به گزارش اکوایران، کاپیتان ارتش عراق که ملک فیصل دوم و خانواده‌اش را در سال ۱۹۵۸ ترور کرد، مدعی شد: «تنها کاری که انجام دادم این بود که فلسطین را به یاد آورده و ماشه مسلسل را فشار دادم».

به نوشته ریسپانسیبل استیت‌کرفت، اگرچه مورخان عراقی این ادعا را رد می‌کنند و معتقدند که او دیوانه هذیان‌گو بود، اما در روزهای منتهی به قتل‌عام خانواده سلطنتی عراق، مخالفان با افزایش احساسات ضداسرائیلی و این تصور که سلطنت عراق بیش از حد به کشورهای غربی متمایل شده است، جسور شده بودند.

با گذشت شش دهه، مسئله فلسطین هنوز جهان عرب را خشمگین می‌کند. جنگ غزه نگرانی از گسترش خشونت‌های منطقه‌ای را افزایش داده و عراق نیز از عواقب آن مصون نخواهد بود. با این حال، برخلاف حوثی‌های یمن و حزب‌الله لبنان، بعید است که درگیری‌های مسلحانه به عراق کشیده شود، زیرا همدردی با فلسطینی‌ها بر خستگی مردم از جنگ غلبه نخواهد کرد.

با این حال، باید از هزینه‌های غیرمستقیم جنگ ترسید. عمده‌ترین این نگرانی‌ها حول محور درگیرشدن ایران در نبردی گسترده می‌چرخد که تأثیرات آن بر سیاست داخلی عراق، اقتصاد و روابط بین‌الملل آن قابل توجه خواهد بود. خیلی چیزها به مهارت‌های محمد شیاع السودانی، نخست‌وزیر این کشور برای متعادل‌کردن فشار مخالفان سیاسی خود و مقاومت اسلامی عراق بستگی دارد.

سیاست داخلی

منشأ همه اتفاقات سیاسی محلی بوده که در عراق اغلب مسلحانه است. برخلاف دیکتاتوری‌ها، سلسله‌ها و سلطنت‌های منطقه، عراق همچنان یک دموکراسی پارلمانی بوده که عموماً پاسخگوی احساسات عمومی و همچنین نفوذ نیروهای خارج از دولت است.

تاریخ اخیر عراق بهترین و بدترین دموکراسی، آزادی بیان و حق تجمع را نشان می‌دهد. در اکتبر ۲۰۱۹، اعتراضات خیابانی گسترده به دلیل فساد، بیکاری، خدمات ناکافی و شرایط بد معیشتی، دولت عادل عبدالمهدی، نخست‌وزیر وقت را سرنگون کرد. معترضان خواستار استعفای عبدالمهدی، تعهد به اصلاحات و برگزاری انتخابات زودهنگام شدند. در حالی که مقامات با رویکردی نسبتاً سخت به اعتراضات پاسخ دادند، دولت در عرض دو ماه سقوط کرد.

مصطفی الکاظمی، جایگزین عبدالمهدی از یک دوره کامل نخست‌وزیری برخوردار شد، اما روند جایگزینی او با نخست‌وزیر فعلی پس از آن صورت گرفت که عراق طولانی‌ترین دوره بدون دولت رسمی را در تاریخ مدرن خود پشت سر گذاشت.

از جمله عوامل دیگر، انتصاب او با مخالفت شدید مقتدی صدر، رهبر قدرتمند شیعه در زمانی که صدر قادر به تشکیل دولت نبود، مواجه شد. جنبش صدر به طور دسته‌جمعی از پارلمان استعفا داد، هر چند پیروانش در ژوئن ۲۰۲۲ دو بار به شورای نمایندگان یورش برده و در ماه بعد، کاخ ریاست‌جمهوری را اشغال کردند. خروج صدری‌ها از کاخ منجر به تنشی مرگبار در منطقه سبز بغداد شد که به زودی به استان‌های جنوبی عراق سرایت کرد.

با وجود خشونت و آشفتگی، دولت سودانی در اکتبر ۲۰۲۲ به قدرت رسید و نیاز به حساس‌ماندن نسبت به افکار عمومی و مخالفان سیاسی خوب را درک کرد.

دولت سودانی نیز همچنان تحت فشار گروه‌های مقاومت اسلامی عراق قرار دارد؛ وضعیتی ظریف برای کشوری که مدیون دستاوردهای این گروه‌ها در مبارزه با داعش است. این شبه‌نظامیان از نفوذی شبه‌سیاسی بر بدنه سیاسی عراق برخوردار بوده و ارتباط تنگاتنگی با سایر اعضای محور مقاومت از جمله ایران دارند.

مخالفان سیاسی سودانی از نزدیک به دنبال تنها یک گام اشتباه هستند؛ به ویژه صدر که قبلاً از حامیان خود خواسته که در اعتراض به جنگ اسرائیل علیه غزه به تظاهرات «مسالمت‌آمیز» بپیوندند. به ندرت تظاهرات صدری‌ها مسالمت‌آمیز است؛ همانطور که در تحصن‌های ۲۰۲۱ و حملات خشونت‌آمیز ۲۰۲۲ به منطقه سبز نشان داد.

بنابراین، سودانی به تحلیل و بررسی دقیق سیاست داخلی ادامه می‌دهد. در حالی که ممکن است او با تظاهراتی مانند آنچه در دوران عبدالمهدی اتفاق افتاد، از قدرت برکنار نشود یا مورد سوءقصد قرار نگیرد، مشارکت در سیاست داخلی و دیپلماسی بین‌المللی همچنان یک شغلی پرخطر در عراق است.

روابط خارجی

در حالی که سودانی مهارت بهتری در مدیریت سیاست داخلی عراق از خود نشان داده، روابط خارجی با ایران و ایالات متحده می‌تواند گام اشتباهی که مخالفانش به دنبال آن هستند را باعث شود. با وجود محکوم‌کردن شدید حملات اسرائیل به غزه، مقاومت اسلامی عراق حملات پهپادی و موشکی خود علیه پایگاه‌های نظامی آمریکا در عراق و سوریه را به طور قابل توجهی افزایش داده‌اند.

بنابراین، از ۷ اکتبر، صفی از مقامات آمریکایی از ویلیام برنز، رئیس سی‌آی‌اِی گرفته تا آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه این کشور به عراق سفر کرده و سودانی را در مورد عواقب حملات مستمر به کارکنان ایالات متحده توجیه کرده و هشدار دادند. سودانی هشدارهای شدیدی صادر کرد مبنی بر اینکه از خاک عراق نباید به عنوان میدان نبردی نیابتی استفاده شود و ممکن است ادامه حملات این گروه‌ها ایالات متحده را مجبور به اقدام علیه محور مقاومت کند. بازداشت تعداد کمی از مظنونان این حملات، فعلاً وضعیت دیپلماتیک را تا حدودی آرام نگه داشته است.

به نظر می‌رسد که سودانی راهی برای تن‌دادن به خواسته‌های واشنگتن یافته و در عین حال، با ایران و محور مقاومت تعامل کرده است. سودانی که مشتاق حفظ روابط مثبت هم‌زمان با ایران و ایالات متحده است، در حالی که متوجه احساسات مردمی بوده و هماهنگ با آن تصمیم می‌گیرد، نمی‌تواند خطر کرده و توسط جامعه اینگونه دیده شود که زیر فشارهای غرب کوتاه آمده است. اما این اقدام متعادل‌کننده مستلزم حکمرانی مستمر است؛ آن هم بدون اینکه توسط مخالفان به عنوان دست‌نشانده هژمونی‌ها، چه ایران و چه ایالات متحده، تلقی شود. اما در صورت ادامه جنگ غزه، هر لحظه ممکن است شرایط تغییر کند.

اعتراض اخیر علیه حملات هوایی ۲۵ دسامبر توسط ارتش ایالات متحده در پاسخ به حمله موشکی که یک سرباز آمریکایی را به شدت مجروح کرد، جدیدترین نمونه تدابیر سودانی بود. او نه تنها این حمله راکتی را اقدامی تروریستی خواند، بلکه حمله آمریکا را نقض جدی حاکمیت عراق دانست و اعلام کرد که «دولت عراق به سمت پایان‌دادن به حضور نیروهای ائتلاف بین‌المللی در کشورش پیش می‌رود».

اثرات اقتصادی

در حالی که اقتصاد عراق در ماه‌های اخیر نشانه‌هایی از بهبود را نشان داده است، پیش‌بینی می‌شود که بیکاری از نرخ ۲۵ درصد کنونی به ۴۰ درصد برسد. تمایل کمی برای وقوع جنگ دیگری در عراق وجود داشته و مردم عادی عراق نیز در حال مبارزه برای گذراندن زندگی هستند.

در صورت گسترش درگیری غزه، ممکن است عراقی‌ها تحت تأثیر رویدادهایی مانند حملات حوثی‌ها در دریای سرخ قرار گیرند. مسدودکردن ترافیک دریایی از طریق کانال سوئز و تغییر مسیر تردد به اطراف دماغه «امید نیک» در جنوب آفریقا می‌تواند بر نرخ تورم نسبتاً متوسط در عراق تأثیر بگذارد. در حالی که وضعیت اقتصادی عراق به مراتب بهتر از همسایگان منطقه‌ایش مانند ایران، ترکیه و مصر است، انتظارات مصرف‌کنندگانی به قیمت‌های نسبتاً باثبات عادت کرده‌اند، بالا بوده و حتی مقدار کمی آشفتگی اقتصادی در کنار خشم از وضعیت غزه می‌تواند دولت سودانی را به چالش بکشد.

همانطور که لوی الخطیب، وزیر انرژی سابق عراق می‌گوید: «اگر جنگ غزه ایران را در بر گیرد، این امر به عواقب بزرگی بر ثبات سیاسی و اقتصادی عراق منجر خواهد شد. این پیامدها ایران را مجبور خواهد کرد که نیازهای خود را با تأمین تقاضای داخلی در بخش برق و تأمین گاز و کاهش صادرات برق گاز طبیعی به عراق اولویت‌بندی کند».

در حال حاضر، واردات برق و گاز از ایران، حدود ۴۰ درصد برق عراق را تشکیل می‌دهد.

الخطیب خاطرنشان کرد: «کاهش صادرات ایران به عراق، شبکه ملی عراق را به خطر انداخته و ۵۰ درصد بخش‌های خدماتی و پروژه‌های سرمایه‌گذاری عراق را از کار می‌اندازد و بر درآمد این کشور تأثیر می‌گذارد. این اتفاق تأثیری منفی بر تولید ناخالص داخلی کشور خواهد داشت و به طور قطع باعث شعله‌ورشدن اعتراض‌های بی‌سابقه‌ای علیه دولت و نظام سیاسی خواهد شد. برای اینکه عراق از چنین وضعیتی اجتناب کند، راه‌حلی کوتاه‌مدت و سریع هزینه زیادی برای جبران خسارات وارده از کاهش واردات از ایران خواهد داشت. یکی از راه‌های آن واردات گازوئیل گران و تأمین تخصیص مالی بیشتر برای تعمیر و نگهداری تولید برق است که در نهایت کسری بودجه را فراتر از کنترل افزایش می‌دهد».

دکتر علی علاوی، معاون سابق نخست‌وزیر و وزیر دارایی عراق با این موضوع موافق است. او می‌گوید: «مطمئناً جنگ منجر به کاهش صادرات گاز ایران به عراق می‌شود». او افزود: «از این جنگ برای فشار بر عراق جهت کنارگذاشتن بی‌طرفی بین ایالات متحده و ایران استفاده خواهد شد. مردم عراق قاطعانه حامی فلسطین هستند و جنگ غزه باعث شده که ارتباط عراق و ایران کمتر از قبل مناقشه‌برانگیز باشد».

طی چندین دهه گذشته، خاورمیانه شاهد این سطح از بی‌ثباتی نبوده و عراق نیز از این بی‌ثباتی مصون نیست. حتی اگر عراق تا به امروز به طور مستقیم تحت تأثیر جنگ غزه یا یک درگیری منطقه‌ای گسترده قرار نگرفته باشد، در حال حاضر اثرات غیرمستقیم آن را از طریق افزایش تنش‌ها بین ایالات متحده و ایران و تظاهرات خیابانی گسترده در حمایت از فلسطین، حملات گروه‌های محور مقاومت به پرسنل ایالات متحده، تحرکات مخالفان سیاسی داخلی و تأثیرات آن بر اقتصاد عراق احساس می‌کند. در حالی که سودانی فعلاً موفق شده به طور ماهرانه‌ای این چالش‌ها را مدیریت کند، اما توانایی او برای هدایت عراق از میان طوفان جنگ غزه، همچنان محل ابهام است.