به گزارش اکوایران، در حالی که خاورمیانه بار دیگر روی لبه تیغ ایستاده و تنشهای انباشته میان ایران و آمریکا پس از ماهها تقابل سیاسی و امنیتی، هنوز به نقطهای باثبات نرسیده، عراق، جدیدترین کشوری است که نامش به عنوان میانجی احتمالی جدید به گوش میرسد.
بغداد تلاش میکند از جایگاه ژئوپلیتیکی ویژه خود برای مهار بحران استفاده کند و اکنون میکوشد نقش «پل ارتباطی» را ایفا کند؛ نقشی که شاید از سر اجبار برای برقراری ثبات در خاورمیانه و حفط امنیت خودش باشد و هم از سر مصلحت.
اظهارات اخیر محمد شیاع السودانی، نخستوزیر عراق درباره آمادگی دو طرف برای ازسرگیری گفتوگو در بغداد، بار دیگر نام عراق را در مرکز تحرکات دیپلماتیک منطقه قرار داده است. به گفته السودانی، بغداد در حال انجام تلاشهایی «مهم و در بالاترین سطوح» برای فراهمسازی دیدار دوجانبه میان ایران و آمریکا است؛ تلاشی که به گفته او با چراغ سبز اولیه واشنگتن و اعلام آمادگی تهران برای گفتوگوهای جدی، شفاف و بدون تهدید همراه بوده است.
میانجی ناگزیر
عراق نه از سر جاهطلبی دیپلماتیک بلکه به دلیل موقعیت شکنندهاش در معادلات منطقهای، ناگزیر به ایفای نقش میانجی است. از یکسو روابط سیاسی، مذهبی و اجتماعی عمیق با ایران دارد و از سوی دیگر، ایالات متحده را بهعنوان شریک راهبردی امنیتی و نظامی خود میشناسد. تجربه سالهای گذشته نشان داده هرگونه تشدید تنش میان تهران و واشنگتن، میتواند ضرباتی را نیز به ثبات داخلی عراق وارد کند.
پس از پنج دور مذاکرات با آمریکا با میانجیگری عمان و جنگ 12 روزه علیه ایران، مذاکرات بین دو کشور متوقف شد. حال پیش از این نیز از کشورهای عمان، مصر و عربستان نیز به عنوان میانجیهای احتمالی یاد میشد.
سابقهای پر فراز و نشیب
بغداد پیشتر نیز میزبان گفتوگوهای مستقیم و غیرمستقیم میان ایران و آمریکا بوده است. از نشست سال ۲۰۰۷ میان سفیران دو کشور درباره امنیت عراق گرفته تا تلاشهای عادل عبدالمهدی در اوج تنشهای سال ۲۰۱۹ پس از سرنگونی پهپاد آمریکایی. هرچند بسیاری از این ابتکارها به نتیجه نرسید، اما یک واقعیت را تثبیت کرد: عراق یکی از معدود کانالهای ارتباطی باقیمانده میان دو دشمن دیرینه است.
امروز نیز، پس از درگیری نظامی محدود و پرهزینهای که سطح تقابل تهران و واشنگتن را وارد مرحلهای تازه کرده، اهمیت این کانال بیش از پیش احساس میشود. اختلافات طرفین دیگر صرفاً به پرونده هستهای محدود نیست؛ مسائل منطقهای، امنیتی، اقتصادی و حتی حقوقی درهم تنیده شدهاند و هرگونه خطای محاسباتی میتواند بحران را وارد چرخهای غیرقابل کنترل کند.
همزمانی خطرناک
تحرکات دیپلماتیک بغداد در شرایطی صورت میگیرد که نگاهها به دیدار دونالد ترامپ و بنیامین نتانیاهو در آمریکا دوخته شده است؛ دیداری که میتواند پیامدهایی فراتر از روابط واشنگتن–تلآویو داشته باشد. گزارشها حاکی از آن است که نخستوزیر اسرائیل به دنبال کسب چراغ سبز برای افزایش فشار بر ایران، بهویژه در حوزه هستهای و موشکی است؛ در حالی که شواهد نشان میدهد کاخ سفید تمایلی به ورود مستقیم به یک جنگ تازه در خاورمیانه ندارد.
در چنین فضایی، میانجیگری عراق نهتنها تلاشی برای کاهش تنش، بلکه تلاشی برای جلوگیری از تبدیل شدن دوباره خاک این کشور به میدان تسویهحساب قدرتهاست.
میانجیگری بغداد شاید شکننده، محدود و پرریسک باشد، اما در شرایطی که کانالهای ارتباطی یکی پس از دیگری مسدود شدهاند، همچنان یکی از معدود مسیرهای باقیمانده برای مهار بحران محسوب میشود. آینده این تلاش نهتنها به بغداد، بلکه به تصمیمهای دشوار تهران و واشنگتن بستگی دارد؛ تصمیمهایی که میتوانند منطقه را به سمت ثباتی نسبی یا بحرانی فراگیرتر سوق دهند.