به گزارش اکوایران، عباس عراقچی، وزیر خارجه و رافائل گروسی مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی روز سهشنبه ۱۸ شهریور در قاهره، پایتخت مصر سند جدیدی را حاوی شیوهنامه جدید همکاری فنی تهران با این نهاد هستهای بینالمللی امضا کردند. تفاهم تهران و آژانس مشهور به «توافق قاهره» در حقیقت یک سازوکار عملی برای همکاری ایجاد میکند که بازتاب شرایط استثنائی ایجاد شده در نتیجه حمله اسرائیل و آمریکا به تاسیسات هستهای ایران و تهدیدهای ادامه دار نسبت به از سرگیری این حملات است.
«محمدحسین عادلی» سیاستمدار، اقتصاددان و دیپلمات ایرانی که سفیر ایران در کشورهای کانادا، ژاپن و بریتانیا بوده و ریاست کل بانک مرکزی ایران را در اختیار داشته با ایرنا درباره معنای سیاسی توافق قاهره و افق پیش روی اجرای آن در کنار الزامات داخلی برای بهره برداری حداکثری از این تفاهم گفتوگو کرده است.
دامن زدن عدم توافق با آژانس به فضاسازیهای منفی علیه ایران
به نظر شما چه عواملی و انگیزههایی باعث شد ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی در قاهره به توافق برسند؟
توافق قاهره بسیار بهجا و بهموقع صورت گرفت. اینکه چرا باید با آژانس توافق میکردیم سوالی است که باید مثل هر اقدام سیاست خارجی با معیار منافع ملی سنجیده شود. توافق با آژانس به دلیل اینکه ما هنوز متعهد به معاهده «ان پی تی» هستیم امری است که باید انجام شود. عدم انجام آن با توجه به جوسازیها و تبلیغات مسمومی که علیه کشور ما در مورد هستهای وجود دارد به زیان کشور است. درحالیکه همکاری با آژانس یک انتخاب نیست بلکه درایت و تدبیر موافق منافع ملی است؛ اما همزمان وزیر امور خارجه به صراحت گفتهاند که اساسا همکاری با آژانس بر اساس تصمیمات شورای عالی امنیت ملی انجام می شود. بنابراین تصور می کنم وزارت خارجه به وظیفه خود در این مورد عمل کرده است.
انجام این توافق در قاهره، اقدام بسیار مبتکرانه و مثبت از طرف وزارت خارجه است که در این شرایط منطقهای توانسته است با یکی از تاثیرگذارترین کشورهای خاورمیانه روابط خود را عملا چنان ارتقاء دهد که این کار در قاهره صورت گیرد.
توافق قاهره، تدبیر مثبت تهران
با توجه به بازه زمانی باقیمانده تا فعالسازی احتمالی «مکانیسم اسنپبک»، اهمیت این توافق را در چه مواردی میدانید و فکر میکنید این توافق تا چه اندازه میتواند به تمدید قطعنامه ۲۲۳۱ کمک کند؟
توافق با آژانس برای از سرگیری همکاری امری است که دیر یا زود باید انجام میشد. ممکن بود این توافق دیر هنگام صورت می گرفت مثلا زمانی که اسنپ بک عملا فعال شده است. اما به گمان من زمانبندی این توافق به گونهای مدیریت شد که در عین حالیکه فی نفسه امری مثبت و کمک کننده به پرونده هستهای ایران است میتواند مورد توجه واقع شده و به جلوگیری یا تمدید مهلت «اسنپبک» نیز کمک کند. زیرا اگر چنین توافقی صورت نمیگرفت و اسنپبک اتفاق می افتاد مردم همه تقصیرها را به گردن بیعملی یا اقدام دیر هنگام وزارت خارجه می انداختند ولی الان توپ در زمین اروپاییها است و آنان هستند که باید تصمیم بگیرند. البته بنده هم با وزیر امور خارجه کاملا هم نظرم که اروپاییها به دلیل تخلفی که از تعهدات خود در برجام داشته اند اصولا حق این کار را ندارند ولی واقعیت این است که این حقوق گاهی نمی تواند مانعی برای تصمیمگیریهای منفی علیه کشورمان شود.
ملاحظات امنیتی مهمترین معیار برای انجام بازرسی های آژانس
با توجه به فضای بیاعتمادی، به ویژه پس از جنگ اخیر میان ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی، اجرای این توافق تا چه اندازه دشوار خواهد بود و چالشهای پیشِ روی دو طرف برای اجرای آن چیست؟
تا جایی که ما متوجه شدیم این توافق شیوهنامه جدیدی برای همکاری دو طرف است. زیرا شرایط قبلی با تجاوزات غیر قانونی اخیری که صورت گرفته به کلی تغییر یافته است و لذا باید با شیوه جدیدی صورت گیرد.
به نظر میرسد آنچه در این شیوه جدید است این است که برای بازدیدها باید شورای عالی امنیت ملی تصمیم گیری کند. یعنی با توجه به بی اعتمادی که برای ایران بوجود آمده از این پس ملاحظات امنیتی مهمترین معیار برای بازدیدها خواهد بود. و این امری بسیار معقول است. در واقع این نکته برای طرف مقابل بیشتر چالش ایجاد میکند زیرا اقدامات آن باید با ملاحظات امنیتی ایران هماهنگ باشد.
لزوم درسگیری از گذشته
با توجه به اینکه در داخل کشور برخی مخالف از سرگیری همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی بودند، این توافق با چه شرایطی در داخل مواجه خواهد شد؟ و یک برخورد عاقلانه و مبتنی بر منافع ملی نسبت به این توافق چگونه باید باشد؟
دشمنان ایران همواره درصدد هستند که اقداماتشان با پاسخهای هیجانی و غیرمعقول از طرف ایران روبهرو شود. تا آنکه بتوانند استدلال خود را در محیط بین المللی علیه کشورمان ثابت کنند. لذا ما در این شرایط همواره باید با در نظر گرفتن منافع ملی از هرگونه هیجان زدگی و احساسات و شعارزدگی کاملا پرهیز کنیم تا بتوانیم کشورهای دیگر از جمله همسایگان و حتی قدرتهای موازنهگر بینالمللی را با خود همراه کنیم.
مثلا عدم همکاری با آژانس زمانی میسر است که ایران از آژانس خارج شود. خوب اولا تصور می کنید خروج از انپیتی از طرف ما با همدلی جامعه جهانی از جمله کشورهای دوست ما از جمله کشورهای همسایه، روسیه و چین مواجه می شود؟ پاسخ حتما منفی است.
خروج ما از انپیتی نه فقط کشورهای همسایه بلکه چین و روسیه را هم علیه اقدام ما بسیج می کند. در صورت خروج ما از انپیتی ممکن است شورای امنیت قطعنامهای صادر کند که همه ۵ کشور دارنده حق وتو از جمله چین و روسیه به آن رای مثبت بدهند و در آن قطعنامه ما را ملزم به همکاری با آژانس بکنند.
مگر یادمان رفته که در تصویب شش قطعنامه در بین سالهای ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۱ همه این کشورها به اتفاق در برابر غنی سازی ایران موضعگیری تند و سختی کرده بودند؟ آیا آن شش قطعنامه برای ما نمیتواند درس باشد؟
بنابراین تصور من این است که مراجع تصمیم گیری با در نظر گرفتن منافع ملی کشور بهویژه در این مقطع و به دور از احساسات و هیجانزدگی تصمیمات عقلایی خواهند گرفت. مردم از شعارهای تند و احساساتی در سیاست خارجی حمایت نمیکنند و خاطرههای بد از آنها دارند.