IMG_20240503_134802_173

به گزارش اکوایران، نشریه اکونومیست این هفته سرمقاله خود را به مصاحبه‌ای با امانوئل مکرون، رئیس جمهور فرانسه درباره چشم انداز بدبینانه او برای آینده اروپا اختصاص داده است. آقای مکرون معتقد است که خطراتی قریب الوقوع این منطقه را تهدید می‌کند که باید فورا به آنها رسیدگی شود.

به نوشته اکونومیست، در سال 1940 پس از آنکه فرانسه در مقابل حمله ناگهانی نازی‌ها شکست خورد، مارک بلوک، مورخ فرانسوی، نخبگان کشور را متهم کرد که نتوانستند با تهدیدی که پیش‌رو قرار داشت مقابله کنند. امروز امانوئل مکرون، رئیس جمهور فرانسه نیز معتقد است که نخبگان اروپا امروز با همان سهل انگاری مرگبار دچار هستند.

آقای مکرون در مصاحبه‌ای با نشریه اکونومیست در کاخ الیزه درباره چشم انداز خود از حوادث بد آینده صحبت کرده است. این مصاحبه چند روز پس از سخنرانی بزرگ او درباره آینده اروپا صورت گرفت که موضوعات بسیار ناگواری را دربر می‌گرفت. منتقدان آقای مکرون این سخنرانی را ترکیبی از تبلیغات انتخاباتی و منفعت طلبی معمول فرانسوی‌ها نامیدند.

بااینحال، از منظر اکونومیست پیام امانوئل مکرون همان اندازه که هشدار دهنده است قانع کننده نیز هست. او در گفتگو با این نشریه هشدار داده است که اروپا با خطری قریب الوقوع روبرو است و اعلام کرد که "همه چیز ممکن است خیلی سریع ازهم بپاشد". او همچنین درباره کوهی از کارها صحبت کرده است که برای امن کردن اروپا لازم است. این درحالی است که او با عدم محبوبیت در داخل و روابط ضعیف با آلمان روبروست؛ و این خطر وجود داردکه پیامش نادیده گرفته شود.

عامل تعیین کننده هشدار آقای مکرون، حمله روسیه به اوکراین است. جنگ روسیه را تغییر داده است. این کشور با زیرپا گذاشتن قوانین جهانی، تهدیدهای هسته‌ای، سرمایه گذاری هنگفت در تسلیحات و تاکتیک‌های ترکیبی، ستیزه جویی را در همه اشکال درگیری را عیان کرده است. و به گفته مکرون، حالا این کشور هیچ حدی نمی شناسد. مولداوی، لیتوانی، هلند، رومانی یا هر کشور همسایه دیگری می‌توانند هدف بعدی آن باشند. اگر روسیه در اوکراین پیروز شود امنیت اروپا نابود خواهد شد.

اروپا باید برای این خطر جدید بیدار شود. آقای مکرون از بیانیه خود در ماه فوریه مبنی بر اینکه اروپا نباید اعزام نیرو به اوکراین را ممنوع کند عقب نشینی نکرد. برخی از متحدان فرانسه این اقدام را تایید نمی کنند و از آن وحشت دارند، ولی او اصرار دارد که احتیاط آنها تنها روسیه را تشویق به پیشروی بیشتر می‌کند.

امانوئل مکرون قاطعانه معتقد است که هرکسی در سال 2025 در کاخ سفید باشد، اروپا باید وابستگی نظامی به آمریکا و همراه آن بی‌میلی‌اش برای جدی گرفتن قدرت سخت را کنار بگذارد: "وظیفه من این است که هرگز آمریکا را در دوراهی استراتژیک قرار ندهم که به معنای انتخاب میان اروپایی‌‎ها و منافع خود در مواجه با چین باشد". او خواستار یک گفتگوی جدی در چندماه آینده است. با ورود کشورهای غیر اروپایی چون بریتانیا و نروژ، چارچوب جدیدی برای دفاع اروپا ایجاد می‌شود که بار کم‌تری را بردوش آمریکا می‌گذارد. او مایل است درباره گسترش حفاظت از طریق سلاح‌های هسته‌ای فرانسه صحبت کند، که می‌تواند روابط فرانسه با بقیه اروپا را متحول می‌کند.

موضوع دوم آقای مکرون شکاف صنعتی است که در پی عقب افتادن اروپا از آمریکا و چین ایجاد شده است. برای امانوئل مکرون این بخشی از وابستگی گسترده‌تر در انرژی و تکنولوژی به‌خصوص در تجدیدپذیرها و هوش مصنوعی است. اروپا باید اکنون پاسخ بدهد، یا ممکن است هیچوقت قادر به جبران نباشد. به گفته او، آمریکایی‌ها از تلاش برای واداشتن چین به رعایت قوانین تجارت جهانی دست برداشته‌اند. او "قانون کاهش تورم" آمریکا را یک "انقلاب فکری" خوانده است و این کشور را متهم می‌کند که با پرداخت یارانه به صنایع مهم خود مانند چین رفتار می‌کند.

اما راه‌حل آقای مکرون رادیکال‌تر از آن است که صرفا از اروپا بخواهد با یارانه‌های آمریکا و چین رقابت کند. او خواستار یک تغییر عمیق در شیوه کار اروپاست؛ او هزینه تحقیقات را دوبرابر می‌کند، صنعت را مقررات زدایی کرده، بازارهای سرمایه را آزاد و میل اروپایی‌ها برای ریسک را افزایش خواهد داد. امانوئل مکرون به شدت مخالف بذل و بخشش‌های یارانه‌ای است و معتقد است اروپا به تخصص و مقیاس نیاز دارد، حتی اگر برخی کشورها زیان ببینند.

رای دهندگان احساس می‌کنند که امنیت اروپا و رقابت پذیری آن آسیب پذیر است. و همین مساله سومین موضوع بحث آقای مکرون را شکل می‌دهد، که همان ضعف سیاست اروپاست. انزجار او به خصوص از ملی گرایان پوپولیست است؛ که مارین لوپن یکی از آنهاست و قصد دارد در 2027 جای او را بگیرد. در جهان پرغوغای امروز، وعهده‌های پوشالی آن‌ها برای تقویت کشورشان تنها به تفرقه، افول، ناامنی و در نهایت درگیری منجر خواهد شد.

ایده‌های امانوئل مکرون قدرت واقعی دارند و در گذشته نیز او آینده نگری خود را اثبات کرده است. با اینحال، از منظر اکونومیست، راه‌حل‌های او مشکلاتی ایجاد می‌کند. یک خطر این است که امنیت اروپا تضعیف شود. برنامه‌های او ممکن است آمریکا را دور کند و نتواند شکاف را با یک جایگزین مطمئن اروپایی پرکند، که می‌تواند اروپا را در برابر تهدید روسیه آسیب پذیرتر کند. این شرایط به نفع چین هم هست، که مدت‌ها به دنبال معامله با اروپا یا آمریکا به طور جداگانه بوده است، نه به عنوان متحد.

از سوی دیگر، برنامه‌های او می‌توانند قربانی ساختار ناکارآمد اتحادیه اروپا شوند. آنها از 27 دولت تشنه قدرت می‌خواهند تا کنترل مالیات و سیاست خارجی را واگذار کنند و به کمیسیون اروپا قدرت بیشتری بدهند؛ که بعید به نظر می‌رسد. اگر سیاست صنعتی آقای مکرون به یارانه‌های بیشتر و حمایت بیشتر منجر شود، ولی مقررات زدایی، آزادسازی و رقابت را تقویت نکند، بر پویایی که او به دنبال آن است اثر منفی خواهد گذاشت.

و آخرین مشکل این است که آقای مکرون ممکن است در سیاست خود شکست بخورد، تا حدی به این دلیل که در کشور خود نامحبوب است. او از ملی گرایی انتقاد می‌کند و معتقد است باید به اروپا فکر کرد، با اینحال فرانسه تابحال از ایجاد ارتباطات قدرت با اسپانیا جلوگیری کرده است. او درباره تهدید مارین لوپن هشدار می‌دهد، درحالی که نتوانسته است تابحال جایگزینی را پرورش دهد که او را دور کند.

رئیس جمهور فرانسه درباره خطراتی که اروپا را تهدید می‌کند روشن‌تر از هر رهبر دیگری در اروپا بوده است. او این جرات را داشته است که بدون ترس مستقیم در چشم تاریخ نگاه کند. تراژدی اروپا می‌تواند این باشد که گوش شنوایی برای سخنان او وجود نداشته باشد.