این توافق در تیرماه ۱۳۹۴ پس از سالها مذاکره سخت بین ایران و قدرتهای جهانی به دست آمد و بهعنوان بزرگترین دستاورد دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران پس از انقلاب معرفی شد. اما امروز، با فعال شدن مکانیسم ماشه، همه چیز به نقطه صفر بازگشت.
در واپسین روزها، جمهوری اسلامی برای جلوگیری از بازگشت تحریمها پیشنهاد داد که تأسیسات نطنز دوباره در اختیار بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی قرار گیرد. اما این مرکز از ماه ژوئن، پس از حمله مشترک آمریکا و اسرائیل به چند سایت کلیدی هستهای ایران، از دسترس آژانس خارج شده بود. اروپاییها شرط گذاشتند: همکاری کامل ایران با آژانس، شفافسازی درباره ذخایر اورانیوم غنیشده و پذیرش مذاکره مستقیم با واشنگتن. هیچیک عملی نشد. در نهایت، وزیر خارجه آلمان اعلام کرد گفتوگوها با ایران شکست خورده و تحریمهای شورای امنیت از سر گرفته خواهد شد.
با شکست مذاکرات، اجرای شش قطعنامه شورای امنیت که در پی برجام و تصویب قطعنامه ۲۲۳۱ در تیر ۱۳۹۴ متوقف شده بود، دوباره آغاز شد. به این ترتیب، از بامداد امروز ایران بار دیگر با مجموعهای از تحریمهای سخت سازمان ملل روبهرو است. دیپلماتهای غربی میگویند این بار، ایالات متحده آمریکا و سه کشور اروپایی ابزار فشار بیشتری در اختیار دارند و میتوانند از آن برای گرفتن امتیازات جدید بهره ببرند. با این حال، حتی در محافل غربی هم اذعان میشود که برداشتن تحریمها روندی دشوار و زمانبر خواهد بود و خبری از امتیازات سریع نیست.
خروج آمریکا از برجام در سال ۲۰۱۸، نخستین ضربه جدی به این توافق بود. اما تحلیلهای اشتباه و تصمیمهای غلط از سوی همه طرفها در مقاطع مختلف، در نهایت این مسیر را به پایان رساند. در ده سال گذشته، هر بار فرصتی برای احیای توافق پیش آمد، اما بیاعتمادی متقابل، اختلافات داخلی و فشارهای منطقهای مانع پیشرفت شد. حالا، اسنپبک فعال شده و برجام به تاریخ پیوسته است.
در داخل ایران، فضا ملتهب است. کوثری، نماینده مجلس، اعلام کرد که فردا موضوع خروج از پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) در مجلس بررسی و تعیین تکلیف خواهد شد. او حتی از احتمال طرح موضوع ساخت بمب اتم در آینده سخن گفت. با این حال، مسعود پزشکیان، رئیسجمهور ایران، در حاشیه سفر به نیویورک تأکید کرد: «ایران قصد خروج از NPT را ندارد، حتی اگر تحریمهای شورای امنیت بازگردند.» این اختلاف دیدگاه نشان میدهد که هنوز در سطح حاکمیتی اجماع روشنی درباره مسیر پیشروی سیاست هستهای کشور وجود ندارد.
در میانه این فضای پرتنش، محمدجواد ظریف، وزیر خارجه اسبق ایران، از دو راهحل موازی سخن گفت. نخست، ایجاد یک رژیم سختگیرانه عدم اشاعه در خاورمیانه که در آن کشورهای منطقه بهطور متقابل بر تعهدات هستهای یکدیگر نظارت کنند؛ مدلی مشابه توافق آرژانتین و برزیل. دوم، گسترش همکاریهای هستهای منطقهای از طریق تشکیل کنسرسیوم مشترک برای غنیسازی، تولید سوخت و حتی تحقیق روی همجوشی هستهای. این پیشنهادها میتواند در آینده بهعنوان پایهای برای اعتمادسازی منطقهای مطرح شود.
دیپلماتهای اروپایی آشکارا اعلام کردهاند که راهبردشان همان سیاستی است که از سال ۲۰۰۳ دنبال میکردند: ترکیبی از فشار و گفتوگو. بازگشت تحریمها، همان فشار است. حالا، مذاکره در سطحی محدود و با شروط سخت میتواند مسیر بعدی باشد. هرچند چشمانداز رسیدن به توافقی تازه در کوتاهمدت بعید به نظر میرسد، اما کانالهای دیپلماتیک همچنان باز است.
ششم مهر ۱۴۰۴ بهعنوان روز مرگ برجام در تاریخ ثبت شد. تحریمهای سازمان ملل بازگشتهاند و ایران و غرب دوباره در نقطه آغاز ایستادهاند. اما پایان برجام لزوماً پایان دیپلماسی نیست. بازی تازهای آغاز شده است؛ میدانی پر از فشار، چانهزنی و شاید فرصتهای جدید. اینکه ایران و قدرتهای جهانی از این نقطه به کدام سمت خواهند رفت، پرسشی است که در ماههای آینده پاسخ خواهد گرفت.