باده تازه در مینای کهن
در این قسمت از برنامه سروستان به سوالاتی پیرامون اندیشه سیدجواد طباطبایی پاسخ داده شد.
در این قسمت از برنامه سروستان به سوالاتی پیرامون اندیشه سیدجواد طباطبایی پاسخ داده شد.
بسیاری از روشنفکران پروژه نوسازی و توسعه برای پیشرفت ایران را برپایه نادیده گرفتن سنت پیگیری کردهاند. از آنجا که پیشرفت خود پیامد گسترش آگاهی است و سنت انباشت آگاهی، بیآنکه آگاهی نو بر انباشت آگاهی پیشیین نشسته باشد، پیامد آن که توسعه باشد در…
در روزگار مشروطه این آگاهی برای شهروندان به دست آمد که سامان کشور، پهنه یکهتازی شاه نیست و شهروندان ذیحق این قلمروِ مشاع هستند. ضابطه سامان این پهنه، مصلحت همگان است؛ که عقل آن را درک میکند و کارگزاران امین شهروندان هستند و نه سرپرست ایشان.
اگر صورتبندی ذهن تنها دستاورد ماست؛ اعتبارش با چه سنجیده میشود؟ بنابراین چگونگی سازمان دادن ذهن به ادراکاتش، درخور ژرف کاوی میشود.
تنها سنجه ترسیم مرزهای حقوق خصوصی و عمومی، خرد و داد هستند و نهادهای سیاسی و اجتماعی میبایست خود را به قواره خرد و داد در بیاورند؛ تا هم کارایی و هم روا بودن خود را به دست بیاورند.
شاهِ آرمانی در اندیشه سیاسی ایرانیان ویژگیهای مانند: فرّه ایزدی، خِرد، داد، حَزم، حِلم، تدبیر و داشته است.
خِرَدی که در یک جریان تحولی، تدریجی و تکاملی ساخته میشود، میتواند سنجهای برای ارزیابی درستی و نادرستی کنشها و نهادها باشد و آنها را اصلاح کند.
اینجا سروستان است؛ هر اندیشه یک سرو!
آیا آگاهی، آزادی و آبادیِ شهر باهم پیوندی دارند؟ آیا ذهن میتواند کنشی داشته باشد که دستاوردش آزادی و آبادی شهر باشد؟ آن کنش چه سرشتی دارد؟