به گزارش اکوایران، در طول سه سال گذشته، سیاست خارجی عربستان سعودی از رویکردی مقابله‌جویانه و مداخله‌گرایانه به رویکردی مبتنی بر تعامل سازنده و پل‌سازی با دیگر قدرت‌های منطقه‌ای تغییر یافته است. ریاض با رهبری ولیعهد محمد بن سلمان و با پشتوانه وفور دلارهای نفتی، رشد اقتصادی قوی و اعتمادبه‌نفس فزاینده، تغییر رویکرد دیپلماتیک خود را آغاز کرده است.

به نوشته جان کالابریس، استاد روابط بین‌الملل در دانشگاه آمریکایی واشنگتن دی‌سی برای وبگاه نشنال اینترست، این تعامل به عربستان سعودی اجازه می‌دهد تا انرژی خود را صرف برنامه تحول اقتصادی «چشم‌انداز ۲۰۳۰» کرده و در عین حال، نفوذ جهانیش را نیز افزایش دهد. با این حال، تجدید درگیری‌ها، چه در داخل و چه خارج از خاورمیانه، محدودیت‌های دیپلماسی سعودی را آشکار ساخته و سطح بالای مداوم ریسک ژئوپلیتیکی این پادشاهی را برجسته کرده است.

«چشم‌اندازی» در خطر

تلقیح عواملی از جمله کاهش اعتماد به تضمین‌های امنیتی ایالات متحده، ضرورت اجرای اصلاحات اقتصادی و هزینه‌های اخلاقی و مادی مداخله نظامی در یمن، منجر به تغییر محسوس سیاست خارجی عربستان سعودی از رویارویی به سمت آشتی‌جویی شده است.

لحظه محوری این تغییر در ۱۴ سپتامبر ۲۰۱۹ رخ داد، زمانی که حمله موشکی و پهپادی یمنی‌ها به تأسیسات فرآوری نفت آرامکو در عقیق و میدان نفتی خریس بیش از نیمی از تولید نفت عربستان سعودی را مختل کرد. در پاسخ به این حمله و با توجه به تصمیم ایالات متحده برای کناری‌ایستادن در این ماجرا، ریاض تلاش‌های خود برای گفتگوهای غیرمستقیم با تهران جهت کاهش تنش‌ها را آغاز کرد.

پس از بحران جهانی کرونا و با کنارگذاشتن سیاست‌های «تهاجمی اما بی‌فایده» سال‌های ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۸، عربستان سعودی با رویکرد «اول دیپلماسی» خود در قبال مسائل منطقه‌ای ظاهر شد. نشست ژانویه ۲۰۲۱ سران شورای همکاری خلیج فارس در العلای عربستان با امضای توافقی به پایان رسید که به محاصره تقریباً چهار ساله قطر پایان می‌داد. آن سال با سفر بن سلمان به کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس برای برطرف‌کردن اختلافات درون‌منطقه‌ای و ایجاد موضعی متحد در قبال ایران به پایان رسید.

عادی‌سازی روابط با قطر

با این تغییر رویکرد، دیپلمات‌های سعودی با همکاری میانجیگران مورد اعتماد عمانی، در آوریل ۲۰۲۲ با آتش‌بس تحت نظارت سازمان ملل با حوثی‌های یمن موافقت کردند. سیاست‌گذاران سعودی همچنین گفتمان خود در رابطه با ترکیه را تغییر داده و از این دیدگاه که آن را تهدیدی می‌دانستند، به این دیدگاه که می‌توان آن را شریک بالقوه‌ای در نظر گرفت، روی آوردند. دیدار ژوئن ۲۰۲۲ بین بن سلمان و رجب طیب اردوغان، رئیس‌جمهور ترکیه در آنکارا با تعهد «آغاز فصل جدید همکاری در روابط دوجانبه» به پایان رسید.

از آن زمان، ریاض همچنین از تلاش ناموفق خود برای سرنگونی رژیم بشار اسد، رئیس‌جمهور سوریه عقب‌نشینی کرده است. شاهزاده فیصل بن فرحان، وزیر خارجه عربستان سعودی در سخنرانی خود در کنفرانس فوریه ۲۰۲۳ امنیتی مونیخ اشاره کرد که انزوای اسد رو به پایان است: «اجماعی در حال شکل‌گیری است مبنی بر این که وضع موجود قابل ادامه‌دادن نبوده و هیچ راهی برای دستیابی به اهداف حداکثریمان وجود ندارد». سه ماه بعد و پس از ۱۲ سال تعلیق عضویت سوریه در اتحادیه عرب، عربستان سعودی با میزبانی از اجلاس سران اتحادیه از اسد استقبال کرد و سپس، فعالیت مأموریت‌های دیپلماتیک هر دو کشور از سر گرفته شد.

در همین حال، مذاکراتی که عمان و عراق در دوره‌های مختلف به مدت دو سال تسهیل کردند، سرانجام در مارس ۲۰۲۳ به ثمر نشست و عربستان سعودی با میانجیگری چین به توافقی با ایران برای برقراری مجدد روابط دیپلماتیک دست یافت. وال‌استریت ژورنال در ماه آگوست سال گذشته گزارش داد که مقامات سعودی و آمریکایی در مورد توافقی تاریخی برای عادی‌سازی روابط بین عربستان سعودی و اسرائیل نیز پیشرفت‌هایی داشته‌اند.

ناخدا بن سلمان

اگرچه ممکن است ریاض مسیر محتاطانه‌تری را در سیاست خارجی خود برگزیده باشد، اما همچنان رویکردی کاملاً پیش‌دستانه دارد.

بن سلمان کاملاً بر هدایت عربستان سعودی به سوی آینده پسا نفت متمرکز بوده و از منابع کشور برای تبدیل آن به یک بازیگر مهم ژئوپلیتیکی با پایه اقتصادی متنوع استفاده می‌کند. بر این اساس، دیپلماسی سعودی با هدف بازسازی منطقه مطابق با منافع سعودی و ایفای نقشی مستقل و تأثیرگذار در عرصه جهانی هدایت می‌شود.

رهبری سعودی این ایده را نهادینه کرده که اکنون جهان سیال و چندقطبی است. ریاض در مواجهه با تغییر ژئوپلیتیک جهانی، خود را یک قدرت میانه از خود مطمئن نشان می‌دهد؛ قدرتی که به اعتقاد ولیعهد، «حق دارد با یک صورت فلکی متغیر از شرکا برای جابه‌جایی بازارها و شکل‌دهی به نتایج سیاسی همکاری کند».

عربستان سعودی تحت رهبری بن سلمان تلاش دارد تا جایگاه ریاض به عنوان قدرتی پیشرو در جهان عرب و بازیگری برجسته در عرصه دیپلماسی بین‌المللی را تثبیت سازد. بر این اساس، عربستان سعودی تعاملات دیپلماتیک خود را تشدید کرده و تلاش‌هایش را بر بازسازی وجهه و اعتبار کشور و همچنین ولیعهد متمرکز ساخته است. در حالی که اتحاد امنیتی پادشاهی با ایالات متحده به کار خود ادامه می‌دهد، روابط جدیدی با مسکو و پکن تقویت می‌شود. علاوه بر این، عربستان سعودی حضور خود را در مجامع چندجانبه افزایش می‌دهد و خود را به عنوان یک صلح‌ساز بازتعریف می‌کند.

بازگشت تمرکز اقتصادی عربستان سعودی به سمت آسیا و تعمیق تعاملات آن با چین پیشرفت خوبی داشته است. با وجود روابط رو به رشد با چین، رهبری سعودی درک می‌کند که بعید است پکن در آینده‌ای قابل پیش‌بینی، جایگزین واشنگتن به عنوان تأمین‌کننده اصلی امنیت منطقه شود. با این حال، ریاض به ایالات متحده اعلام کرده که تمایلی به فشار برای پذیرش هر گونه همسویی ژئوپلیتیکی خاصی ندارد. قابل‌توجه‌ترین نکته این است که ریاض از پیروی از فشار آمریکا و اروپا برای منزوی‌کردن مسکو در پی حمله روسیه به اوکراین خودداری کرده و همچنان با این کشور در زمینه سیاست نفت در ائتلاف اوپک‌پلاس همکاری می‌کند.

برای پیشبرد منافع خود، ریاض در جهت گسترش مشارکتش در مجامع چندجانبه، چه در سطح بین‌المللی و چه منطقه‌ای تلاش کرده است. قدرت مالی پادشاهی به آن امکان می‌دهد تا در چارچوب گروه ۲۰، بزرگ‌ترین بلوک اقتصادی جهان نقش مهمی ایفا کند. گروه ۲۰ ثابت کرده که یک مکانیسم ارزشمند برای پیشبرد اهداف سعودی است. در طول نشست‌های سپتامبر ۲۰۲۳، مذاکره‌کنندگان سعودی همانطور که در نشست قبلی انجام داده بودند، به طرز ماهرانه‌ای مقاومت در برابر «حذف تدریجی سوخت‌های فسیلی» را رهبری کرده و تنها پس از اشاره متن بیانیه اجلاس به فناوری‌های دیگر برای محدودکردن انتشار گازهای گلخانه‌ای، با ادبیات به کار رفته در «اعلامیه رهبران دهلی‌نو» موافقت کردند. در حاشیه اجلاس سپتامبر ۲۰۲۳، از کریدور هند-خاورمیانه-اروپا (IMEC) با حمایت عربستان سعودی پرده‌برداری شد. IMEC، یک شبکه حمل‌ونقل چندوجهی و چندملیتی می‌تواند در صورت تحقق، پتانسیل تبدیل منطقه خلیج فارس به نقطه کانونی تجارت جهانی را شکوفا کرده و فرصت‌های تجاری بی‌سابقه‌ای را فراتر از انرژی، برای سعودی‌ها به ارمغان بیاورد.

محمد بن سلمان گروه ۲۰

ریاض همچنین یک کمپین قوی دیپلماسی نرم را برای کشورهای نیم‌کره جنوبی، به ویژه در سراسر آفریقا، به راه انداخته است. نوامبر گذشته، ریاض میزبان اولین اجلاس سران سعودی-آفریقا بود که رهبران پنجاه کشور از سراسر قاره را گرد هم آورد. در این نشست، بن سلمان متعهد شد از «راه‌حل‌های نوآورانه» برای مقابله با بدهی آفریقا حمایت کند. وزارت دارایی سعودی نیز برنامه‌هایی را برای تخصیص حدود ۵۳۳ میلیون دلار بودجه توسعه اعلام کرد. برگزاری این نشست بر چشم‌انداز عربستان سعودی برای ادغام آفریقا در اولویت‌های متنوع سیاست خارجی و تجاری خود و نشان‌دادن رهبری جهانی با تقویت پیوندهای قوی‌تر بین منطقه خاورمیانه و قاره آفریقا تأکید کرد. این اجلاس همچنین بخشی از کمپینی موفق و به درست‌اجراشده برای کسب تأیید کشورهای آفریقایی از نامزدی عربستان برای میزبانی نمایشگاه ۲۰۳۰ و جام جهانی فوتبال ۲۰۳۴ بود.

دیپلماسی چندجانبه فعال عربستان سعودی چشم‌اندازهایش را به سمت شرق نیز گسترش داده است. در مارس ۲۰۲۳، کابینه عربستان سعودی تصمیمی پیوستن به سازمان همکاری‌های شانگهای به عنوان شریک گفتگو تصویب کرد. چهار ماه بعد، اولین نشست سران شورای همکاری خلیج فارس و پنج کشور آسیای مرکزی در جده برگزار شد. این همکاری می‌تواند راه افزایش دسترسی بازار و مشارکت عربستان سعودی در انرژی پاک و سایر پروژه‌های آسیای مرکزی را هموار سازد. در همین حال، هنوز تصمیمی در مورد پذیرش دعوت‌نامه عضویت کامل در گروه بریکس توسط عربستان سعودی گرفته نشده است. پیوستن پادشاهی به بریکس شاهدی بر تلاشش برای دنبال‌کردن مسیری مستقل‌تر خواهد بود و موقعیت مناسب‌تری برای این کشور جهت تبدیل‌شدن به مدافعی برای کشورهای نیم‌کره جنوبی فراهم خواهد کرد.

میانجی‌گری در درگیری‌ها نقش تازه‌ای برای عربستان سعودی نیست. عربستان با وجود دستیابی به نتایج ترکیبی (یعنی منجر به آتش‌بس‌های موقت به جای صلح پایدار)، در میانجی‌گری برخی از دشوارترین درگیری‌های خاورمیانه، به ویژه درگیری عرب‌ها و اسرائیل و جنگ داخلی لبنان، نقش فعالی داشته است. با این حال، جدیدترین میانجیگری‌های پادشاهی نشان‌دهنده تمایل آن برای تثبیت خود به عنوان قدرتی میانی با نفوذ فراتر از همسایگی مستقیمش است.

در سپتامبر ۲۰۲۲، عربستان سعودی و ترکیه برای تسهیل تبادل اسرای جنگی بین روسیه و اوکراین همکاری کردند. سه ماه بعد، سعودی‌ها به میانجی‌گری در تبادل زندانیان بین واشنگتن و مسکو کمک کردند. در ماه مه ۲۰۲۳، جده میزبان مذاکرات آتش‌بس بین ارتش سودان و شبه‌نظامیان «نیروهای واکنش سریع» بود که بخشی از تلاش مشترک با ایالات متحده محسوب می‌شد. آگوست سال گذشته، ریاض میزبان نشست دو روزه صلح در مورد اوکراین بود که نمایندگانی از بیش از چهل کشور از سراسر نیم‌کره جنوبی در آن حضور داشتند.

این ابتکارات دیپلماتیک دال بر گزار ریاض به سمت نقش‌آفرینی صلح‌محور بوده و نشان‌دهنده تغییر قابل‌توجهی نسبت به بیش از یک دهه سیاست‌های مقابله‌جویانه و مداخله‌گرایانه است. مذاکرات اوکراین در جده نه تنها عربستان را در موضوعی مهم به صحنه جهانی آورد، بلکه فرصتی را برای بن سلمان فراهم ساخت تا خود را به عنوان رهبری جهانی با «قدرت گردهم‌آوردن» و نفوذ فراتر از منطقه‌اش معرفی کند.

نتایج ترکیبی دیپلماسی عربستان

علی‌رغم پویایی، خلاقیت و کارآمدی مشهود در استراتژی دیپلماتیک عربستان سعودی، نتایج تلاش‌های این کشور ترکیبی بوده و موانع قابل‌توجهی در مسیر دستیابی به اهدافش وجود دارد.

آشتی درون شورای همکاری خلیج فارس جای خود را به رقابت شدید داده است. عربستان سعودی و امارات متحده عربی همچنان بر سر نفوذ بر بازارهای جهانی نفت و سیاست‌های مربوط به یمن، سودان و حوضه دریای سرخ با هم اختلاف نظر دارند. آن‌ها همچنین برای تبدیل‌شدن به قطب‌های برتر تجاری و گردشگری و جذب سرمایه‌گذاری خارجی در حال رقابت هستند. با این حال و با وجود شکنندگی فعلی در روابط سعودی-اماراتی، ناظران اغلب اختلافات بین ریاض و ابوظبی را اغراق‌آمیز جلوه می‌دهند؛ همانطور که ممکن است در ابتدا نیز عمق اتحاد آن‌ها را اغراق‌آمیز نشان داده باشند.

در مورد تنش‌زدایی سعودی-ایرانی، ریاض و تهران توانسته‌اند رقابت خود را تثبیت کرده و از نظامی‌گری جلوگیری کنند. بهبود روابط دیپلماتیک به آن‌ها این امکان را داده تا بر دستور کارهای داخلی فوری خود تمرکز کنند. با این حال، عربستان سعودی و ایران هنوز هیچ توافق قابل توجهی را امضا نکرده‌اند، چه برسد به اجرا.

توافق ایران و عربستان

تلاش دیپلماتیک عربستان سعودی برای برقراری ارتباط با آفریقا، تعهدات سرمایه‌گذاری و حمایت از تعلیق تعهدات خدمات بدهی برای آفریقا به احتمال زیاد حسن نیت ایجاد کرده و ممکن است روابط اقتصادی و همکاری‌های عملی را تقویت کند. با این حال، جنبه‌های دیگر رفتار ریاض، مانند درگیرماندن با کودتاچیان آفریقایی گابن، نیجر و سودان که توسط اتحادیه آفریقا تعلیق شده‌اند، می‌تواند روابط سعودی-اتحادیه آفریقا را متشنج سازد.

اخیراً سرمقاله‌ای در وال‌استریت ژورنال ادعا کرد که بریکس «به یک بلوک دیپلماتیک با هدف مقابله با نفوذ غرب تبدیل شده است». بن سلمان سعی کرده این تصور را از بین ببرد و عنوان کند که «بریکس گروهی علیه آمریکا یا غرب نیست». لزوماً همه اعضای این گروه به تازگی گسترش‌یافته چنین دیدگاهی ندارند. شواهد نشان می‌دهند که ریاض خود را کمتر به ایالات متحده و غرب وابسته می‌بیند. با این وجود، پادشاهی تحت رهبری بن سلمان همچنان به دنبال جلب حمایت و همکاری از واشنگتن و شرکای اروپایی خود است؛ هدفی که می‌تواند در صورت پیوستن عربستان سعودی به بریکس و نادرستی برداشت بن سلمان چالش‌برانگیزتر شود.

می‌توان گفت که تلاش‌های میانجی‌گری عربستان سعودی با شکست مواجه شده است. با این حال، چنین تلاش‌هایی درست مانند درگیری‌هایی که عربستان سعی در حل آن‌ها دارند، بسیار پیچیده هستند. در مورد دخالت دیپلماتیک پررنگ ریاض در جنگ روسیه و اوکراین، ذکر این نکته ضروری است که علی‌رغم برنامه‌ها و پیشنهادهای میانجی‌گری مختلف از چین، برزیل و سایر کشورها، هیچ‌کدام از آن‌ها به نتیجه نرسیده‌اند. ممکن است جنبه‌هایی از مشارکت دیپلماتیک عربستان سعودی مسکو را رنجانده باشد. با این حال، این امر روابط دوجانبه را مختل نکرده و به عربستان سعودی اجازه داد تا با کیف و حامیان اروپاییش امتیاز دیپلماتیک کسب کند.

جنگ ثبات منطقه را برهم زده و برای دیپلماسی عربستان سعودی چالش ایجاد کرده و دستیابی به اهدافش را پیچیده ساخته است. ریاض بر مرکزیت مسئله فلسطین و رویکرد مشترک عربی در حمایت از «راه‌حل جامع و عادلانه» تأکید دارد. با این حال، قطر و مصر - نه عربستان سعودی - مذاکرات را به همراه ایالات متحده رهبری کرده‌اند.

با نگاهی به آینده، در صورتی که ریاض نتواند یا تمایلی به اعزام نیرو به غزه پساجنگ یا تأمین مالی گسترده بازسازی نداشته باشد، تلاش‌های دیپلماتیک آن را می‌توان بیهوده تلقی کرد. در همین حال، امکان‌پذیری کریدور هند-خاورمیانه-اروپا در حال حاضر به احیای مذاکرات عادی‌سازی روابط بین عربستان سعودی و اسرائیل بستگی دارد که چشم‌انداز آن فعلاً کمرنگ شده است. اخیراً وزارت خارجه عربستان سعودی موضع خود را مبنی بر عدم برقراری روابط دیپلماتیک با اسرائیل «... مگر اینکه کشور مستقل فلسطین در مرزهای ۱۹۶۷ با پایتختی بیت‌المقدس به رسمیت شناخته شود»، تأیید کرد.

ضرورت ثبات منطقه‌ای

به عنوان بخشی از تلاش ولیعهد برای نوسازی کشور، عربستان سعودی به سمت اتخاذ سیاست خارجی مستقل‌تر حرکت کرده، به گونه‌ای که منافع ملی بر روابط دیرینه‌ای که در گذشته شکل گرفته، ارجحیت پیدا می‌کند. بر این اساس، طی سال‌های اخیر، عربستان سعودی رویکردی فعال‌تر را در قبال دیپلماسی در پیش گرفته و تلاش‌هایش را بر کاهش تنش‌ها با طرف‌های منطقه‌ای و بین‌المللی، ارتقای جایگاه پادشاهی به عنوان یک قدرت میانی برجسته و پرورش اقتصادی متمرکز کرده است که بتواند در بحبوحه گذار جهانی از انرژی فسیلی شکوفا شود.

چشم‌انداز ۲۰۳۰ محمد بن سلمان عربستان سعودی

به نظر می‌رسد که تلاش‌های دیپلماتیک عربستان سعودی با پشتوانه نفوذ مالی هنگفتش، به احیای وجهه بین‌المللی این کشور که تحت‌الشعاع سال‌ها مداخلات بحث‌برانگیز قرار گرفته بود، کمک کرده است. با این وجود، پادشاهی با افزایش تنش‌ها بین متحد سنتی امنیتی خود، یعنی ایالات متحده و بازار مهم خود، یعنی چین و همچنین پیامدهای فروپاشی روابط روسیه و غرب بر سر اوکراین و جنگ اسرائیل-حماس مواجه است. درگیری سودان و حملات حوثی‌ها به کشتی‌های تجاری، به ویژه با توجه به چشم‌انداز بن سلمان برای کاهش وابستگی به سوخت‌های فسیلی از طریق تنوع‌بخشی به اقتصاد شدیداً به توسعه سواحل دریای سرخ متکی بوده، برای عربستان سعودی مشکل‌آفرین است.

از سر گیری درگیری‌ها، هم در خاورمیانه و هم فراتر از آن، تا حدودی محدودیت‌های دیپلماسی عربستان را آشکار ساخته، اما همچنین بر نفوذ ماندگار ژئوپلیتیکی تأکید کرده است. این مسئله همچنین یادآوری می‌کند که دستیابی به اهداف بلندپروازانه اقتصادی عربستان سعودی به ثبات در خاورمیانه وابسته است. این امر به نوبه خود مستلزم آن بوده که ریاض بادقت رفتارهای امنیتی و ارتقای جایگاه خود را متوازن ساخته و در عین حال، شراکت محکمی با ایالات متحده حفظ نماید. به همین ترتیب، از ایالات متحده انتظار می‌رود که تلاش‌های عربستان سعودی را برای دنبال‌کردن دیپلماسی سازنده تشویق و حمایت کند و بازدارندگی مؤثری را تضمین نماید.