. اصلاً در سخنرانی به ندرت از «فلسطینیان» نام برد. او به جای صحبت در مورد همزیستی، راه حل دو کشور یا هر گونه امیدی برای پایان دادن به مناقشه، تنها دیدگاهی را مورد بحث قرار داد که چیزی بیش از یک اتحاد امنیتی با برخی کشورهای عربی نیست، دیدگاهی که مسائل اصلی را نادیده می‌گیرد.

نتانیاهو نه تنها نزد مردمی که خواهان برکناری او هستند به خانه بازخواهد گشت، بلکه به عنوان فردی در تاریخ ثبت خواهد شد که آگاهانه در برابر یک توافق سیاسی که صلح را برای مردمش به ارمغان می‌آورد مقاومت کرده است. جمهوری خواهانی که او را در کنگره تشویق کردند، باید عواقب فقدان راه حل سیاسی را در نظر بگیرند – نه تنها برای آینده درگیری اعراب و اسرائیل، بلکه برای خواسته‌های خود اسرائیلی‌ها.

زمانی که نانسی پلوسی، رئیس سابق مجلس نمایندگان و از حامیان دیرینه اسرائیل، سخنرانی نتانیاهو را «بدترین سخنرانی در میان مقامات خارجی دعوت شده و مفتخر به سخنرانی در کنگره ایالات متحده» توصیف کرد، احتمالاً از زبان بسیاری صحبت کرد. اما مخاطرات آن بسیار بیشتر از یک سخنرانی ملال آور است. نتانیاهو بار دیگر نتوانست در زمانی که باید، کاری را که باید انجام دهد.