به گزارش اکوایران، پنج سال پس از خروج دونالد ترامپ از توافق برجام، برنامه هسته‌ای ایران بر خلاف تصورات به پیش می‌رود. اکونومیست به همین بهانه نگاهی انداخته به آخرین وضعیت برنامه هسته‌ای ایران: 

خروج از توافق؛ پنج سال بعد

دقیقا پنج سال از زمانی که دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور سابق ایالات متحده، از توافق هسته‌ای با ایران خارج شد، می گذرد. از آن زمان تاکنون، ایران متوقف نمانده است.

photo_2023-05-30_23-54-20

به نظر می‌رسد تصاویر ماهواره‌ای اخیر تأیید می‌کند که ایران در حال ساخت تأسیسات هسته‌ای در کوه‌های زاگرس، در نزدیکی سایت غنی‌سازی نطنز است به نظر می‌رسدتاسیسات تازه به قدری در زیر زمین طراحی شده که حتی در برابر قوی‌ترین بمب سنگرشکن آمریکا نیز آسیب‌ناپذیر خواهد بود.

سنگرشکن‌های مستاصل

اگر تجزیه و تحلیل این تصاویر توسط مرکز مطالعات منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای جیمز مارتین در کالیفرنیا درست باشد، چهار ورودی به دامنه کوه حفر شده که هر کدام شش متر عرض و هشت متر ارتفاع دارند. این تاسیسات در عمق 80-100 متری زیر زمین جانمایی شده است. آمریکایی‌ها بمبی به نام gbu-57 ساخته بودند که به طور خاص قادر به تخریب تاسیسات زیرزمینی قبلی در فردو بود. این بمب 14000 کیلوگرمی با هدایت دقیق، می تواند قبل از منفجر شدن 60 متر عمق زمین و صخره‌ها حفر کند. اما ممکن است  این بمب دیگر برای تخریب سایت جدید ایران کافی نباشد.

photo_2023-05-22_17-28-56

مؤسسه علم و امنیت بین‌الملل (ISIS)، یک اندیشکده در واشنگتن که توسط دیوید آلبرایت، بازرس سابق تسلیحات تأسیس شده است، بر این باور است که عمیق‌ترین بخش این سایت می‌تواند به عنوان سالنی برای تعداد کمی از سانتریفیوژهای پیشرفته مورد استفاده قرار گیرد.

در آستانه گریز؟

صرف نظر از انتقادات به توافق هسته‌ای 2015 موسوم به برجام، این اطمینان وجود داشت که ایران برای رسیدن به نقطه گریز حدود یک سال زمان نیاز دارد. اما احتمالا اکنون در صورت تصمیم فوراً قادر به عبو از آن است.

20201028154626030784

از زمان تصمیم بی‌ملاحظه ترامپ برای خروج از آن‌چه «بدترین توافق تاریخ» می‌نامید و تمدید تحریم‌هایی برای اعمال «فشار حداکثری» بر جمهوری اسلامی، ایران سانتریفیوژهای جدید و سریع‌تری را وارد چرخه غنی‌سازی کرد که ظرفیت غنی‌سازی‌اش را به شدت افزایش داده است. تیم آلبرایت بر اساس گزارش بازرسی سه ماهه آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در ماه فوریه، تخمین می‌زند که ایران می‌تواند ظرف 12 روز قادر به شکست هسته‌ای است. برای این کار، تهران تنها باید از سه آبشار سانتریفیوژ پیشرفته و نیمی از ذخایر فعلی اورانیوم 60 درصدی خود استفاده کند.

با این همه، این بدان معنی نیست که ایران در شرف شکست هسته‌ای و تبدیل‌شدن به یک کشور دارای سلاح هسته‌ای است. با توجه به ادعای مکرر آمریکا مبنی بر این‌که هرگز اجازه نمی‌دهند ایران بمب در اختیار داشته باشد، ممکن است تصور شود که تلاش‌های دیپلماتیک شدید برای احیای برجام یا حداقل یافتن راه‌های جایگزین برای محدود کردن برنامه هسته‌ای ایران، به سرعت در راه باشد.

ناکام از احیای برجام

علی‌رغم مذاکرات غیرمستقیم فشرده بین آمریکا و ایران با میانجی‌گری جوزپ بورل، دیپلمات ارشد اتحادیه اروپا، که سال گذشته برای ماه‌ها در وین در جریان بود، تلاش برای دمیدن روحی تازه به برجام به جایی نرسید. در ماه سپتامبر، طرفین از هم دورتر شدند. ایرانی‌ها خواستار کنار گذاشته شدن پرونده تحقیقاتی آژانس بوده و اصرار داشتند که دولت بایدن تضمین دهد دولت آینده آمریکا از توافق خارج نشود.

photo_2022-04-06_23-05-03

علی انصاری، مدیر مؤسسه مطالعات ایرانی در دانشگاه سنت اندروز اسکاتلند، معتقد است ایران رغبت چندانی به بازگشت به برجام نداشت و در وزارت امور خارجه آمریکا نیز اشتیاق واقعی برای این امر وجود نداشت: «این مذاکره به خاطر خود مذاکره بود». امیل هوکایم، متخصص امنیت خاورمیانه در مؤسسه بین‌المللی مطالعات استراتژیک در لندن، هم موافق با این دیدگاه است: «زمانی که دولت بایدن روی کار آمد، ایرانی‌ها احساس می‌کردند که در شرایطی فراتر از برجام قرار دارند. آن‌ها بازی پیچیده‌ای را با آژانس داشتند».

ناقوس مرگ برجام؛ تهاجمی که مانع از یک توافق جدید شد

هر دوی این کارشناسان معتقدند که حمله روسیه به اوکراین، ناقوس مرگ توافق برجام به صدا در آورد. این جنگ، روسیه و ایران را بسیار به هم نزدیک‌تر کرد و امیدهای باقی مانده برای احیای روند 1+5 را از بین برد. با افزایش قیمت انرژی، برخی از فشارهای اقتصادی فوری بر ایران نیز از بین رفت. علاوه بر این، به باور انصاری می‌گوید، تصور پیروزی روسیه بر اوکراین و ایجاد اختلاف بین متحدان اروپایی آمریکا، روایت ایران از افول غرب را تقویت و ذهنیت کاهش اثر تحریم‌ها را تقویت کرد. در حالی که این انتظارات تقریبا از میان رفته، ایران تصور می‌کند که می‌تواند دست بهتری در روابط خود با یک روسیه ضعیف‌تر داشته باشد.

33

به اعتقاد هوکایم، ارزیابی اکثر شش کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس، از جمله عربستان سعودی و امارات متحده عربی، این است که روسیه منزوی که مشتاق خرید هواپیماهای بدون سرنشین و موشک از شرکای ضعیف‌ترش است، به یک شریک معاملاتی بسیار ارزشمندتر، در رقابت با ایران، تبدیل خواهد شد.  به ویژه، اکنون فرض بر این است که روسیه برای انتقال سیستم‌های تسلیحاتی با فناوری پیشرفته -مانند موشک‌های پیشرفته زمین به هوای اس-400 و هواپیماهای جنگنده بسیار توانمند سوخو-35- آماده‌تر خواهد بود. این در حالی است که برخی در واشنگتن از کشورهای حاشیه خلیج فارس می‌خواهند که برای امنیت خود بیش‌تر تلاش کنند، به ویژه در زمانی که دولت آمریکا درگیر مدیریت جنگ در اوکراین و رقابت دائمی با چین است. بسیاری از ناظران خلیج فارس فکر می کنند که آمریکا از قبل شروع به بستن چمدان‌های خود در منطقه کرده است.

موازنه خسته‌کننده و خطرناک خاورمیانه

علاوه بر این، در مقایسه با آمریکا یا اسرائیل، اعراب خلیج فارس نسبت به پرونده هسته‌ای ایران علاقه بسیار کم‌تری دارند. آن‌ها هم اکنون ایران را یک قدرت هسته‌ای دوفاکتو (غیررسمی اما واقعی) می‌دانند. آن‌ها هم‌چنین تخصص فنی لازم برای مذاکره با ایرانی‌ها در مورد محدودیت‌های هسته‌ای را ندارند. حتی اگر بخواهند.

به اعتقاد هوکایم، آن‌چه آن‌ها نگران آن هستند موشک‌ها، پهپادها و متحدان ایران است. در مقابل، اسرائیل احساس می‌کند که می‌تواند با این‌نها کنار بیاید. اما بارها گفته که نمی‌تواند با ایران دارای قابلیت هسته‌ای زندگی کند.

نتیجه نوعی موازنه خسته‌کننده اما خطرناک است که به موجب آن قدرت‌های منطقه‌ای تلاش می‌کنند تا با سرمایه‌گذاری در اقتصاد ایران و ژست‌های حسن نیت (مانند پذیرش مجدد متحد سوری ایران در اتحادیه عرب، و نزدیک شدن به چین -تنها بازیگر موثر واقعی بر ایران- به هر بهانه‌ای)، اهرمی بر ایران به دست آورند. اعراب خلیج فارس به راحتی احیای  روابط بین عربستان سعودی و ایران با میانجیگری چین را در ماه مارس پذیرفتند. در عین حال، آنها امیدوارند که ایران کمتر در منطقه فعالیت کند. در زمینه هسته‌ای، آنها ترجیح می‌دهند که ایران از گریز هسته‌ای خودداری کند و اجازه دهد آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بازرسی‌های معمولی را در اختیار داشته باشد.

پرتاب توپ در سالن بولینگ

از دیدگاه اعراب خلیج فارس، بزرگترین مخاطره، انتخابات آتی آمریکا و رفتار اسرائیل است. علیرغم توافقات ابراهیم در سال 2020، که روابط اسرائیل را با چهار کشور عربی عادی کرد، دولت‌های خلیج فارس می‌دانند که تأثیر کمی بر آنچه اسرائیل ممکن است در قبال ایران انجام دهد، دارند. در حالی که ایران تلاش می‌کند تا موشک‌های S-400 و جت‌های مدرن را از روسیه دریافت کند و آبشارهای غنی‌سازی خود را هرچه بیش‌تر در اعماق کوهستان مستقر کند، پنجره اسرائیل برای اقدام نیز در حال بسته شدن است. ژنرال هرزی حلوی، رئیس ستاد ارتش اسرائیل، در 23 مه گفت: «ایران بیش از هر زمان دیگری در غنی‌سازی اورانیوم پیشرفت کرده است». اما اسرائیل محدودیت‌های خود را دارد. احتمالاً برای انجام حمله به ایران به نوعی هواپیماهای سوخت‌رسان به نام KC-46 Pegasus نیاز دارد که به هر حال سخت و مخاطره آمیز به نظر می‌رسد که بوئینگ تا سال 2025 آن‌ها تحویل دهد.

در هر صورت، سرویس‌های اطلاعاتی اسرائیل هنوز متقاعد نشده‌اند که ایران تصمیم به گریز هسته‌ای یا فراتر از آن گرفته باشد. در همین حال، آن‌ها تمرکز خود را بر حمایت از نیروهای متحد ایران، مانند گروه اسلامگرایی چون حماس و حزب الله، متمرکز کرده است. هم‌چنین مایل است روابط دوستانه‌تر با سعودی‌ها را تقویت کند.

هنری روم، متخصص ایران در موسسه واشنگتن برای سیاست خاور نزدیک، می‌گوید که: «این وضعیت مانند تلاش برای غلطاندن توپ در یک سالن بولینگ است که در یک مسیر بیافتد یک توافق هسته‌ای جدید در کار خواهد بود و افتادن در لاین دیگر به معنای تشدید درگیری با پیامدهای بالقوه فاجعه‌بار است. هدایت توپ در مسیر درست، به تمرکز، احتیاط و شانس نیاز دارد. که برای هیچ کدام تضمینی وجود ندارد».