مخمصه غرب و خاورمیانه؛ سازگاری با دنیای چندقطبی یا نجات نظم جهانی؟
اکوایران: خاورمیانه و اروپا مجبورند رویکردی استراتژیک اتخاذ کرده تا بتوانند در نظم جهانی امروزی، جان سالم به در ببرند.
به گزارش اکوایران، سال ۲۰۲۴ با جنگ طولانی اوکراین، درگیری بیوقفه غزه و بحرانی فزاینده در دریای سرخ آغاز شد؛ در همین حال، تحلیلگران روایتهای جدیدی را در مورد جهان چندقطبی در حال ظهور، نظم جهانی جایگزین و زوال ابدی اروپا مطرح کردند. کشورهای خاورمیانه و اروپا مستقیماً تحت تأثیر چنین تحولاتی قرار دارند. اگر هر دو طرف به لحاظ استراتژیک فکر نکنند، روابط متقابل آنها نیز تحت تأثیر قرار خواهند گرفت. تفکر استراتژیک به معنای تعریف چشماندازی مشترک برای منطقه است که امنیت، صلح، انرژی، فناوری و سرمایهگذاری را در بر میگیرد.
به نوشته مارک پیِرینی برای مرکز خاورمیانه بنیاد کارنگی، در اروپا، مفهوم «جهان چندقطبی» اشکال مختلفی دارد. برای شروع، بازیگرانی خارج از زمین غرب وجود دارند. روسیه جنگ را به خاک اروپا کشانده که پیامدهایی در ناتو و اتحادیه اروپا دارد. ایران و محور مقاومت در حال مقابله با تهدیدها و حملات در خاورمیانه هستند. در آسیای دور نیز کره شمالی در حال تقویت زرادخانه نظامی خود است. این تحولات در حالی روی میدهد که بازیگران دیگر مانند چین و ترکیه برای نقشآفرینی گستردهتر در صحنه جهانی تلاش میکنند. همچنین ائتلافهای جدیدی (مانند اتحاد بریکس) حول منافع مشترک شکل گرفته که تهدیدی برای نظم موجود جهانی به شمار میرود.
انفعال نهادها
از این تحولات اینگونه نتیجه میگیریم که نهادهای جهانی و منطقهای نقش کمرنگی ایفا کردهاند. روسیه با استفاده از حق وتوی خود در شورای امنیت سازمان ملل، جلوی هرگونه پیامد سیاسی حملهاش به اوکراین را گرفته و تهدید مسکو به استفاده از تسلیحات هستهای تاکتیکی نیز نوعی بازدارندگی نظامی در برابر دخالت کشورهای ثالث فراهم کرده است. اگرچه شورای اروپا، حافظ اصول حقوق بشر در قاره سبز روسیه را بلافاصله پس از شروع حمله به اوکراین اخراج کرد، اما در برابر نقض و انکار احکام حقوق بشری دادگاه اروپا توسط ترکیه ساکت نشسته است.
فراتر از روایتهای کاهش نفوذ اروپا در جهان یا «خروج» ایالات متحده و دیگر کشورهای غربی از خاورمیانه، واقعیتهای روی زمین تصویر متفاوتی ارائه میدهند. در اینجا از منظر اروپاییها، به چهار مشاهده در مورد وضعیت فعلی جهان پرداخته شده است.
مصونیت پوتین
اول، حمله روسیه به اوکراین پیامدهای گستردهای برای کشورهای خاورمیانه و اروپا داشت. تحریمها علیه روسیه فرآیند عرضه نفت و گاز به اروپا را به هم ریخته، در حالی که سیاست «اقتصاد سبز» اروپا به تدریج محدودیتهای ساختاری جدیدی ایجاد خواهد کرد. در درازمدت، هنوز این سؤال مطرح است که آیا صادرکنندگان نفت و گاز خلیج فارس یا سایرین مانند ایالات متحده و نروژ، از این تغییر الگوی تجاری سود خواهند برد یا ضرر خواهند کرد.
انبار باروت در سرزمینهای اشغالی
دوم، آغاز جنگ غزه در ۷ اکتبر، پیشبرد توافق ابراهیم و حرکت سیاسی مبنی بر آن را تغییر داده است. همچنین درگیریهای میان محور مقاومت و آمریکا کل منطقه را درگیر کرده است. نمونه بارز آن درگیریها در دریای سرخ و مخاطرات موجود برای مسیر تجارت دریایی است.
با وجود محکومیت گسترده شورای امنیت سازمان ملل و چهارده کشور، رهبری انصارالله تأکید کرده تا زمانی که جنگ و محاصره غزه پایان نیابد، به حمله علیه کشتیهای تجاری مرتبط با اسرائیل ادامه خواهد داد. تأثیرات غیرمستقیم این ماجرا، سازماندهی مجدد مسیر دریایی آسیا و خلیج فارس به اروپا و تأثیر اقتصادی آن بر مصر بوده که از بابت کاهش شدید هزینههای ترانزیت کانال سوئز، متحمل ضرر شده است.
گرمگرفتن مسکو و آنکارا
سوم، ترکیه وارد شراکتی نو با روسیه شده است. همکاری آنها شامل پیشپرداخت احداث نیروگاه هستهای آققویو (تحت مالکیت و مدیریت روسیه) برای تولید برق، پرداختهای معوق (به روبل، نه دلار) برای گاز وارداتی روسیه و سهیمشدن مسکو در پالایشگاههای ترکیه است که در آنها، نفت خام روسیه به محصولات نهایی پتروشیمی تبدیل شده و به مسکو اجازه میدهد تا تحریمهای غرب را دور بزند. در سال انتخاباتی ۲۰۲۳ ترکیه، آنکارا منافع مالی قابل توجهی را در ازای اهرم روسیه بر بخش انرژی خود مبادله کرد. در همین حال، ترکیه به اجرای سیاست خارجی مبتنی بر امنیت در خاورمیانه، یعنی امنیت در سوریه، عراق، لیبی و شرق مدیترانه ادامه میدهد که شامل عنصر غیرقابل پیشبینی است.
حضور نظامی در خاورمیانه
چهارم، بر خلاف تصور غالب، حضور نظامی غرب در خاورمیانه همچنان چشمگیر است. ایالات متحده با داشتن نیرو و داراییهای بزرگ مستقر در سراسر منطقه (بحرین، جیبوتی، عراق، اردن، کویت، عمان، قطر، ترکیه و امارات متحده عربی)، در میان کشورهای غربی پیشتاز است. فرانسه پایگاههای دائمی در جیبوتی و امارات داشته و نیروهایش در دریای سرخ، اقیانوس هند و عراق فعالند. همچنین بریتانیا دارای پایگاههایی در قبرس بوده و در دریای سرخ و عراق فعالیت دارد. به طور کلی، وضعیت امنیتی منطقه به شدت ناپایدار بوده و خطرات تشدید آن بسیار است.
تابآوری نظام تکقطبی
ممکن است اختلالات متعدد و کنشها یا واکنشهای خشونتآمیز در کوتاهمدت تعیینکننده باشند، اما به تنهایی به معنای نظم جهانی جایگزین نیستند. حرکت نظم جهانی به ساختاری چندقطبی چند نشانه و مؤلفه دارد: تغییر الگوهای تجارت و مصرف انرژی و پیامدهای ناشناخته آن، تداوم حضور نظامی قدرتهای غربی در جایی که منافع حیاتی آنها در خطر است، ظهور بازیگران نظامی جدید در خاورمیانه و اطراف آن و تداوم تسلط کشورهای غربی (به ویژه ایالات متحده و اتحادیه اروپا) در حوزه اقتصادی، مالی، فناوری، علمی و هنجاری.
اگرچه رهبران سیاسی خاورمیانه و اروپا در مورد نیاز به نظم جهانی جایگزین بحث کنند و گروه اول از ناتوانی گروه دوم در موضوع درگیریهای بینالمللی ابراز تأسف کند؛ اما چیزی که ما را به دورهای طلایی میرساند، جنگ و خشونت نیست، بلکه گفتگو و دیپلماسی خواهد بود.
فراتر از پیامدهای ۷ اکتبر، زمان آن فرا رسیده که رهبران اتحادیه اروپا به خاورمیانه از منظر استراتژیک نگاه کنند و کشورهای حوزه خلیج فارس نیز چشماندازی برای صلح و امنیت در منطقه ارائه دهند.
تیتر یک در اکوایران
پربینندهترینها
-
فوری؛ شورای حکام آژانس قطعنامه ضدایرانی را تصویب کرد
-
فوری؛ ممکن است امشب قطعنامه صادر نشود
-
از قطع روابط تا دیدار ژنرالها؛ واکاوی تلاشهای ریاض برای نزدیکی به تهران
-
قیمت جدید محصولات ایران خودرو رسما اعلام شد / توضیحات وزیر صمت درباره افزایش قیمت خودروها
-
واکنش فوری تهران به قطعنامه شورای حکام آژانس
-
معمای ترامپ در مواجهه با تهران/ چه چیزهایی میتواند مانع از مذاکره شود؟
-
توصیه مولوی عبدالحمید به گفتوگو با آمریکا و اروپا/ گام اهل سنت برای وفاق
-
پشت پرده معامله قرن بن سلمان با پوتین
-
چرا غرب از گروسی ناامید شد؟/ واکنش تهران به صدور قطعنامه احتمالی چه خواهد بود؟