به گزارش اکوایران، در دهم مارس ۲۰۲۳، ایران و عربستان سعودی پس از ۶ سال وقفه، توافق کردند روابط دیپلماتیک خود را از سر بگیرند.

به نوشته مدرن دیپلماسی، هر دو کشور متعهد شدند سفارتخانه‌های خود را در کشورهای یکدیگر افتتاح کنند و توافقات مهمی را که در گذشته بین دو کشور امضا شده بود، احیا سازند. این توافق توسط چین میانجی‌گری شد. در بیانیه‌ای که توسط چین، ایران و عربستان سعودی منتشر شد، آمده است: «برای ازسرگیری روابط دیپلماتیک بین آن‌ها و بازگشایی سفارتخانه‌ها و نمایندگی‌هایشان در مدت‌زمان حداکثر دو ماه».

این توافق به دلایل متعددی قابل توجه بود. اولاً، به گفته چندین تحلیلگر، این توافق که توسط چین میانجی‌گری شد، تکرار محکم این واقعیت بود که نفوذ پکن در خاورمیانه طی سال‌های اخیر به طور قابل توجهی افزایش یافته است، در حالی که نفوذ آمریکا به دلیل افزایش تعامل اقتصادی چین با خاورمیانه رو به کاهش است.

جالب اینجاست که واشنگتن در حالی که نسبت به پایبندی ایران به تعهدات خود در این توافق محتاط بود، از این توافق استقبال کرد؛ مشروط بر اینکه به ثبات خاورمیانه، به ویژه در رابطه با یمن و سوریه، کمک کند.

سخنگوی کاخ سفید درباره این توافق گفت: «اگر این توافق پایدار بماند، صرف نظر از اینکه منافع چه بوده یا چه کسی سر میز نشسته است، اگر بتوان آن را حفظ کرد و جنگ در یمن پایان یابد و عربستان سعودی مجبور نباشد دائماً در برابر حملات حوثی‌ها از خود دفاع کند، از آن استقبال می‌کنیم».

ثانیاً، این توافق به این دلیل اهمیت داشت که روابط ایران و عربستان سعودی در سال ۲۰۱۶ به طور قابل توجهی دچار تنش شده بود. حتی تمرکز اولیه دولت بایدن بر کاهش تنش‌ها با ایران و احیای برجام با استقبال عربستان سعودی مواجه نشد.

پس از این توافق، خوش‌بینی‌هایی نسبت به گسترش روابط اقتصادی بین دو کشور وجود داشت، هرچند تحریم‌های شدید آمریکا علیه ایران مانعی جدی برای این امر به شمار می‌رفت.

سال پس از توافق و ناآرامی‌های خاورمیانه

اکنون پس از گذشت یک سال، خاورمیانه در آشوب قرار دارد. این نه تنها به درگیری اسرائیل و فلسطین مربوط می‌شود، بلکه حملات نیروهای حوثی به پایگاه‌های نظامی آمریکا و دریای سرخ، نه تنها بر خاورمیانه بلکه بر اقتصاد جهانی تأثیر بسزایی گذاشته است؛ زیرا بخش قابل توجهی از تجارت جهانی (بین ۱۲ تا ۱۵ درصد) از دریای سرخ می‌گذرد. از اواسط نوامبر، چندین کشتی تجاری توسط پهپادها یا موشک‌های حوثی آسیب دیده‌اند. در تازه‌ترین حمله حوثی‌ها، یک کشتی با مالکیت یونانی و با پرچم باربادوس در خلیج عدن به دچار حریق شد که منجر به کشته‌شدن سه خدمه کشتی گردید. در نتیجه این وضعیت، کشورها شروع به استفاده از مسیر دماغه «امید نیک» واقع در جنوب آفریقا کرده‌اند.

لازم به ذکر است که کشورهای حاشیه خلیج فارس، از جمله عربستان سعودی و امارات متحده عربی، در حالی که نمی‌خواهند با ایران درگیر شوند، بارها بر لزوم یافتن مسیرهای تجاری جایگزین تأکید کرده‌اند.

نقش چین در خاورمیانه

پس از حملات حوثی‌ها به دریای سرخ، چین با ایران صحبت کرد تا از حملات بیشتر حوثی‌ها به منافع اقتصادی خود (مشخص نیست که آیا پکن فقط در مورد منافع اقتصادی خود با تهران صحبت کرده است یا اینکه برای تأمین منافع اقتصادی کشورهای دیگر نیز اقدام کرده است) جلوگیری کند. چینی‌ها همچنین به ائتلاف آمریکا و انگلیس برای تأمین امنیت دریای سرخ نپیوسته‌اند.

میت رامنی، سناتور جمهوری‌خواه ایالت یوتا با انتقاد از رویکرد چین نسبت به مناقشه دریای سرخ گفت: «ما با برافراشتن پرچم خود و به خطر انداختن جان زنان و مردانمان در آنجا حضور داریم. چین کشوری است که من گمان می‌کنم بیشترین ضرر را از بسته‌شدن تجارت دریای سرخ متحمل می‌شود و با این حال، آن‌ها کناری ایستاده‌اند و وانمود می‌کنند که دوست همه هستند».

احتمال ریاست‌جمهوری ترامپ و تأثیر آن بر خاورمیانه

احتمال بالای ریاست‌جمهوری ترامپ نیز اهمیت خواهد داشت، زیرا او کسی بود که از توافق هسته‌ای ایران خارج شد و از آن زمان، روابط آمریکا و ایران سیر نزولی قابل‌توجهی را طی کرد. دولت بایدن در احیای توافق هسته‌ای ایران ناموفق بوده، اما تلاش‌هایی برای کاهش تنش‌ها با تهران صورت گرفته است. در واقع، چندین سیاستمدار جمهوری‌خواه و همچنین ترامپ، دولت بایدن را به دلیل کاهش تحریم‌ها علیه ایران سرزنش کرده‌اند. رویکرد خصمانه‌تر ایالات متحده نسبت به ایران تحت رهبری ترامپ می‌تواند ابهامات بیشتری در خاورمیانه ایجاد کند و اینکه سعودی‌ها که روابط دیپلماتیک خود را با تهران از سر گرفته‌اند، چگونه به آن واکنش نشان خواهند داد، هنوز مشخص نیست.

نقش احتمالی عربستان سعودی در کاهش تنش‌ها بین ایران و غرب

در حالی که بحث‌های زیادی در مورد استفاده چین از نفوذ خود در قبال ایران وجود دارد، اما برای عربستان سعودی نیز این امکان وجود دارد که به عنوان میانجی بین ایران و غرب عمل کند. اینکه آیا غرب از عربستان سعودی استفاده خواهد کرد نیز معلوم نیست.

در نتیجه، چشم‌انداز خاورمیانه در طول یک سال گذشته به طور قابل توجهی تغییر کرده است. باید دید که آیا بهبود روابط بین تهران و ریاض از سال گذشته را می‌توان برای ایجاد ثبات نسبی در منطقه به کار گرفت.