ژاله علو در اولین روز از سال ۱۳۰۶، در محله‌ سنگلج تهران و در خانواده‌ای فرهنگ‌دوست چشم به جهان گشود.

پدرش که افسر ارتش بود، گرچه به حرفه‌ای نظامی مشغول بود، اما روحی هنری و ذوقی سرشار به ادبیات داشت. او از همان کودکی تلاش می‌کرد دخترش با گنجینه‌های ادبیات ایران آشنا شود. از هفت‌سالگی، هم‌زمان با آغاز تحصیل ژاله، پدرش با خواندن اشعار حافظ، سعدی و شاهنامه، دریچه‌ای از دنیای شعر و ادب را به روی او گشود و او را به کشف زیبایی‌های این آثار بی‌همتا ترغیب کرد.

ژاله علو

ژاله علو پس از اتمام تحصیلات خود در دانشسرای مقدماتی، به‌طور مستقیم وارد رادیو شد. او کار خود را با اعلام برنامه‌ها آغاز کرد، اما خیلی زود استعداد و توانایی‌هایش در این عرصه نمایان شد و به یکی از چهره‌های برجسته‌ رادیو و هنر ایران تبدیل گشت.

ژاله علو و ایفای نقش‌هایی ماندگار در آینه سینما و تلویزیون ایران

در میان آثار به‌یادماندنی او، «دلشدگان» همچون قطعه‌ای از یک سمفونی در چشم و گوش مخاطبان به یادگار مانده است؛ داستان عشق، موسیقی و غربت که حضور او در آن، همچون حریری نرم بر لحظات اثر سایه افکنده است. در «سوته‌دلان»، نقش‌آفرینی‌اش چون شعری تلخ و شیرین، دل مخاطب را می‌لرزاند. و در «سربداران»، حضوری استوار و ماندگار دارد؛ نقشی که همچون نقوش کهن در دل تاریخ تلویزیون ایران ثبت شده است.

در سریال‌های ماندگاری چون «هزاردستان»، ژاله علو همچون شعله‌ای در تاریکی زمانه می‌درخشید، بازتاب‌دهنده‌ی روایت‌هایی از امید و مقاومت. شخصیت‌هایی که او جان به آن‌ها بخشیده، گویی تکه‌ای از وجود او را با خود دارند؛ از صلابت و آرامش گرفته تا غم‌ها و شادی‌های زنانه‌ای که او با ظرافت بی‌نظیرش بر پرده تصویر کشیده است.

«پوریای ولی» یکی از آثار به‌یادماندنی تلویزیونی اوست، جایی که او در قامت زنی مادرانه و دل‌سوز، داستانی از پهلوانی و حکمت را روایت می‌کند. نقش او در این مجموعه به‌سان خطی از شعر حماسی است؛ لطیف، اما پرشکوه.

او در سریال «روزی روزگاری» نقشی به‌یادماندنی از زنی استوار و فداکار را خلق کرد؛ شخصیتی که عمق عواطف انسانی را در دل قصه‌ای از مرزها و مردمان به تصویر کشید. این نقش، همچون خاطره‌ای است که زمان هرگز غبار فراموشی بر آن نخواهد نشاند.

ژاله علو همچنین در «مختارنامه»، نیز با ایفای نقشی مادرانه، یک بار دیگر تأثیرگذاری‌اش را به اثبات رساند.

ژاله علو

علو نه تنها با سیما و بازی خود، بلکه با صدایش نیز آثاری ارزشمند برای مخاطبین به یادگار گذاشته است. صدای او در «بربادرفته» به جای اسکارلت اوهارا، یا در قصه‌های انیمیشنی -همچون «سفیدبرفی» و «کتاب جنگل»- که کودکی‌مان را رنگین‌تر می‌کرد، همچون نغمه‌ای آشنا در گوشمان زمزمه شده است.

ژاله علو، بانویی است که در هر اثری که به آن جان بخشیده، چیزی از روح و قلب خود را به جای گذاشته است. حضورش در صحنه‌های مختلف هنر، نه‌تنها نمایشی از مهارت، بلکه آیینه‌ای از تعهد به فرهنگ و تاریخ این سرزمین است.

صدای بی‌بدیل او در دوبله آثار سینمایی و انیمیشنی، در خاطره‌ی چندین نسل ثبت شده است. او با اجرای نقش‌های مختلف، از مادر مهربان تا ملکه‌های افسانه‌ای، توانست به شخصیت‌هایی که هرگز ندیده بودیم جان ببخشد.

ژاله علو در ظهر سومین روز از زمستان 1403 در یکی از بیمارستان‌های تهران چشم از جهان فروبست.