به گزارش اکوایران، رهبران کشورهای یجهانی به خوبی از خطرات پیروزی روسیه در اوکراین آگاه هستند. جو بایدن، رئیس‌جمهور ایالات متحده اخیراً اظهار داشت: «وقتی به مستبدان اجازه داده می‌شود در اروپا جولان دهند، این خطر افزایش می‌یابد که ایالات متحده مستقیماً به درون آن کشیده شود» و «عواقب آن در سرتاسر جهان طنین‌انداز می‌شود».

وقتی کاریزما به تنهایی کارساز نیست

ایالات متحده تا کنون در ارائه کمک 60 میلیارد دلاری خود به اوکراین شکست خورده و اتحادیه اروپا نیز نشان داده که قادر به انجام تعهد 50 میلیارد یورویی خود نیست. از آنجایی که این ناکامی‌ها ریشه در سیاست داخلی آن‌ها دارد، کاریزما و متقاعدسازی ولادیمیر زلنسکی، رئیس‌جمهور اوکراین، یا چنگ زدن و استقامت سربازانی که تحت فرماندهی ژنرال والری زالوژنی می‌جنگند، نمی‌تواند تفاوت زیادی ایجاد کند.

به نوشته پراجکت‌سیندیکیت، فرض کنید این کمک‌ها هرگز محقق نشوند. بدون سلاح و مهمات کافی، ارتش اوکراین در نهایت باید تسلیم روسیه شود. منابع غربی می‌گویند که روسیه تاکنون در اوکراین «اعدام‌های دسته جمعی، اخته کردن، تجاوز، شکنجه و ربودن کودکان» را انجام داده است، دلایل خوبی وجود دارد که فکر کنیم چنین تسلیمی به این خشونت‌ها در آنجا پایان نمی‌دهد. نیروهای پوتین - که عمدتاً از محکومان سابق و سربازان آموزش ندیده تشکیل شده‌اند - ممکن است در جریان اشغال تمام خاک اوکراین، به شکل وحشتناکی «عدالت طرف پیروز» را اعمال کنند.

تصرف اوکراین ممکن است لزوماً به اشغال و الحاق کامل منجر نشود. پوتین ممکن است در عوض، یک رژیم دست نشانده را روی کار بیاورد و بگوید که به «نظامی‌زدایی»، «نازی‌زدایی» و «بی‌طرف‌سازی» این کشور که از ابتدا گفته بود دست یافته است.

تهاجم سربازان «اوکراینی» به لهستان

اما آیا دستورکار توسعه‌طلبانه پوتین به همین جا ختم می‌شود؟ ما بر این باوریم که پوتین پس از آن به کشورهای ناتو چشم خواهد دوخت و از لهستان شروع خواهد کرد که اغلب در پروپاگاندا روسیه هدف قرار می‌گیرد. این کشور نه تنها عضو ناتو و اتحادیه اروپا است، رای دهندگان لهستانی اخیراً پوپولیسم جناح راست را به نفع یک دولت شدیداً طرفدار غرب رد کردند. این امر آن را به یک هدف دسته اول برای تهاجم روسیه تبدیل می‌کند.

ممکن است این سربازان روسی نباشند که به طور رسمی به لهستان اعزام می‌شوند. پوتین با فرستادن ارتش‌های نیابتی و سربازان بدون نشان (مانند مردان سبز کوچک که کریمه را در سال 2014 تصرف کردند) و به اهتزاز درآوردن پرچم‌های ساختگی در «جمهوری‌های خلق» ساختگی، امکان انکار را حفظ خواهد کرد. نباید تعجب کرد اگر روزی سربازانی با لباس‌های اوکراینی، گذرنامه‌های اوکراینی و برافراشتن پرچم‌های اوکراین وارد لهستان شوند.

تبلیغات کرملین هرگونه درگیری بین اوکراین (که حالا یک کشور دست نشانده روسیه، مانند بلاروس است) و لهستان را در نتیجه یک مناقشه، مثلاً بر سر غلات جلوه خواهد داد، در حالی که خصومت‌های قدیمی را پررنگ خواهد کرد که می‌تواند تا نسل‌کشی سال 1943 به عقب بازگردد. با توجه به اینکه کرملین مرتباً این دروغ را تبلیغ می‌کند که لهستان به دنبال بازپس گیری غرب اوکراین است، برای روسیه کاری ندارد که ادعا کند اوکراین چاره‌ای جز زدن ضربه اول در یک درگیری اجتناب ناپذیر ندارد. (به قول خود پوتین، او در خیابان‌های زادگاهش لنینگراد یاد گرفت که «وقتی دعوا اجتناب ناپذیر است، باید اولین ضربه را بزنی.»)

این روایت حتی ممکن است برخی از اوکراینی‌ها را متقاعد کند. به هر حال، این سناریو با نقض وعده ایالات متحده برای ماندن در کنار اوکراین آغاز می‌شود، و اتحادیه اروپا که نتوانسته است نزدیک به یک میلیون گلوله توپخانه را که در مارس 2023 وعده داده بود، تامین کند. اوکراینی‌ها در نبرد با روسیه شجاعت و قاطعیت نشان داده‌اند، اما اگر کمک‌های غرب خشک شود، احساس می‌کنند به کلی به آن‌ها خیانت شده است.

جنگ اوکراین

ماده 5 ناتو «مقدس نیست»

تهاجم ساختگی اوکراین به لهستان قاعدتاً باید باعث فعال شدن ماده 5 منشور ناتو شود، که می‌گوید حمله مسلحانه به یک یا چند عضو ناتو «حمله علیه همه آن‌ها تلقی می‌شود.» اما دلایلی وجود دارد که فکر کنیم ناتو ممکن است تصمیم بگیرد که اقدامی نکند. در حال حاضر برخی از مفسران برای چنین خیانتی زمینه سازی می‌کنند، مبنی بر این که ماده 5 مقدس نیست.

این اولین باری نخواهد بود که لهستان توسط کسانی که قول حفاظت از آن را داده بودند رها می‌شود. هنگامی که هیتلر در سال 1939 به لهستان حمله کرد و آن را با اتحاد جماهیر شوروی تقسیم کرد، متحدان لهستان، بریتانیا و فرانسه، مداخله نکردند. به همین ترتیب، هم ایالات متحده و هم بریتانیا از تعهد خود تحت تفاهم نامه بوداپست در سال 1994 برای تضمین حاکمیت اوکراین چشم پوشی کرده‌اند.

بنابراین، آیا ما به سمت جنگ جهانی سوم می‌رویم؟ آیا روسیه می‌تواند به طور مؤثر اوکراین را تصرف کند، و به لهستان (و احتمالاً سایر کشورها) حمله ‌کند، بدون اینکه مجبور باشد رودرروی ناتو قرار بگیرد؟ هر چه نباشد، پوتین استاد انکار است.

چنین نتیجه‌ای نه دور از ذهن است و نه اجتناب ناپذیر. ایالات متحده و اتحادیه اروپا می‌توانند با ارائه کمک‌هایی که به اوکراین وعده داده‌اند از این سناریوی کابوس‌وار جلوگیری کنند. باید امیدوار بود که تشخیص عواقب احتمالی رها کردن اوکراین زنگ بیدارباشی که به شدت به آن نیاز است را فراهم کند.

جنگ اوکراین