به گزارش اکوایران، سفر دو روزه عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران به بلاروس و روسیه ی آغاز شد؛ سفری که با حضور او در مینسک، پایتخت بلاروس، شروع شد و در ادامه با حضور در مسکو پی گرفته شد.
از نگاه تحلیلگران، چینش مقاصد این سفر از همان ابتدا حامل پیام روشنی بود: تهران در مقطع فعلی، بهدنبال فعالسازی همزمان ظرفیتهای سیاسی، امنیتی و اقتصادی خود در شرق اروپا و حوزه اوراسیاست.
در کنار تعامل با بلاروس، مسکو بهعنوان مقصد دوم، جایگاه ویژهتری در معادلات این سفر دارد. روسیه طی سالهای گذشته نهتنها بهعنوان یکی از شرکای راهبردی ایران مطرح بوده، بلکه در بزنگاههای حساس نیز جایگاه مهمی در نقشه راه سیاست خارجی ایران داشته و دارد؛ به خصوص در این مقطع زمانی و پس از فعال شدن مکانیسم ماشه و تشدید فشارهای تحریمی علیه ایران.
در چنین شرایطی، پرونده هستهای ایران و نحوه تعامل با آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز بار دیگر به صدر اخبار سیاسی ایران برگشته است. ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه نیز در دیدار با مسعود پزشکیان، رئیس جمهوری در حاشیه اجلاس بینالمللی صلح و اعتماد در عشقآباد اعلام کرد: ایران و روسیه در حال بررسی توسعه همکاریهای احتمالی در زمینه انتقال گاز، برق و توسعه مبادلات در حوزه کشاورزی هستند.
پوتین همچنین با بیان اینکه در مسائل بینالمللی نیز تماسها و هماهنگیهای نزدیکی میان دو کشور برقرار است، تأکید کرد: روسیه همواره از جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل حمایت کرده و این مواضع استمرار خواهد داشت.
با تمام این تفاسیر، آنچه بهعنوان گره اصلی این سفر مطرح میشود، همزمانی سه عامل است: تشدید فشارهای تحریمی، تداوم بنبست دیپلماتیک با غرب و پررنگتر شدن نقش بازیگران شرقی.
چرا نگاه ایران به مسکو پررنگتر شده است؟
محمد عطریانفر، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران و تحلیلگر مسائل سیاسی در همین خصوص در گفتوگو با اکوایران، با اشاره به روند رو به گسترش روابط ایران و روسیه، تأکید کرد که سطح و عمق مناسبات تهران و مسکو در سالهای اخیر بهطور محسوسی افزایش یافته است.
عطریانفر در ارزیابی نقش سفرهای دیپلماتیک اخیر، از جمله سفرهای وزیر امور خارجه ایران به کشورهای منطقه و همسایگان شمالی، بهخصوص این سفر که از مینسک آغاز و ادامه آن در مسکو سپری میشود، این تحرکات را در چارچوب تغییر موازنه سیاست خارجی ایران تحلیل کرد.
به باور او، تحولات سالهای اخیر بهویژه رفتارهای خصمانه غرب پیش و پس از درگیریهای نظامی اسرائیل علیه ایران، موجب شده، بخش قابل توجهی از امیدها به گفتوگوی مؤثر و سازنده با غرب از میان برود. او تصریح کرد که حمایت آشکار غرب از اقدامات اسرائیل، بهویژه در جریان و پس از این درگیریها، موجب سرخوردگی عمیق در میان نخبگان سیاسی ایران شده است.
این تحلیلگر سیاسی با اشاره به این نکته که در گذشته، بخشی از جریانهای سیاسی کشور همچنان بر ضرورت گفتوگوی جدی با غرب تأکید داشتند، گفت: در شرایط کنونی، این نگاه تا حد زیادی تضعیف شده و میتوان گفت که در میان طیفهای مختلف سیاسی، اعم از اصولگرا و اصلاحطلب، امید چندانی به احیای روابط ایران و غرب باقی نمانده است.
عطریانفر در ادامه، تقویت رویکرد شرقگرایی در سیاست خارجی ایران را پیامد طبیعی این شرایط دانست و افزود: همزمان با کاهش چشمانداز تعامل با غرب، ظرفیت همکاری با کشورهای شرقی، بهویژه روسیه و چین، بیش از گذشته مورد توجه قرار گرفته است.
به گفته او، اگرچه چین همواره بهعنوان یکی از اضلاع مهم سیاست خارجی ایران مطرح بوده و همکاریهای اقتصادی با این کشور سابقهای طولانی دارد، اما تشدید فشارهای آمریکا و سیاستهای خصمانه دولت ترامپ، موجب شده است گرایش به شرق، بهویژه به روسیه، به ضرورتی اجتنابناپذیر تبدیل شود.
او با اشاره به پیشینه روابط ایران و روسیه تصریح کرد که سیاست خارجی ایران در قبال مسکو، بهویژه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، همواره تابع نوعی واقعگرایی بوده است. از نگاه عطریانفر، روسیه بهعنوان همسایه بزرگ شمالی ایران، بازیگری است که تهران نمیتواند نسبت به آن بیتفاوت باشد؛ چه به دلیل تحولات سیاسی داخلی روسیه پس از دوران اصلاحات ساختاری و چه به اعتبار موقعیت ژئوپلیتیکی این کشور.
عطریانفر همچنین در پاسخ به پرسش درباره امکان ایفای نقش روسیه در کاهش تنشهای مرتبط با برنامه هستهای ایران، ابراز تردید کرد و گفت: به نظر نمیرسد در شرایط فعلی، حتی با میانجیگری یا همکاری روسیه، چشمانداز روشنی برای حلوفصل این پرونده با غرب وجود داشته باشد؛ بهویژه تا زمانی که دولت ترامپ در آمریکا بر سر کار است.
او افزود که دیپلماتهای ایرانی پیش از این، بهصورت مستقل و با رویکردی منعطف، مسیر گفتوگو با غرب را آزمودهاند، اما نتیجه مثبتی از این تلاشها حاصل نشده است.
این تحلیلگر سیاسی در بخش دیگری از سخنان خود، به ظرفیتهای اقتصادی چین و روسیه اشاره کرد و گفت: اگرچه روسیه و چین نمیتوانند بهطور کامل جایگزین کشورهای توسعهیافته غربی در حوزههای صنعتی و اقتصادی شوند، اما هر یک نقش متفاوتی در معادلات ایران دارند.
به گفته عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران، همکاریهای ایران و روسیه عمدتاً در حوزههای نظامی و دفاعی ریشهدار است و این همکاریها به دهههای گذشته بازمیگردد؛ از جمله به دورهای که همکاریهای تسلیحاتی ایران و روسیه در حوزه موشکی شکل گرفت.
عطریانفر در مقابل، چین را بازیگری دانست که میتواند در حوزههای اقتصادی، صنعتی و معیشتی نقش پررنگتری ایفا کند. او تأکید کرد که چین امروز به یک قدرت اقتصادی و صنعتی نوآور تبدیل شده و حتی کشورهای غربی نیز به ظرفیتهای این کشور وابستهاند.
به باور او، فعالسازی ظرفیتهای چین در چارچوب توافقات بلندمدت، از جمله اسناد همکاری ۲۰ ساله، میتواند بخشی از خلأهای اقتصادی ناشی از کاهش روابط ایران با غرب را جبران کند.