به گزارش اکوایران، پایتخت مراکش، رباط، با خیابانهای تازهساز، ساختمانهای مرمتشده، کافههای پرجنبوجوش و باغهای آندلسی بینقصش میدرخشد. اما کافی است از رودخانه عبور کنید تا در شهر همجوار، سلا، زرق و برق پایتخت پادشاه محمد ششم بهسرعت رنگ ببازد.
در سلا، خیابانها پر از دستانداز، خانهها فرسوده و جرم و جنایت شایع است. این شهر که در سالهای گذشته کانون فعالیتهای اعتراضی بوده، این هفته بار دیگر شعلهور شد؛ جوانان در محله پرجمعیت «الامل» به خیابان آمدند، خودروهای پلیس و بانکها را تخریب کردند و ساختمانهایی را به آتش کشیدند. نیروهای امنیتی با خشونت شدید با معترضان برخورد کردند.
بخشی از یک موج جهانی
به نوشته بلومبرگ، خشم معترضان از شکاف عمیق طبقاتی در کشوری سرچشمه میگیرد که میلیاردها دلار برای میزبانی جام جهانی فوتبال ۲۰۳۰ و ساخت پروژههایی چون بزرگترین پیست هاکی روی یخ آفریقا هزینه میکند؛ در حالیکه جوانان آن با نرخ بیکاری ۶۰ درصدی مواجهاند و نخبگان سیاسی و اقتصادی زندگی اشرافی دارند. این خشم، پژواکی جهانی یافته است.
در حالیکه اروپاییها و آمریکاییها نارضایتی خود را با چرخش به سمت جریانهای سیاسی افراطی نشان میدهند، جوانان مراکشی به موج گسترده اعتراضات نسل زد (Gen Z) در آفریقا و آسیا پیوستهاند؛ اعتراضاتی علیه رهبران سالخورده، فساد، بیکاری، نابرابری درآمد و اقتصادهایی که نسل جوان را به حاشیه راندهاند.
طی یک سال گذشته، هزاران نفر در کشورهای ماداگاسکار، اندونزی، کنیا و مغولستان به خیابانها آمدهاند تا نارضایتی خود را از وضعیت موجود اعلام کنند؛ جنبشی که عمدتاً با استفاده از شبکههای اجتماعی سازمان یافته است. نمایش آشکار این ثروت فسادآلود سیاسی، از ساعتهای چنددههزار دلاری سیاستمداران تا عکسهای فرزندان وزرا در جزیره ایبیزا، بر خشم عمومی افزوده است. این نارضایتی در نپال در ماه گذشته و در بنگلادش سال گذشته به اوج رسید؛ دو نمونهای که موفقترین اعتراضات نسل زد محسوب میشوند و در هر دو، موج تظاهرات به سقوط دولتها انجامید.
بلال باسیونی، رئیس بخش پیشبینی ریسک در شرکت مشاوره پانجیا ریسک، میگوید: «آنچه این موج جدید بسیج جوانان را متمایز میکند، شباهت شرایط در نظامهای سیاسی بسیار متفاوت است. جوانان در حالی با هزینههای بالای زندگی و نبود فرصتهای شغلی روبهرو هستند که قدرت سیاسی در دست نخبگان سالخورده متمرکز شده و جایی برای تغییر و بازآفرینی باقی نمانده است». اعتراضات در ماداگاسکار همچنان ادامه دارد؛ پلیس تاکنون دستکم ۲۲ نفر را کشته است. حتی پس از آنکه رئیسجمهور، آندری راجولینا برای آرام کردن اوضاع کل کابینهاش را برکنار کرد، ناآرامی فروکش نکرد.
نارضایتیهای مشترک
در مراکش نیز سه نفر کشته و بیش از هزار نفر بازداشت شدهاند؛ گستردهترین موج ناآرامی از زمان بهار عربی تا امروز. جنبش کنونی را گروهی بدون رهبر اما مسلط به فناوری، با نام GenZ212 در شبکههای اجتماعی سامان دادهاند. معترضان میگویند دولت با ولخرجی برای میزبانی جام جهانی ۲۰۳۰، بودجههای حیاتی بخش آموزش و سلامت را قربانی کرده است.
در سالهای اخیر، نابرابری در مراکش بهشدت افزایش یافته است. با وجود تبدیل شدن کشور به یکی از مقاصد صنعتی اروپا - بهویژه در صنعت خودروسازی - بیکاری جوانان همچنان گسترده است. اقتصاد مراکش از سال ۲۰۱۱ تاکنون بهطور میانگین کمتر از چهار درصد رشد داشته، رقمی که برای کاهش نرخ بیکاری کافی نیست و یادآور دوران پیش از اعتراضات بهار عربی است.
یکی از رانندگان جوان اپلیکیشن حملونقل InDrive در رباط به نام «حسام» میگوید: «میدانم هیچوقت صاحب خانه نخواهم شد. با درآمد فعلی، همیشه در مضیقهام. در این کشور فقط تماشاگر ویترینها هستیم». احساس او بازتابی از نارضایتی جوانانی است که هزاران کیلومتر دورتر نیز در خیابانها فریاد میزنند. در نپال، جوانان ساختمانهای دولتی را به آتش کشیدند تا به فساد فراگیر و کمبود فرصتهای شغلی اعتراض کنند. این بحران که با ممنوعیت شبکههای اجتماعی آغاز شد، پس از لغو تصمیم دولت، حتی گستردهتر شد. خانههای خانوادههای ثروتمند در کاتماندو به آتش کشیده شد. در نهایت، نخستوزیر و چند وزیر کلیدی استعفا دادند و بیش از ۷۰ نفر کشته و صدها نفر زخمی شدند.
چند روز پس از آن، در اندونزی اعتراضاتی با محوریت «کمکهزینه ۳۰۰۰ دلاری مسکن برای نمایندگان پارلمان» به جنبشی سراسری علیه فساد و مصونیت مقامات تبدیل شد. در کنیا دهها هزار جوان پارلمان را تسخیر کردند و رئیسجمهور، ویلیام روتو را واداشتند تا کابینهاش را برکنار و طرح مالیاتی بحثبرانگیز خود را لغو کند. در بنگلادش نیز، تظاهرات گسترده جوانان در سال ۲۰۲۴ به سقوط شیخ حسینه، رهبر دیرپای کشور، انجامید. مایکل کوگلمن، پژوهشگر بنیاد آسیا-پاسیفیک، میگوید: «دولتها در گذشته سعی میکردند خشم عمومی را با بیتوجهی، امتیازدهی یا سرکوب کنترل کنند. اما دیگر این روشها جواب نمیدهد».