به گزارش اکوایران، در حالی که جنگ روسیه در اوکراین وارد سومین سال خود می‌شود، اروپا بسیار بهتر از حد انتظار عمل کرده است. اما بازگشت ترامپ می‌تواند همه چیز را به خطر بیاندازد. در ادامه یادداشت فارن‌افرز درباره مسیری که اروپا در آن قرار دارد و تاثیری مخربی که ترامپ می‌تواند روی این گذار به سمت خود اتکایی آن بگذارد را می‌خوانید. این یادداشت در دو بخش ترجمه شده است که بخش اول آن در ادامه آمده است:

برای چندین دهه پس از جنگ جهانی دوم، اروپایی‌ها روی ایالات متحده به عنوان تضمین کننده نهایی امنیت خود حساب می‌کردند. این قاره برای هدایت سیاست ناتو، ایجاد بازدارندگی هسته‌ای و ایجاد اجماع میان کشورهای به واشنگتن متکی بود. اروپا پس از پایان جنگ سرد، با کاهش هزینه‌های دفاعی، شکست در توقف نسل کشی بوسنی در اوایل دهه 1990، و امتناع از ایفای نقش سیاسی در حل و فصل بحران در سوریه، چتر امنیتی ایالات متحده را یک امر بدیهی می‌دانست. پس از حمله روسیه به اوکراین در سال 2022، بسیاری پیش بینی کردند که اروپایی‌ها ممکن است از کمک به کیف خودداری کنند. آخرین باری که ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه به فراز مرزهای اوکراین لشکرکشی کرد - با الحاق کریمه در سال 2014 - اروپا با تحریم‌های ضعیف و تلاش‌های نصف و نیمه برای مصالحه دیپلماتیک پاسخ داد و در عین حال وابستگی خود را به گاز روسیه افزایش داد.

اما در چند سال گذشته، جهان نمایی از اروپایی قوی‌تر را دیده است. کشورهای اروپایی برای مقاومت در برابر تجاوز روسیه، میزبانی از میلیون‌ها پناهنده، رها کردن دردناک گاز روسیه، اعمال تحریم‌های اقتصادی شدید و محدودیت‌های صادراتی بر روسیه، آموزش سربازان اوکراینی و دعوت از اوکراین برای پیوستن به اتحادیه اروپا، جبهه واحدی را ایجاد کرده‌اند. بسته کمکی 53 میلیارد دلاری اتحادیه اروپا به اوکراین که قرار است در ماه فوریه تصویب شود، کمک‌های اقتصادی و نظامی اروپا به کیف، از جمله تعهدات چند ساله‌اش را به دو برابر مبلغی می‌رساند که ایالات متحده ارائه می‌کند. برای اولین بار از سال 2007، اتحادیه اروپا حتی این اعتماد به نفس را به دست آورده است که به طور قابل توجهی گسترش یابد.

این قدم‌ها با پشتوانه یک رابطه فراآتلانتیکی مستحکم برداشته شد. اما رهبران اروپایی، دیگر نمی‌توانند روی یک ایالات متحده دوست حساب کنند. آن‌ها باید برای این احتمال آماده شوند که یک سال دیگر، ایالات متحده دوباره توسط دونالد ترامپ رهبری شود. ترامپ در طول مبارزات انتخاباتی حزب جمهوری‌خواه گفته است که در صورت انتخاب مجدد در نوامبر 2024، با ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه برای پایان دادن به جنگ اوکراین «در 24 ساعت» مذاکره کند، از اروپا بخواهد که مهمات مورد استفاده در اوکراین را به آمریکا بازپرداخت کند، از توافقنامه آب و هوای پاریس خارج شود و با اعمال تعرفه ده درصدی بر تمام واردات، اقتصاد جهانی را متلاطم کند.

بزرگ‌ترین تهدید: دفاعی-نظامی

دسامبر گذشته، سنای ایالات متحده قانونی را تصویب کرد که خروج یکجانبه ایالات متحده از ناتو را برای ترامپ دشوارتر می‌کرد. اما اروپایی‌ها نمی‌توانند به همکاری نظامی با دولت ترامپ متکی باشند چراکه ترامپ خشم ویژه‌ای نسبت به ائتلاف دارد. پوتین ممکن است احتمال اینکه ترامپ به تعهد ایالات متحده به ماده 5 ناتو توجه نکند را به عنوان دعوتنامه‌ای برای آزمایش عزم ناتو و حمله به کشورهای بالتیک تفسیر کند.

قبل از اینکه روسیه به اوکراین حمله کند، رهبران اروپایی می‌دانستند که باید بالغ شوند – که تا حدی به معنای تکیه کمتر به ایالات متحده بود. از برخی جهات، دوره اول ترامپ، اتحادیه اروپا را به سمت خوداتکایی بیشتر سوق داد، زیرا ترامپ نشان داد که تنها اتحادش با منافع خودش است.

با این حال، پس از حمله روسیه به اوکراین در سال 2022، بحث و رفتار اروپا در مورد امنیت به طور چشمگیری تغییر کرد. اگرچه کمک‌های نظامی و مالی اروپا به اوکراین در حال حاضر بیشتر از کمک های ایالات متحده است، اما حمایت ایالات متحده برای تلاش‌های جنگی اوکراین و امنیت گسترده‌تر اروپا حیاتی است. و بسیاری از پیامدهای بلندمدت اولین دوره ریاست جمهوری ترامپ هنوز در حال آشکار شدن است: صلح در سراسر جهان در حال فروپاشی است و رهبران اقتدارگرا جسورتر شده‌اند. آذربایجان 120،000 ارمنی را از قره باغ کوهستانی بیرون راند. رقابت بین ایالات متحده و چین داغ شده است. زنجیره‌ای از کودتاهای نظامی در غرب آفریقا، رؤسای جمهور منتخب دموکراتیک و همچنین صلح‌بانان اروپایی را از قدرت برکنار کرده است. و تا حدی به لطف سیاست‌های بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل - که ترامپ از او حمایت کرد- جنگ داغی در خاورمیانه آغاز شده است.

200703112839-01-trump-europe-rel

این‌ها مشکلات اروپا هم هست. سیل پناهجویان به مرزهای اتحادیه اروپا تأثیر زیادی بر سیاست داخلی اروپا دارد. تجدید درگیری در خاورمیانه موج های جدیدی از یهودی ستیزی و اسلام هراسی را در اروپا و همچنین افزایش تهدید تروریسم را برانگیخته است. حتی اگر اوکراین جاه‌طلبی‌های روسیه برای حکومت بر قلمرو و مردمش را خنثی کند، روسیه احتمالاً یک چالش امنیتی بلندمدت باقی خواهد ماند و اروپایی‌ها را وادار می‌کند تا سناریوهای دفاع جمعی را بازبینی کنند و سطحی از آمادگی نظامی را ایجاد کنند که از زمان جنگ سرد تاکنون نداشته‌اند.

رهبران اروپایی امیدوارند که دومین دوره ریاست جمهوری بایدن از پیوند فراآتلانتیک محافظت کند و به آن‌ها زمان و حمایت بدهد تا مسئولیت بیشتری در قاره و مناطق متلاطم در همسایگی آن را بر عهده بگیرند. اما ممکن است نتوانند این زمان و پشتیبانی را دریافت کنند. دور دوم ریاست جمهوری ترامپ ممکن است بی‌ثباتی‌ای را تشدید کند که اروپا در حال حاضر برای مدیریت آن تلاش می‌کند. این وظیفه اروپاست که هم اکنون اقدام کند و گام‌های مشخصی برای حفظ امنیت و اقتصاد خود بردارد. همچنین باید قدرت اتحادیه اروپا را افزایش دهد و به نقاط ضعف نهادی، که ظرفیت آن را برای رهبری -در جهانی که درگیر منازعات ژئوپلیتیکی است- محدود می‌کند، رسیدگی کند. به طور خلاصه، اروپا باید آینده خود را «ضد ترامپ» کند. این قاره چهار سال از ریاست جمهوری ترامپ را پشت سر گذاشت. اما عبور از چهار سال دوم بسیار سخت‌تر خواهد بود.

ناملایمات عصر ترامپ

اروپایی‌ها در گذشته هم با رهبران جمهوری‌خواه آمریکا مشکل داشته‌اند، اما چالش‌هایی که ترامپ ایجاد کرد جدید بود. او اولین رئیس جمهور ایالات متحده بود که با اروپا به عنوان عضوی از خانواده رفتار نکرد. به نظر می‌رسید که او با حاکمان مستبدی مانند پوتین و رئیس‌جمهور چین، شی جین پینگ راحت‌تر از رهبران اروپایی منتخب دموکراتیک مانند آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان است. ترامپ در خروج یکجانبه از توافق سال 2015 تردید نکرد (و طرف‌های اروپایی توافق را تهدید به تحریم در صورت تعامل با ایران کرد) و یا حتی به خودش زحمت نداد قبل از انجام اقدامات مهم سیاست خارجی، مانند امضای توافقنامه 2020 ابراهیم یا خروج نیروهای آمریکایی از سوریه، آن‌ها را آگاه کند. ترامپ نه تنها برنامه‌های ایالات متحده برای توافق تجاری با اتحادیه اروپا را رها کرد، بلکه سیاست‌های حمایت‌گرایانه بی‌سابقه‌ای را اعمال کرد که صادرکنندگان اروپایی را هدف قرار داد.

رهبران اروپا متوجه شدند که قاره آن‌ها باید مستقل‌تر و خودمختارتر شود - به زبان ساده، تواناتر و مسئول امور جهانی خود شود. آن‌ها باید برای حفظ خود در نظام چند قطبی گام برمی‌داشتند. برای مثال تهدید ترامپ به اعمال تحریم‌های اقتصادی علیه اروپا، جرقه‌ای برای رهبران این قاره برای تقویت یورو از طریق یکپارچه‌سازی بیشتر بانک‌ها و سیستم‌های مالی خود و امضای قراردادهای تجاری با شرکای جدید در آفریقا، آسیا و آمریکای لاتین بود. از نظر امنیتی، حملات ترامپ به هزینه‌های دفاعی کم اروپا و تهدیدهای او مبنی بر خروج از ناتو، اتحادیه اروپا را به سمت ایجاد انگیزه‌های نهادی، قانونی و مالی برای کشورهای اروپایی سوق داد تا برای دفاع بیشتر هزینه کنند.

تهدید دوگانه

مسئله مهمی که اروپایی‌ها باید درک کنند این است که خطر ناشی از ایالات متحده انزواطلب‌تر از مرزهای شرقی اروپا فراتر می‌رود. برای چندین دهه، اروپایی ها کمبودهای قابل توجهی در بودجه و توانایی‌های دفاعی خود داشته‌اند. این موضوع ظرفیت محدود کشورهای اروپایی برای افزایش تولید صنعتی-دفاعی برای تسلیح اوکراین و تکمیل ذخایر مهمات و تسلیحات خود را توضیح می‌دهد. اروپایی‌ها به طور منطقی تصور می‌کردند که ایالات متحده در شرایط اضطراری رهبری را بر عهده خواهد گرفت.

کمک اساسی ایالات متحده به امنیت اروپا دیگر مانند دوران جنگ سرد، در درجه اول نیرو (و تانک) روی زمین نیست، بلکه در حوزه‌هایی مانند اطلاعات، شناسایی و نظارت، حمل و نقل هوایی استراتژیک، سوخت‌گیری هوایی و رصد و ارتباطات فضا و همچنین بازدارندگی هسته‌ای و توانایی استقرار سریع حجم قابل توجهی از نیروهای فوق آموزش دیده در صورت نیاز بود. در عمل، ایالات متحده در حال حاضر تنها متحد ناتو است که یک پکیج «نیروی کامل» دارد.

اما خطرات ریاست جمهوری دوم ترامپ بسیار فراتر از دفاع و امنیت است. در دوران ترامپ، روابط آمریکا و چین ممکن است بدتر شود. این امر شرکت‌های اروپایی را که در هر دو کشور فعالیت می‌کنند در موقعیت دشواری قرار می‌دهد: با تهدید تحریم‌های ثانویه، ترامپ می‌تواند فعالانه شرکت‌های اروپایی را مجبور به توقف فعالیت در چین کند یا اروپایی‌ها را برای جلوگیری از سرمایه‌گذاری چین در اروپا تحت فشار قرار دهد. ترامپ وعده داده است که در صورت انتخاب مجدد، تعرفه 10 درصدی بر همه کالاهای وارداتی اعمال خواهد کرد و تأثیر چنین اقدامی - در صورتی که کنگره آن را تصویب کند - به شدت در اروپا احساس خواهد شد.

برای چندین دهه، تعمیق دموکراسی در اروپا با نفوذ ایالات متحده گره خورده است. در سال 2021، دولت بایدن برای دفاع از آزادی مطبوعات در لهستان، رئیس‌جمهور این کشور را برای وتوی لایحه رسانه‌ای بحث‌برانگیز متقاعد کرد. اگر ترامپ برای دور دوم انتخاب شود، ممکن است به دنبال تضعیف بیشتر نهادهای دموکراتیک در ایالات متحده، از جمله وزارت دادگستری، و تحقیر حاکمیت قانون باشد. این امر باعث جسارت پوپولیست‌ها و احزاب اروپایی بدبین به اتحادیه می‌شود. اولین دوره ریاست جمهوری ترامپ به اروپایی‌ها آموخت که چگونه حمایت سیاسی رئیس جمهور ایالات متحده از پوپولیست‌ها عملاً وحدت اتحادیه اروپا را به خطر می‌اندازد.

بهترین راه مقابله

 

ادامه دارد ...