فرآیند اصلاحات اقتصادی را میتوان بهصورت یک بازی که در آن دو بازیگر مهم با اهدف خاص حضور دارند، مدلسازی کرد.
بازیگر اول «سیاستگذار» است؛ سیاستگذار، سیاست موردنظر خود را که میتواند اصلاح قیمت انرژی باشد، با کمترین هزینه به سرانجام میرساند.
بازیگر دوم این بازی یعنی «مردم» سیاستهای پیشنهادی سیاستگذار را ارزیابی میکنند؛ یا آن را میپذیرند یا به تقابل با آن میپردازند.
جامعه تصمیم خود را براساس فضای انتظاراتی خود میگیرد.
سیاستگذار بهمنظور مدیریت این بازی باید اعتماد عمومی را جلب کند و جریان اجتماعی را با اصلاحات همراه کند.
سه عامل «دیپلماسی ارتباطی»، «زمانبندی» و «ملاحظات محبوبیتی» در حقیقت موتور محرک پیشبرد پروژه اصلاحات اقتصادی هستند.