به گزارش اکوایران، «دولت بقا»، نامی که اغلب به ایران نسبت داده می‌شود، چندان بی‌ربط نیست. تهران از زمان انقلاب در تمام فراز و فرودهای خود، در تضاد با ایالات متحده بوده، و با وجود همه چالش‌ها سطحی از ثبات را حفظ کرده است.

از آن زمان، ایران همواره در انزوای اقتصادی و سیاسی قرار داشته و در عین حال چهارمین ذخایر اثبات شده نفت در جهان را دارد. ژئوپلیتیک غرب آسیا (خاورمیانه) در بیشتر تاریخ معاصر خود حول محور نفت چرخیده، کالایی که عامل رشد اقتصادی در غرب و ثروت قدرت‌های منطقه‌ای مانند عربستان سعودی است.

نفت فراوان، اما درگیر با تحریم‌ها

به نوشته او‌ آر اف، ایران پس از انقلاب از بسیاری از این تحولات عقب ماند، در حالی که تنش‌هایش با غرب افزایش یافت و زیرساخت‌های انرژی آن به سمت فرسودگی رفت. سایرین از جمله هند، که یکی از شرکت‌های آن میدان گازی فرزاد B ایران را کشف کرد، بر اساس واقعیت‌های ژئوپلیتیکی جدید که توسط غرب رهبری می‌شود، یک گام به عقب برداشتند: تحریم‌ها.

با این حال، همه چیز به تدریج در حال تغییر بوده است. برنامه جامع اقدام مشترک 2015 (موسوم به برجام) انشعابی در مسیر خصومت تاریخی غرب و تهران بود. برنامه هسته‌ای ایران احساس فوریت زیادی را در پایتخت‌هایی مانند واشنگتن به وجود آورد و با قوی‌تر ‌شدن اهرم چانه‌زنی هسته‌ای ایران، غرب وادار به تعامل مجدد با تهران شد.

هدف برجام ساده بود: کاهش تحریم‌ها و ایجاد امکان رشد اقتصادی در ایران در ازای اعمال کنترل‌ها و نظارت‌های قوی بر تاسیسات هسته‌ای آن. این توافق، در حالی که محدود به مسائلی بود که در آن به آن‌ها پرداخته شده بود، بهترین گزینه قابل اجرا بود، تا اینکه دونالد ترامپ، رئیس جمهور ایالات متحده، بدون تشریفات خاصی در سال 2018 از آن خارج شد.

چنین اقداماتی همچنین نتیجه این واقعیت بود که امروزه ایالات متحده به خودی خود یک قدرت بزرگ انرژی است، هم به عنوان تولید کننده و هم صادرکننده، موقعیتی که در دوره‌های حساسی مانند دوران جنگ سرد نداشت. واقعیت‌های آن زمان به نوبه خود تا حد زیادی سیاست خارجی آمریکا را در قبال خاورمیانه شکل داد.

Donald-Trump-on-Iran-nuclear-dea

نظم جهانی در حال تغییر

در ماه مه 2023، ایران بالاترین میزان نفت خود را فروخت، حجمی از صادرات که از سال 2018 تاکنون مشاهده نشده است. اهداف رژیم تحریم‌ها به رهبری ایالات متحده برای در انزوا نگه داشتن اقتصاد ایران، به طور موقت موفق عمل کرد، چیزی که در نهایت باعث شد تهران به اجماع داخلی برای آغاز گفتگوها با 1+5 (اعضای دائمی شورای امنیت سازمان ملل + آلمان) برسد.

ایرانی‌ها با ادامه برنامه هسته‌ای خود با سرعتی کمتر اما ثابت، ریسک خود را کاهش دادند که محرک آن بی‌اعتمادی ذاتی حاکمیت ایران به ایالات متحده، به ویژه در میان محافظه کاران است، گروهی که در آگوست 2021 دولت را به دست گرفتند.

فروپاشی برجام پس از مدتی با تغییرات عظیم جهانی روبرو شد؛ تغییرات در شکل درگیری روسیه و اوکراین و همچنین چین که به طور فزاینده‌ای تهاجمی شده است. پکن خود را در هسته یک نظم «جایگزین» قرار داده است که نظم جهانی لیبرال پس از جنگ جهانی دوم را به چالش می‌کشد. علیرغم اینکه این اکوسیستم «جدید» در حال ساخته شدن است، نسبت به سیستم بین المللی کنونی، اشتراکات بسیار کمتری بین دولت‌های پیشروی آن وجود دارد.

نفت ایران خریداران را پیدا می‌کند

بزرگترین بازارهای صادرات نفت ایران امروز چین، سوریه و ونزوئلا هستند. آسیا بزرگترین بازار هیدروکربن‌ها در دهه‌های آینده خواهد بود و چین، هند، کره جنوبی و ژاپن در این زمینه پیشتاز هستند. کشورهای جنوب شرقی آسیا نیز در آینده برای ادامه رشد خود به حجم بسیار بیشتری از آن نیاز خواهند داشت.

در نهایت، انرژی از هر کجا که مقرون به صرفه‌تر باشد تامین می‌شود. این واقعیت که ایران شروع به فروش نفت ارزان‌تر از روسیه به چین کرده، نشان‌دهنده عمل‌گرایی آن در سراسر خطوط ژئوپلیتیکی است.

جنبه مهم دیگر نفت ایران این است که مستقیماً بر قیمت‌های جهانی تأثیر می‌گذارد و این در حالی است که تهران یکی از بنیان‌گذاران اوپک است. جالب است که سرازیر شدن نفت ایران به بازارها، کاهش تولید توسط امثال عربستان سعودی را که به دنبال افزایش سود از طریق افزایش قیمت‌ها هستند، جبران می‌کند.

فراتر از چین و آمریکا

قدرت تحریم‌ها به طور فزاینده‌ای در حال زیر سوال رفتن است. در آینده، این فقط کشورهای تحت تحریم نیستند که به دنبال گزینه‌های جایگزین هستند، بلکه کسانی که نمی‌خواهند در میان نبرد پیش روی چین و آمریکا برای برتری جهانی گرفتار شوند نیز به دنبال بازیگران جایگزین خواهند بود.

بحث‌های فزاینده درباره «دلارزدایی» توسط کسب‌وکارهایی که تا همین اواخر تصور آن را نمی‌کردند، تغییرات اساسی در طرز فکر را نشان می‌دهد (البته مسئله در عمل کاملاً متفاوت است). ایران با موفقیت روزافزونی در میان این قید و شرط‌ها عمل می‌کند.

این اقدامات اصلاً غیرعادی نیست. کشوری مانند هند که واردکننده نفت است، در دهه‌های گذشته صدام حسین را در آغوش گرفته بود و تنها زمانی موافقت کرده بود که واردات نفت ایران را متوقف کند که شرایط چنین موضع تندی را اقتضا می‌کرد. دولت‌ها در درجه اول بر اساس منافع ملی عمل می‌کنند، چه دیگران آن را بخواهند و چه نخواهند. وضعیت ایران هم تفاوتی ندارد.