فرصت استثنایی ترامپ - ۲
آماده برای توافق با تهران؟/ چرا ترامپ از حمله به تاسیسات هستهای ایران گریزان است؟
اکوایران:
به گزارش اکوایران، دونالد ترامپ بازگشته و از سوی نزدیکان او این گونه عنوان میشود که کمپین «فشار حداکثری» علیه ایران -با هدف محدودکردن فروش نفت ایران به منظور متوقفساختن برنامه هستهای تهران و توانایی آن برای حمایت از نیروهای مقاومت- نیز بازگشته است. اما اظهارات اخیر رئیسجمهور منتخب ایالات متحده و معاوناولش نشانههای امیدوارکنندهای از تمایل به رسیدن به یک راهحل مذاکرهای هستند، اما آیا آمریکا پس از امضای هر توافقی میتواند به آن پایبند باشد؟
جیمز دورسو، تحلیلگر مسائل منطقهای، در مقالهای برای وبگاه اوراسیا ریویو به فرصتهای محدود و چالشهای بزرگ پیش روی ایران و آمریکا برای کنارگذاشتن اختلافات و رسیدن به راهحلی نسبتاً دائمی در قالب توافقی جدید پرداخته است. این نوشتار در دو بخش توسط اکوایران ترجمه شده و پیش از این قسمت اول آن با عنوان «فشار حداکثری، نسخه دوم: تهران چگونه آماده کمپین تهاجمی ترامپ میشود؟» منتشر شده است. اکنون نیز بخش دوم آن تقدیم خوانندگان میگردد:
ناعهدی ابرقدرت
نه روسیه، نه چین و نه ایران، هیچکدام باور ندارند که آمریکا به روح و متن هر توافقی پایبند خواهد بود، چرا سابقه کنارگذاشتن هر تعهدی در زمانی که برایش مناسب باشد را دارد. به عنوان نمونه:
- پیمان موشکهای ضد بالستیک
- تعهد به عدم گسترش ناتو به سمت شرق
- پیمان منع موشکهای هستهای میانبرد
- پیمان تغییرات اقلیمی پاریس
- برنامه جامع اقدام مشترک (برجام)
- توافقنامه مینسک
- پیماننامه آسمانهای باز
- عهدنامه ۱۹۸۱ الجزایر
- سیاست چین واحد
دشمنی یکطرفه
دخالت آمریکا در ایران از کودتای ۱۹۵۳ (کودتای ۲۸ مرداد) آغاز شد. سپس بعد از سقوط سلسله پهلوی و تأسیس جمهوری اسلامی، توافق الجزایر (ژانویه ۱۹۸۱) بین آمریکا و ایران به امضا رسید و واشنگتن وعده داد: «این سیاست آمریکاست که از این پس، چه مستقیم و چه غیرمستقیم، از دخالت سیاسی یا نظامی در امور داخلی ایران خودداری کند». اما زمانی که جنگ ۸ساله ایران-عراق به نفع تهران پیش میرفت، ایالات متحده به کمک رژیم صدام شتافت.
همچنین زمانی که سردار قاسم سلیمانی، فرمانده فقید نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در حال ارسال پیامی به عربستان سعودی برای کاهش تنشها میان تهران و ریاض بود، آمریکا او را در عراق ترور کرد. همچنین دانشمندان هستهای ایرانی نیز توسط عوامل اسرائیل ترور شدند.
حمله سایبری آمریکا و اسرائیل به تجهیزات هستهای ایران با استفاده از ویروس استاکسنت نیز یکی دیگر از اقدامات خصمانه آنها بود تا اینکه ویروس «نشت» کرد و کامپیوترها در سراسر جهان آلوده شدند.
رئیس کمیته نظامی ناتو اخیراً اذعان داشت تنها دلیلی که نیروهای ناتو با نیروهای روسی در اوکراین نمیجنگند این بوده که روسیه سلاح هستهای دارد که بیتردید، مهر تأییدی بر تمایل برخی مقامات تهران برای دستیابی به چنین سلاحی است. همچنین ماجرای هشدارآمیز تسلیم برنامه هستهای لیبی و معمای اینکه چرا کره شمالی، یکی از فقیرترین و منزویترین کشورهای جهان، مورد حمله آمریکا قرار نگرفته نیز در این میان مطرح است.
روابط ایران با روسیه و چین تقویت شده که به تابآوری این کشور افزوده است.
دوستان لحظات سخت
چین و ایران در مارس ۲۰۲۱ توافقنامهای ۲۵ ساله برای شراکت استراتژیک جامع امضا کردند. این توافق هدف دارد روابط دوجانبه را تقویت کرده و شامل سرمایهگذاریهای قابلتوجه چین در اقتصاد ایران میشود. چین قصد دارد ۴۰۰ میلیارد دلار در بخشهای نفت، گاز، پتروشیمی، حملونقل و تولید ایران سرمایهگذاری کند. در ازای این سرمایهگذاریها، چین از جریان مداوم و با تخفیف قابلتوجه نفت ایران بهره خواهد برد. این توافقنامه همچنین به چین اجازه میدهد تا نیروهای امنیتی خود را برای محافظت از پروژههایش در ایران مستقر کند.
این سرمایهگذاریها به ویژه در زمینه بهروزرسانی زیرساختهای ایران خواهد بود و این توافق از ابتکار کمربند و جاده چین پشتیبانی میکند که هدفش بهبود ارتباطات و مسیرهای تجاری است.
روسیه تجهیزات نظامی قابل توجهی به ایران تحویل داده است. تجارت غیرنظامی نیز در حال افزایش است. روزنامه مسکو تایمز میگوید: «صادرات روسیه به ایران در سال گذشته ۲۷ درصد افزایش یافته و واردات روسیه از ایران ۱۰ درصد رشد کرده است. هر دو طرف توافق کردهاند که تجارت خود را با ارزهایی غیر از دلار آمریکا افزایش دهند، در حالی که روسیه وعده داده ۴۰ میلیارد دلار در بخش نفت و گاز ایران سرمایهگذاری کند».
این روزنامه همچنین میافزاید: «شاید مهمترین تغییرات در شبکههای حملونقل باشد. به دنبال جنگ اوکراین و برای دورزدن تحریمهای غرب، روسیه شروع به تغییر مسیرهای تجاری به سمت جنوب کرده است. به همین دلیل بوده که ایران و روسیه کار روی کریدور حملونقل بینالمللی شمال-جنوب (INSTC) که از خلیج فارس تا دریای بالتیک کشیده میشود را تسریع کردهاند».
آغوش باز ایران
علیرغم مشکلات اقتصادی، ایران بودجه نظامی خود را افزایش داده است که بیتردید ناشی از احتمال حملات آمریکا یا اسرائیل است. در همین حال، تهران اعلام کرده که آماده است با آژانس بینالمللی انرژی اتمی مذاکره کند، اما نه «زیر فشار». سیدعباس عراقچی، وزیر خارجه ایران توضیح داد: «هنوز فرصتی برای دیپلماسی وجود دارد، هرچند این فرصت زیاد نیست. این یک فرصت محدود است». گزارش اخیر آژانس بینالمللی انرژی اتمی اذعان داشته که ایران اقداماتی مبنی بر جلوگیری از افزایش ذخایر اورانیوم با غنای بالا را آغاز کرده، با این حال آژانس همچنین مدعی شد که ایران موجودی اورانیوم غنیشده ۶۰ درصدی خود را از زمان گزارش آگوست ۲۰۲۴، ۶۰ درصد افزایش داده است.
مسعود پزشکیان اعلام کرده که آماده تعامل با آمریکا است: «چه بخواهیم و چه نخواهیم، ما در عرصههای منطقهای و بینالمللی با ایالات متحده روبرو خواهیم شد و بهتر است که این عرصه را خودمان مدیریت کنیم». همچنین چهرههای ایرانی میگویند که دولت این کشور باید با ترامپ وارد مذاکره شود و روزنامه شرق در سرمقالهای نوشت که رئیسجمهور پزشکیان باید از اشتباهات گذشته خودداری کرده و سیاستی واقعبینانه و چندبعدی اتخاذ کند. هرچند برخی دیگر شک دارند که تحت رهبری ترامپ تغییری حاصل شود.
با این همه، «فشار حداکثری» تنها یک شعار است، نه یک استراتژی. اگر ایران «بله» بگوید، آیا واشنگتن استراتژی منسجم و قابلاجرایی برای تعاملات آینده خود با ایران خواهد داشت؟ تاکنون تنها استراتژی آن «تحریمهای بیشتر» بوده، به امید اینکه شاید برخی از لیبرالها به طور معجزهآسا در ایران ظاهر شده و قدرت را از راه دیپلماتیک تصاحب کنند. هر استراتژی که واشنگتن ارائه دهد، تحتتأثیر عقبنشینی فاجعهبار سال ۲۰۲۱ از افغانستان قرار خواهد گرفت، بنابراین آمریکا باید سیاستی را در پیش گیرد که به افزایش ارتباطات منطقهای و رشد اقتصادی کمک کند، نه اینکه حمالی اسرائیل را کرده یا درصدد انتقام از تحقیر سال ۱۹۷۹ باشد.
ایران دانش هستهای خود که با سختی به دست آورده را تسلیم نخواهد کرد و همکاری خود را با آژانس بینالمللی انرژی اتمی افزایش داده است، اما آیا هرگز به سمت گریز هستهای خواهد رفت؟ اسرائیل ادعا میکند که تأسیسات کلیدی هستهای ایران در پارچین را نابود کرده، اما رئیس آژانس بینالمللی انرژی اتمی در مورد این حمله گفت: «از دیدگاه آژانس، ما این را یک تأسیسات هستهای نمیدانیم». ترامپ نمیخواهد جنگی با ایران بر سر برنامه هستهایش آغاز کند، چرا که به تأثیر آن بر اقتصاد آمریکا حساس است؛ بنابراین تحریمها و حملات گاهبهگاه اسرائیل تنها چیزی است که برای او باقی میماند. اگر اینگونه باشد و اقتصاد و طرح صادرات نفت ایران مقاوم کافی نشان دهد و مسکو و پکن همچنان در حمایت از تهران ثابتقدم بمانند، ممکن است شاهد سالها «جنگهای بیپایان» در سطحی پایین باشیم برای جنگطلبان واشنگتن خوشایند خواهد بود.
از بیاعتمادی تا بدعهدی
همچنین مهلت مذاکرات با ایران در ۱۸ اکتبر ۲۰۲۵، زمانی که مکانیسم ماشه منقضی میشود، به پایان میرسد. این آخرین فرصت برای قدرتهای جهانی است تا این مکانیسم را فعال کرده و همه تحریمهایی که در توافق برجام لغو شده را بازگردانند. اگر آمریکا به هر نوع توافق هستهای تن دهد، باید یک توافق جدید باشد، چرا که ایران در پاسخ به خروج آمریکا از برجام، محدودیتهای خود را پشت سر گذاشت. اگر آمریکاییها بخواهند توافق جدید تدوین کنند که برنامه موشکی ایران یا سیاست خارجی این کشور را شامل شود، احتمالاً تهران محدودیتهای مشابهی را برای سایر کشورهای منطقه پیشنهاد دهد و سپس خواستار این میشود که توافق جدید اقدامهای آینده آمریکا را محدود ساخته و جلوی اختلافات درون واشنگتن در مورد آنچه که «یک توافق خوب» محسوب میشود را بگیرد.
تا به امروز، هر طرف عدم همدلی با طرف مقابل را نشان داده که نتیجه تبلیغات موفقی است که در طول سالها صورت گرفته و باعث شده هر کدام از طرفین احساس کند که امتیازات بیشتری داده و قربانی اصلی به شمار میرود. تندروهای هر دو طرف به بدعهدی طرف مقابل اعتقاد دارند، جنگ را کلید نفوذ خود میبینند و از وضعیت موجود بهرههای اقتصادی میبرند.
در طرف آمریکایی، واشنگتن هرگز به شهروندان آمریکایی نقش خود در کودتای ۱۹۵۳ که توسعه اقتصادی و سیاسی ایران را متوقف کرد، توضیح نداده، اگرچه مادلین آلبرایت، وزیر خارجه وقت نقش آمریکا در سرنگونی نخستوزیر محمد مصدق را پذیرفت و آن کودتا را «پسرفتی برای توسعه سیاسی ایرانن توصیف کرد. در نظر بسیاری از آمریکاییها، انقلاب ۱۹۷۹ ایران و بحران گروگانهای لانه جاسوسی از ناکجا ظاهر شد.
توبه آمریکایی
آمریکا باید بلندمدت فکر کند و نقش واشنگتن در سختیهای اقتصادی و رنجهای ایران به نفعش نخواهد بود. ایالات متحده باید تلاشی موازی با طرح «منطقه قوی» پزشکیان اتخاذ کند تا بر تجارت و ارتباطات تأکید داشته باشد که به منطقه کمک خواهد کرد تا دستاوردهای از دست رفته در «دهههای گمشده» اشغال افغانستان را جبران کند.
با وجود همه این حرفها، باید یادآوری کرد که بایدن هنوز تا ساعت ۱۱:۵۹ روز ۲۰ ژانویه ۲۰۲۵، رئیسجمهور آمریکا خواهد بود.
اگر هر دو طرف به آنچه ممکن است پایبند باشند، احساسات و تندروهای خود را کنترل کنند و ایران به ترامپ توافقی ارائه دهد که او احساس کند تنها خود او میتوانسته آن را به دست آورد، شاید ما شاهد ثبات و فرصتهای اقتصادی بیشتر برای جوانان منطقه و آغاز کنارگذاشتن میراث ۱۹۵۳ و ۱۹۷۹ باشیم.
تیتر یک در اکوایران
پربینندهترینها
-
سفر غیرمنتظره بلینکن به بغداد؛ پای تهران در میان است؟
-
آخرین مهلت برای مشمولان جامانده از سهام عدالت/ سهامداران عدالت مراقب کلاهبرداران باشند
-
پیش بینی بورس فردا 25 آذر ماه 1403/ از یکشنبه سیاه تا شنبه سبز در بازار بورس اوراق بهادار تهران
-
ایران خودرو اتفاق پیکان را برای «ری را» تکرار کرد / متقاضیان «ری را» سوپرایز شدند
-
کدام استانها فردا تعطیل شدند؟/ تعطیلی تهران در دقیقه ۹۰
-
بزرگترین مداخله خارجی آنکارا از زمان امپراتوری عثمانی؛ ترامپ رویای منطقهای اردوغان را محقق میکند؟
-
مصر، ششمین مقصد رئیسجمهوری/ دیدار قریبالوقوع پزشکیان و اردوغان
-
درسهای اسپانیا برای بقیه اروپا / ماتادورها چگونه بهترین اقتصاد 2024 جهان شدند؟
-
ایران، چین، اوکراین و ناتو؛ ترامپ نیامده آستینها را بالا زد!