آبی‌بی همان مادربزرگ مهربانی است که در خانه‌اش همیشه به روی مهمانان باز است و در گنجه‌ی خانه، انواع و اقسام خوراکی‌ها پیدا می‌شود.

زنان بدون مرز این بار قصه دو خواهر را روایت می کند؛‌ لیلی و نازی میرزایی دو خواهری که کسب و‌کار خود را با رنگ ها، مزه‌ها و طعم ها گره زده اند. مزه‌هایی که نه تنها پیوند دهنده‌ی لذت بچگی این دو خواهر هستند، بلکه باعث ایجاد فضای کاری و فعالیت اقتصادی این دو خواهر و خانواده‌ی آنها شده است.

آنها این شانس را داشته‌اند که به یکی از موفق‌ترین برگزارکنندگان همایش‌های رسمی و غیررسمی در ایران تبدیل شوند. اما به دنبال بازتولید مزه‌هایی رفته‌اند که در ژرفای ذهن آنها یاد آور کودکی، شادی، تعطیلات و خانواده است. حسی که به قول لیلی میرزایی «آن حسی است که خانه مادربزرگ» در ذهن همه ما متبادر می‌کند. حس دوست داشتن و دوست داشته شدن. متعلق بودن و تعلق خاطر داشتن.

آنها توانسته‌اند نوعی جدید از پذیرایی مهمانی و تشریفاتی را وارد فضای خانگی و حرفه‌ای ایرانی کنند. علاوه بر این، فضای کاری آنها پذیرای نیروی کاری بی‌تجربه یا با سابقه کاری کم است. آنها با افتخار ادعا دارند که نیروی کاری کم سابقه را بعد از چند سال تبدیل به یک نیروی کار حرفه‌ای و آموزش دیده می‌کنند.