به گزارش اکوایران، اکنون این امید وجود دارد که ریاست‌جمهوری ترامپ بتواند تأثیر یکپارچه‌کننده‌ای بر اروپا داشته باشد؛ در موضوعاتی مانند سیاست دفاعی، ممکن است چنین باشد.

به گزارش گاردین، بی‌توجهی آشکار ترامپ به قوانین بین‌المللی، مرزهای حاکمیتی و متحدان ناتو، با تهدید مضحک او برای الحاق گرینلند با زور، حتی پیش از آغاز دومین دوره ریاست‌جمهوری‌اش، واکنش سریع و متحدانه‌ای از سوی فرانسه، آلمان و اسپانیا برانگیخت. رهبران این کشورها همان‌طور که انتظار می‌رفت، اعلام کردند، از دانمارک حمایت می‌کنند و از اظهارات ترامپ شوکه شده‌اند.

اولاف شولتس، صدراعظم آلمان، می‌گوید، سخنان ترامپ باعث «تعجب» در میان رهبران اروپایی شده است.

اما در حوزه‌هایی مانند تجارت، فناوری و فضا، احتمال بسیار بیشتری وجود دارد که یک اروپا با رویکرد ملی‌گرایانه‌تر، در مواجهه با ایالات‌متحده‌ای که سیاست تفرقه‌افکنی و حکومت از طریق شکاف را دنبال می‌کند، تکه‌تکه شود تا اینکه متحد بماند؛ و این دقیقاً همان چیزی است که به نظر می‌رسد محور ترامپ-ماسک به دنبال آن است.

ایلان ماسک

موج دوم پوپولیسم ملی‌گرایانه در اروپا

موج دوم پوپولیسم ملی‌گرایانه در اروپا پس از یک دوره کاهش موقت در طول پاندمی و سال اول جنگ اوکراین، بیش از 2 سال است که به‌طور کامل در جریان است. از اواخر ۲۰۲۲، احزاب راست افراطی یا وارد دولت شده‌اند، یا حمایت بیرونی دریافت کرده‌اند؛ از جمله در سوئد، فنلاند و کرواسی.

در ایتالیا، جورجیا ملونی از جناح راست افراطی، دولت ائتلافی راست‌گرا را رهبری می‌کند. در حالی که در هلند، اگرچه یک نخست‌وزیر تکنوکرات قوه اجرایی را هدایت می‌کند اما حزب آزادی گیرت ویلدرز از راست افراطی بخش اصلی آن است.

سال جدید نشان می‌دهد که این روند ادامه خواهد داشت. در اتریش، رهبر حزب آزادی راست افراطی، هربرت کیکل، اکنون مأمور تشکیل دولت شده است. حتی اگر مذاکرات میان حزب آزادی و محافظه‌کاران شکست بخورد، به احتمال زیاد انتخابات جدید باعث تقویت بیشتر راست افراطی خواهد شد.

در جمهوری چک نیز، احتمالاً انتخابات حزب اقدام برای شهروندان ناراضی (آنو) به رهبری آندری بابیش پوپولیست را به قدرت بازمی‌گرداند. این امر منجر به هم‌راستایی جمهوری چک با رژیم غیردموکراتیک ویکتور اوربان در مجارستان و رابرت فیکو در اسلواکی خواهد شد.

شاید در فرانسه هم، اگر تلاش اخیر امانوئل مکرون، رئیس‌جمهوری فرانسه برای ایجاد دولتی باثبات شکست بخورد، صعود حزب ملی‌گرای مارین لوپن به قدرت غیرقابل‌اجتناب شود.

احزاب راست افراطی در اروپا اشکال مختلفی دارند و هنوز فاصله زیادی با نمایندگی اقلیت مخالف در اتحادیه اروپا دارند. اما آن‌ها در حال افزایش قدرت و تعداد هستند، در هماهنگی با یکدیگر در نهادهای اتحادیه اروپا پیشرفت کرده‌اند و در تأثیرگذاری بر جناح راست میانه روزبه‌روز مؤثرتر می‌شوند. این احزاب در حال محو کردن خطوط قرمز سیاسی هستند که برای دهه‌ها آن‌ها را از قدرت دور نگه داشته بود.

در این شرایط، ترامپ ۲.۰ و ماسک وارد میدان می‌شوند و درباره ترجیحات سیاسی خود در اروپا پنهان‌کاری نمی‌کنند. با نزدیک‌شدن به انتخابات آلمان، ماسک آشکارا از حزب نئوفاشیستی «آلترناتیو برای آلمان» حمایت کرده و با رهبر آن، آلیس ویدل، یک گفت‌وگوی زنده در پلتفرم ایکس برگزار کرده است تا آن را تبلیغ کند. همچنین به نظر می‌رسد ماسک سخنان تحقیرآمیز علیه رهبران چپ میانه مانند کی‌یر استارمر و اولاف شولتس را به نوعی تفریح تبدیل کرده است.

اما همه رهبران اروپایی مانند آلمانی‌ها، فرانسوی‌ها و اسپانیایی‌ها منتقد نیستند. ویکتور اوربان و جورجیا ملونی از انتقاد ترامپ یا ماسک خودداری کرده‌اند و در مقابل، چیزی جز ستایش دریافت نکرده‌اند. ملونی در تاریخ ۴ ژانویه برای صرف شام در مارالاگو بود، جایی‌که ترامپ او را به‌عنوان یک «رهبر فوق‌العاده» که «اروپا را تحت تأثیر قرار داده است» ستود.

اضطراب اروپا از بازگشت ترامپ

اروپا عمیقاً از بازگشت ترامپ نگران است و بیم آن دارد که آمریکا از امنیت اروپا کنار بکشد، جنگ تجاری فراآتلانتیک آغاز و چندجانبه‌گرایی تضعیف شود.

در حالی که اروپایی‌ها درباره ترامپ نگران‌اند، تلاش می‌کنند بفهمند چه کسی ممکن است نقش واسطه و سازنده پل فراآتلانتیک را ایفا کند. واقعیت این است که هیچ‌کس وجود ندارد یا حداقل کسی نیست که بتواند بر ترامپ تاثیر بگذارد و مطمئن شود که منافع اتحادیه اروپا حفظ می‌شود.

آمریکا فرانسه

برخی از گزینه‌ها از یک طرف یا طرف دیگر اقیانوس اطلس از پیش کنار گذاشته شده‌اند. اوربان خود را واسطه ترامپ می‌داند و از ریاست شش‌ماهه مجارستان بر اتحادیه اروپا که در دسامبر به پایان رسید، به طرز فاحشی سوءاستفاده کرد تا خود را به عنوان واسطه‌ای در مسائل روسیه و اوکراین مطرح کند. اما در حالی که ممکن است ترامپ به اوربان گوش دهد، او خود را در اتحادیه اروپا به حاشیه رانده و بعید است که شهرت خود را بازیابد.

رهبران دیگر اروپایی ممکن است تلاش کنند، از جمله مکرون و دونالد توسک از لهستان. اما مکرون، در حالی‌که رابطه نسبتاً خوبی با ترامپ داشته، در داخل بسیار ضعیف است. توسک در داخل قوی‌تر است و در 6 ماه اول دوره ترامپ ریاست دوره‌ای اتحادیه اروپا را بر عهده خواهد داشت.

او همچنین می‌تواند به هزینه‌های دفاعی خود که تا ۴.۷ درصد از تولید ناخالص داخلی می‌رسد، افتخار کند. اما رابطه شخصی بین این دو در زمانی که توسک رئیس شورای اروپا بود، چندان قابل توجه نبود.

ملونی، واسطه جدید؟

به همین دلیل بسیاری به ملونی نگاه می‌کنند که به رابطه خوب خود با ترامپ و ماسک می‌بالد و مانند اوربان خود را در اروپا به حاشیه نرانده است. اما ملونی یک ملی‌گراست و رهبران ملی‌گرا همیشه از سرمایه سیاسی خود با ترامپ برای پیشبرد منافع ملی‌شان استفاده خواهند کرد.

در مورد ملونی، او احتمالاً تلاش خواهد کرد تا ضربات ناشی از واشنگتن در مورد مازاد تجاری قابل‌توجه ایتالیا با آمریکا و هزینه‌های دفاعی ناچیز این کشور (۱.۵ درصد از تولید ناخالص داخلی) را کاهش دهد.

او منافع مشترک اروپایی را در اولویت قرار نخواهد داد؛ به‌ویژه نه در مقابل منافع ملی. و با توجه به اینکه ارتباط خوب شخصی به تنهایی بعید است ترامپ را آرام کند، ملونی ممکن است مجبور شود چیزی قابل توجه در ازای هر دستاوردی بدهد.

این امتیازات لزوماً برای اروپا بد نیستند. برای مثال، هزینه بیشتر برای دفاع یا حتی خرید بیشتر گاز طبیعی مایع آمریکا می‌تواند هم برای ایتالیا و هم برای اروپا منطقی باشد.

اما اقدامات دیگر ممکن است مشکل‌سازتر باشند؛ از جمله توافق احتمالی ۱.۶ میلیارد یورویی که این هفته بین ایتالیا و شرکت «اسپیس‌اکس» ایلان ماسک برای ارائه خدمات ارتباطی به نهادهای ایتالیایی، از جمله نهادهای دفاعی، از طریق فناوری استارلینک فاش شد.

در حالی‌که استارلینک امن است، اما وابستگی به شرکتی خارجی که مالک آن ثروتمندترین فرد جهان است، و با توجه به اینکه چنین وابستگی می‌تواند به سادگی به ابزاری برای اعمال قدرت تبدیل شود، خطرات امنیتی بزرگی را به همراه دارد.

این‌که چنین توافقی توسط یک رهبر حامی حاکمیت ملی امضا شود، پارادوکسیکال است. اگر این توافق به مرحله اجرا برسد، می‌تواند به طور غیرمستقیم به برنامه Iris2 نیز آسیب برساند؛ یک مجموعه چندمداری ۱۰ میلیارد یورویی شامل ۲۹۰ ماهواره که توسط کنسرسیومی از شرکت‌های اروپایی (از جمله شرکت‌های ایتالیایی) رهبری می‌شود.

ایلان ماسک جورجیا ملونی

اضطراب باعث جست‌وجوی بی‌وقفه برای پیدا کردن «کسی که بر ترامپ تاثیر بگذارد» در اروپا شده است. اما چنین افرادی در بهترین حالت ممکن است بی‌اثر و در بدترین حالت ممکن است به «اسب‌های تروآ» تبدیل شوند. اما کسانی که حمایت ترامپ را دارند، بسیار محتمل‌تر است که منافع ترامپ را در اروپا پیش ببرند تا منافع اروپا را در آمریکا. و به جای نگرانی درباره ترامپ، اروپا بهتر است که متحد بماند و بیشتر نگران خود باشد.