به گزارش اکوایران، پاسخ ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه به شورش یوگنی پریگوژین، رئیس گروه واگنر را به سختی می‌توان پاسخ یک رهبر قدرتمند یا حتی یک تاکتیک‌دان ماهر دانست. اگرچه پریگوژین قبل از رسیدن به مسکو عقب‌نشینی کرد، اما احتمالا رقبای پوتین به تاج‌‌وتخت او چشم دوخته‌اند.

طبق مقاله‌ای تحلیلی از نینا ال. خروشچوا، استاد روابط بین الملل در مدرسه جدید، که با عنوان «بیست‌وچهار ساعتی که کرملین را تکان داد» در «پروجکت سیندیکیت» منتشر شده است، با اینکه یوگنی پریگوژین تلاش خود را برای کودتا درست قبل از رسیدن مزدوران گروه واگنر به مسکو لغو کرد، اما با این وجود این شورش به طرز مهلکی تسلط مطلق ولادیمیر پوتین بر روسیه را تضعیف کرد. ممکن است روزها، هفته‌ها یا حتی ماه‌ها بگذرد تا شکاف‌ها کاملاً آشکار شوند، اما اشتباه نکنید: هر بحرانی که تنها با نازک‌ترین توافقات پایان یابد، هرگز به‌ آسانی به پایان نمی‌انجامد. این مساله جایگاه پوتین را به چالش می‌کشد. نخبگان روسیه و رقبای او احتمالاً از قبل به تاج و تخت وی چشم دوخته‌اند.

در کوتاه مدت، پوتین می‌تواند شکست شورش پریگوژین را به نفع خود تعبیر کند. به هر حال، همانطور که پریگوژین پیش‌بینی کرده بود، توده‌ها برای پیوستن به شورش قیام نکردند، و نیروهای مسلح روسیه در کنار کرملین ایستادند، هر چند با تعلل. اما به مرور زمان مشخص خواهد شد که هیچ یک از اینها منعکس‌کنندهٔ قدرت پوتین نیست.

به نظر می‌رسد هیچ یک از طرفین مطمئن نبودند که می‌توانند طرف مقابل را شکست دهند. اگرچه پریگوژین به شدت از نیروهای نظامی روسیه انتقاد کرد، او اتهام تلاش برای کودتا را رد کرد. در عوض، او اصرار داشت که پیشروی واگنر به سمت مسکو یک «راهپیمایی عدالت» برای سربازانی بود که در اوکراین به دلیل رهبری ضعیف ارتش روسیه جان باختند. پریگوژین می‌دانست که نمی‌تواند به مسکو حمله کند.

علیرغم صحنه‌هایی از تشویق جمعیت برای پریگوژین و جنگجویانش هنگام خروج از روستوف-آن-دون، جایی که همه مکان‌های نظامی را تصرف کرده بودند، این کار از روی احساسات محض انجام شد: «قهرمانان جنگ» به جنگ ارتش روسیه می‌روند. با این حال، بیشتر روس‌ها از لفاظی‌های بی‌حرکت پریگوژین استقبال نکرده‌اند. دیدگاه او برای پاکسازی روسیه از فساد و بلاتکلیفی فاقد جذابیت گسترده است.

اما پاسخ پوتین به شورش به سختی پاسخ یک رهبر قدرتمند یا حتی یک تاکتیک‌دان ماهر بود. در حالی که او کودتا را محکوم کرد و متعهد شد که دست اندرکاران را «بی رحمانه» مجازات کند، پاسخ به اندازه کافی سریع انجام نشد و لفاظی‌های او بیشتر وحشتناک بود تا تهدیدآمیز. این مرد پیش از این اهل واکنش دادن به رویدادها بود نه تلاش برای کنترل آن‌ها.

بدتر از آن، به دور از توانایی سرکوب شورش، چه رسد به حذف پریگوژین، او به الکساندر لوکاشنکو، رئیس جمهور بلاروس اجازه داد تا در مورد توافقی مذاکره کند که عملاً پریگوژین را از قلاب خارج کند: رئیس واگنر اکنون به بلاروس خواهد رفت و اتهامات جنایی علیه او لغو خواهد شد. از نظر برخی از روس‌ها، این توافق باعث می‌شود پوتین بسیار ضعیف به نظر برسد.

غیرقابل تصور نیست که پوتین همچنان بتواند خود را به عنوان یک صلح‌طلب بزرگ معرفی کند. اما او نیاز دارد که نخبگان روسیه پشت سر او جمع شوند. و سکوت پوتین از زمان انعقاد قرارداد پریگوژین با لوکاشنکو نشان می‌دهد که او حتی در حال حاضر نمی‌داند که آیا می‌تواند روی وفاداری دوستانش حساب کند یا خیر. علاوه بر این، مردم مشتاق شنیدن توضیح او هستند که چرا پریگوژین «خائن» عفو می‌شود. کودتا ممکن است خنثی شود، اما جهان می‌بیند که رهبری در روسیه متزلزل است.

البته پوتین هنوز هم متحدانی دارد، مانند رمضان قدیروف، رهبر جمهوری چچن که متعهد شد برای مبارزه با کودتاچیان نیرو به مسکو بفرستد. و رهبران روسیه - از جمله ویاچسلاو ولودین، رئیس دوما، سرگئی لاوروف وزیر امور خارجه و اکثر فرمانداران منطقه - در دفاع از رژیم صحبت کردند.

اما مخالفت با شورش در میان نخبگان روسیه بیشتر به خاطر حمایت از پوتین بود تا مخالفت با پریگوژین. در حالی که آنها با تعدادی از تصمیمات پوتین - از جمله منزوی کردن روسیه و تقویت وابستگی آن به چین - مخالف هستند و به طور فزاینده‌ای او را ضعیف و نامنظم ارزیابی می‌کنند، اما او همچنان فرد مناسب‌تری نسبت به رئیس بی‌ثبات و هیجان‌زده‌ٔ ارتش اراذل و اوباش و محکومان مزدور است.

 به نظر می‌رسد که پریگوژین برخی از رهبران روسیه را در کنار خود داشته باشد. به عنوان مثال، او ممکن است با ژنرال الکسی دیومین، فرماندار منطقه تولا، در روستوف-آن-دون، هماهنگی داشته باشد. برخی در مسکو بر این باورند که دیومین - که قبلاً مسئول امنیت پوتین بود و در مقطعی یکی از جانشینان بالقوه او به حساب می آمد - از طرف پریگوژین با لوکاشنکو مذاکره کرد و احتمالاً حتی به رئیس واگنر یک موقعیت نظامی را وعده داد.

اگر همانطور که برخی می گویند، دیومین وزیر دفاع جدید روسیه شود و جایگزین دشمن اصلی پریگوژین، سرگئی شویگو شود، انجام این وعده آسان خواهد بود. تحت رهبری دیومین، روسیه بدون شک رویکرد بی‌رحمانه‌تری را در قبال جنگ اوکراین اتخاذ می‌کند و از این طریق توانایی جلب رضایت پریگوژین را دارد. 

شورش پریگوژین که برای پوتین بسیار شوم و خطرناک است. این شورش می‌توانست توسط نیروهای نزدیک به کرملین یا اعضای آژانس امنیت داخلی روسیه، FSB، که پوتین را برای طولانی شدن جنگ اوکراین سرزنش می‌کنند، کمک و حتی سازماندهی شود. حتی اگر اینطور نباشد، این واقعیت که پریگوژین علناً به طور آشکار از پوتین سرپیچی کرد و به زندگی خود ادامه داد و روایتش را به جهان عرضه کرد، می‌تواند الهام بخش تلاش‌های جدیدی برای سرنگونی رهبری ارشد روسیه باشد.

بنابراین، چه کسی ممکن است تاج و تخت را تصاحب کند؟ دو احتمال آشکار، نیکلای پاتروشف، دبیر شورای امنیت روسیه، و پسرش دیمیتری، وزیر کشاورزی است. یکی دیگر از آنها نخست وزیر میخائیل میشوستین است که عمداً در تلویزیون به سختی در طول بحران ظاهر شد، در حالی که گزارش شده است که پوتین به مکان امن در والدای، دور از کرملین پرواز کرد. سپس دیومین و همچنین شهردار مسکو سرگئی سوبیانین هستند که کنترل نیروهای مسلح قدرتمند خود را در دست دارند.

این بدان معنا نیست که مرگ پوتین نزدیک است. مدت‌هاست که زمزمه‌هایی در مورد تمایل نخبگان روسیه به جانشینی او شنیده می‌شود. اما به نظر می‌رسد تغییر هرگز رخ نخواهد داد؛ همانطور که پریگوژین از مبارزه‌ای که مطمئن نبود پیروز خواهد شد عقب‌نشینی کرد. به نظر می‌رسد رقبای بالقوه پوتین اعتماد به نفس شکست دادن این رقیب بزرگ را ندارند.