راهرفتن بر لبه تیغ بین واشنگتن، تلآویو و تهران؛ خلیج فارس آماده بدترین سناریو میشود؟
اکوایران: کشورهای شورای همکاری خلیج فارس به طور فزایندهای دیپلماسی را به جای مواجهه، تعامل را به جای انزوا و گفتگوهای منطقهای را به جای تشدید نظامی در اولویت قرار دادهاند.
به گزارش اکوایران، زمانی که یک سال پیش از این، جنگ غزه آغاز شد، سؤال بزرگی پیش روی کشورهای شورای همکاری خلیج فارس قرار گرفت: آیا آنها به ایالات متحده و به تبع آن، اسرائیل در مقابله با ایران (متحد حماس، حزبالله و دیگر گروههای مقاومت ضداسرائیلی) نزدیک خواهند شد؟ یا اینکه مسیری مستقلتر را دنبال خواهند کرد که تدریجاً از دیدگاه ایالات متحده و اسرائیل در مورد نظم جدید خاورمیانهای فاصله میگیرد؟
به نوشته استیمسون، علیرغم اینکه واشنگتن و تلآویو اغلب شراکتهای خود با خلیج فارس را موفقیتآمیز میخوانند، واقعیت پیچیدهتر است. از سال ۲۰۲۱ و به ویژه بعد از توافق آشتی در مارس ۲۰۲۳ بین ایران و عربستان سعودی، کشورهای خلیج فارس به طور فزایندهای دیپلماسی را به جای مواجهه، تعامل را به جای انزوا و گفتگوهای منطقهای را به جای تشدید نظامی در اولویت قرار دادهاند.
این تغییری عمده از زمان دولت دونالد ترامپ به شمار میرود؛ زمانی که عربستان سعودی، بحرین و امارات متحده عربی به طور علنی از کمپین «فشار حداکثری» ایالات متحده علیه ایران حمایت میکردند و امیدوار بودند که از طریق تضمینهای امنیتی ایالات متحده و اسرائیل نفوذ تهران را محدود کنند. این رویکرد بعد از خروج ترامپ در سال ۲۰۱۸ از توافق هستهای ۲۰۱۵ ایران و افزایش تنشهای نظامی در دوره ۲۰۱۸-۲۰۲۰ شروع به تغییر کرد. عربستان سعودی و امارات با حملات مستقیم به زیرساختهای انرژی خود از سوی گروههای مقاومت متحد ایران مواجه شدند.
غلبه مذاکره بر خصومت
امروزه تمام شش عضو خلیج فارس در حال انجام گفتگوهای مستقیم و چندجانبه با تهران هستند. در آخرین نمونه، سیدعباس عراقچی، وزیر خارجه ایران در ۹ اکتبر به ریاض رفت و با محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی دیدار کرد و سپس سفرش را به دوحه قطر ادامه داد.
این تعاملات دیپلماتیک در جلوگیری از گسترش درگیری غزه به یک جنگ منطقهای شدیدتر و وسیعتر حیاتی بوده است. کشورهای خلیج فارس درک میکنند که برنامههای توسعه ملی بلندپروازانه آنها نمیتواند در منطقهای که درگیر جنگهای مداوم، به ویژه با حضور ایران است، موفق باشد.
تعاملات دیپلماتیک بین ایران و خلیج فارس به طور مستمر گسترش یافته است. به عنوان مثال، در اجلاس اضطراری سازمان همکاری اسلامی پس از آغاز جنگ غزه، ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور پیشین ایران به دعوت ولیعهد سعودی به عربستان دعوت شد. این اولین دیدار دوجانبه سطح بالا بین دو کشور در بیش از یک دهه بود. پس از حمله موشکی ماه آوریل تهران به اسرائیل در تلافی بمباران کنسولگری ایران در دمشق، کشورهای خلیج فارس بر تعامل خود با تهران تأکید کردند. تبادل نظر گرم پس از درگذشت رئیسی در سانحه هلیکوپتر و حضور بالای مقامات جیسیسی در مراسم تشییع جنازهاش، بر روند نزدیکترشدن ایران و این کشورها حکایت داشت.
زمانی که مسعود پزشکیان بعد از پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری ژوئن، جایگزین رئیسی شد، این تحرکات دیپلماتیک ادامه یافت. رهبران خلیج فارس پیروزی او را تبریک گفتند و هیئتهای عالیرتبهای به مراسم تحلیفش فرستادند. وقتی که عراقچی وزیر خارجه جدید ایران شد، همتایان او در خلیج فارس سریعاً با او تماس گرفته و در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک، با او دیدار کردند.
زمانی که وزرای خارجه خلیج فارس در حاشیه دیدارهای ۳ اکتبر قطر، نشست مشترک غیررسمی با همتای ایرانی خود برگزار کردند که اولین از نوع خود بود، تعاملات آنها شکل چندجانبهای به خود گرفت. این بحثها تلاشی جمعی برای مدیریت تنشهای فزاینده بین ایران و اسرائیل بود و کشورهای خلیج فارس به تهران از بیطرفیشان در این درگیری اطمینان دادند. آنها همچنین به نگرانیهای ایران درباره همکاریهای دفاع هوایی ایالات متحده-اسرائیل-خلیج فارس و استفاده دشمنان تهران از فضای هوایی کشورهای عربی برای حمله موشکی به ایران پرداختند.
برای کشورهای خلیج فارس، سال گذشته نشان داده که منافع آنها احتمالاً به نفع اسرائیل نادیده گرفته خواهد شد. ناتوانی واشنگتن تاکنون در پایاندادن به جنگ فزاینده غزه و لبنان این دیدگاه را تقویت کرده است. در نتیجه، آنها بر استراتژیهای کاهش تنش و دیپلماسی منطقهای خود تأکید بیشتری کردهاند.
پیمان ابتر ابراهیم
پیمان ابراهیم که زمانی یک تغییر عمده در روابط اسرائیل و خلیج فارس به شمار میرفت، اکنون به نظر میرسد متوقف شده است. تنها دو کشور خلیج فارس ، یعنی بحرین و امارات این پیمانها را امضا کردند و پیشبرد این توافق با عربستان سعودی همچنان به مسیری مشخص برای تأسیس دولت فلسطینی وابسته است. کویت، قطر و عمان نیز از عادیسازی با اسرائیل در حالی که مسئله فلسطین هنوز حل نشده، خودداری میکنند.
امیر قطر در جلسه اوایل این ماه «دیالوگ همکاریهای آسیایی» (اِیسیدی) به وضوح اعلام کرد: «واضح است آنچه در غزه در حال وقوع بوده، نسلکشی است». بدر بن حمد البوسعیدی، وزیر امور خارجه عمان با تکرار این نگاه گفت: «تنها با پایاندادن به اشغال غیرقانونی اسرائیل بر فلسطین است که میتوانیم به احیای صلح در منطقه امید داشته باشیم». او ادامه داد: «هر کسی که فکر میکند میتوانیم از راههای دیگر با محدودکردن ایران، از بین بردن حماس، یا شکستدادن حزبالله یا با حمایت سیاسی، نظامی و مالی پایدار از اسرائیل به صلح دست یابیم، یا فریب خورده یا سادهلوح بوده یا عمداً در حال فرار از حقیقت است».
تلاشهای دولت بایدن برای پیوند یک پیمان دفاعی آمریکایی-سعودی با عادیسازی عربستان-اسرائیل نیز شکست خورده است. فیصل بن فرحان، وزیر خارجه سعودی به وضوح اعلام کرد که «دولت فلسطین پیشنیاز صلح است، نه محصول جانبی آن». این در تضاد کامل با سخنان جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی کاخ سفید در اشاره به توافقات دفاعی بدون عادیسازی با اسرائیل است: «نمیتوان یک قطعه را از بقیه جدا کرد».
بدترین سناریو و نوشداروی عربی
مواجهه نظامی تمامعیار ایران و اسرائیل بدترین سناریوی ممکن برای خلیج فارس به شمار میرود. چنین درگیری میتواند پیامدهای ویرانگری برای زیرساختهای انرژی منطقه که شریان اقتصادی کشورهای خلیج فارس است، داشته باشد. حملات موشکی و پهپادی سال ۲۰۱۹ حوثیها به تأسیسات نفتی سعودی و زیرساختهای امارات یادآوری صریحی از این آسیبپذیریها بود. حتی اگر کشورهای خلیج فارس مستقیماً هدف قرار نگیرند، اثرات ناخواسته یک درگیری گسترده میتواند بازارهای انرژی را مختل، اقتصاد جهانی را بیثبات و اهداف بلندمدت توسعه منطقه را به خطر بیاندازد.
حملات موشکی و پهپادی ماه آوریل و اکتبر ایران به اسرائیل نگرانیها در خلیج فارس را تشدید کرده است. مدتهاست که برنامه موشکی بالستیک ایران منبع نگرانی کشورهای خلیج فارس بوده و حملات اخیر این ترسها را افزایش داده است. نگرانی دیگری که به وجود آمده، احتمال گریز هستهای ایران است. با تضعیف حزبالله و حماس بر اثر حملات اسرائیل، شاید ایران به برنامه هستهای خود به عنوان یک عامل بازدارنده روی آورد. امارات متحده عربی و عربستان سعودی با برنامههای هستهای در حال توسعه خود، وضعیت را به دقت زیر نظر دارند و جامعه بینالمللی از خطر واقعی اشاعه هستهای منطقهای آگاه است.
ملاقات دیپلماتیک اخیر در دوحه بین مقامات خلیج فارس و ایران تلاش واضحی برای جلوگیری از اوجگیری اوضاع بود. قطر که مدتهاست به عنوان میانجی در درگیریهای منطقهای عمل میکند، نقشی کلیدی در متقاعدکردن تهران به تأخیرانداختن حملات تلافیجویانهاش پس از ترور اسماعیل هنیه ایفا کرد؛ به امید اینکه میانجیگری برای آتشبس بین اسرائیل و حماس جواب بدهد و آتشبس غزه برقرار شود. اگرچه این تلاشها ناموفق بود و ایران در اکتبر حمله کرد، فعالیت دیپلماتیک فعال خلیج فارس نشاندهنده تعهد آنها به جلوگیری از تشدید بیشتر است.
امارات متحده عربی همچنین با رعایت یک بیطرفی ظریف، روابط اقتصادی خود با ایران و اسرائیل را حفظ کرده و در عین حال، کانالهای دیپلماتیک را باز نگه داشته است. بهطور کلی، امارات خود را به عنوان یک میانجی بالقوه بین آنها قرار داده است؛ نقشی که میتواند جایگاه جغرافیایی امارات را ارتقا داده و همچنین تلاشها برای پایاندادن به درگیری را تقویت کند.
رقص دیپلماسی
در حالی که ممکن است کشورهای خلیج فارس به طور خصوصی از جنگهای اسرائیل علیه حماس و حزبالله حمایت کنند، آنها شدیداً نگران عواقب بلندمدت این کمپینهای نظامی هستند. درگیری طولانیمدت بین ایالات متحده و ایران یا اسرائیل و ایران میتواند جاهطلبیهای اقتصادی خلیج فارس را برای سالها به خطر بیندازد. در حال حاضر، بخشهای هوانوردی و گردشگری در منطقه از اختلالات و افزایش هزینهها رنج میبرند.
کشورهای خلیج فارس در حال راهرفتن بر لبه تیغ بین واشنگتن، تلآویو و تهران هستند و امیدوارند از وقوع جنگی تمامعیار جلوگیری کنند، در حالی که به دنبال تحقق چشمانداز خود برای آیندهای شکوفا و صلحآمیز هستند. همانطور که وزیر خارجه سعودی به پزشکیان گفت: «هدف ما این است که به طور دائمی فصل اختلافاتمان را ببندیم و بر حل مسائل تمرکز کنیم و روابط را به عنوان دو کشور دوست و برادر توسعه دهیم».
این لحنها و رویکردهای جدید رهبران خلیج فارس نشان میدهد که صرفنظر از نتیجه انتخابات ریاستجمهوری ایالات متحده، آنها هیچ تمایلی به بازگشت به عصر درگیری و تنش ندارند. درس سال گذشته برای خلیج فارس واضح است: آینده منطقه در گفتگو نهفته است، نه در جنگ.
تیتر یک در اکوایران
پربینندهترینها
-
درس بزرگ سقوط اسد: سرنوشت شوروی در انتظار روسیه پوتین؟
-
بندر حقانی تا اطلاع ثانوی تعطیل شد
-
آغاز پرداخت ۴۰ درصد متناسبسازی حقوق بازنشستگان لشکری از آذرماه
-
عواقب سقوط دمشق برای حامی پشتپرده اسد؛ بازی مرموز پکن در سوریه جدید
-
وقتی تصمیم جهان برای برقراری صلح میان روسیه و اوکراین جدی میشود؛ بزرگترین مانع چیست؟
-
رفع فیلترینگ منتفی شد؟
-
رشد بورس با پیشتازی شرکتهای دلاری
-
بازارها در انتظار آخرین تصمیم سال
-
از نجات اسد تا کمک به سقوط او؛ چرا پوتین نمیتواند شکست در سوریه را بپذیرد؟