
برای بچهها پولتوجیبی فقط به معنی چند اسکناس یا مبلغ پولی که به آنها وعده میدهیم نیست. در واقع پولتوجیبی اولین تجربه کودک از انتخاب مالی یا همان تجربه اول از استقلال و مسئولیت است.
پولتوجیبی بچهها را برای بارهای اول با سؤالاتی مثل اینکه پولشان را چطور خرج کنند یا پسانداز کنند یا حتی برای خریدهای آیندهنگرانه اما پرهزینهتری مثل پلیاستیشن و امثال آن برنامهریزی کنند، مواجه میکند.
وقتی کودک مقدار مشخصی پول در اختیار دارد، کمکم یاد میگیرد که پول محدود است و باید برای خرج کردنش فکر کند. این تجربه ساده کمک میکند فرق بین خواستن و نیاز داشتن را بفهمد و بداند انتخابهایش در گذران روزهای زندگی او مؤثر هستند و این آغاز نقطهای است که باید مقوله پولتوجیبی به بچهها را جدی گرفت.
از چه زمانی به فرزندمان پولتوجیبی بدهیم؟
کارشناسان آموزش مالی کودک، بهترین سن برای شروع پولتوجیبی را معمولاً بین ۵ تا ۷ سالگی اعلام کردهاند، سنی که بچهها مفهوم عدد، مبادله و مالکیت را تا حدی درک میکنند. اما نباید فراموش کرد که آمادگی ذهنی کودک شما مهمتر از سن شناسنامهای است و این عدد لزوماً نباید عدد قطعی و غیرقابل انعطاف درباره سواد مالی و مفاهیمی مثل پولتوجیبی باشد.
وقتی فرزندتان شما را با سؤالاتی مثل «این چقدر قیمتشه؟»، «چرا نمیخریم؟» یا «میتونم خودم بخرم؟» روبهرو میکند، یعنی زمان آن رسیده که همین نقطههای کوچک و روزمره را ملاک قرار دهید و با پولتوجیبی که احتمالاً بنا به بودجه شما و رفتار آینده او بیشتر یا کمتر میشود، آغاز کنید. در این مرحله اصلاً نباید به سمت توصیههای بزرگ و دور از دسترس بروید. دادن پولتوجیبی قرار نیست کودک شما را بهسرعت وارد دنیای بزرگسالی و دغدغههای آن کند، بلکه قرار است دنیای مالی را به زبان خودش به او معرفی کند.
در سنین پایین بین ۵ تا ۷ سال بهتر است پولتوجیبی بهصورت منظم و در بازههای کوتاه مثل هفتگی پرداخت شود تا ارتباط بین خرج کردن و تمام شدن پول برای کودک قابل درک باشد. با بزرگتر شدن کودک، میتوان این بازه را طولانیتر کرد تا برنامهریزی بلندمدت را تمرین کند.
پولتوجیبی کودکان و سهگانه خرج، پسانداز و بخشش
خرج کردن، پسانداز و بخشیدن پول سه مفهوم اساسی و از مهمترین نقشهای پولتوجیبی برای کودک شماست. فرزندتان باید اجازه داشته باشد بخشی از پولش را خرج کند، حتی اگر از دید شما منطقی نباشد. اصلاً خرید یک اسباببازی بیکیفیت یا خوراکی غیرضروری هم بخشی از فرایند یادگیری است. تجربه پشیمانی از یک خرید ناموفق، مفیدتر از شنیدن یک نصیحت تکراری که احتمالاً هیچوقت بچهها آن را درک نمیکنند بهحساب میآید.
در کنار خرج کردن، پسانداز وقتی هدفدار باشد معنا پیدا میکند. پسانداز برای خرید یک وسیله مشخص یا رسیدن به یک خواسته بزرگتر، به بچهها صبر و برنامهریزی را یاد میدهد. در این مسیر، همراهی والدین مهم است. اما نه به شکل فشار یا عجله. بچهها باید لذت رسیدن تدریجی به هدف را تجربه کنند. بخش سوم، بخشیدن پول است. مفهومی که نگاه انسانیتری به پول میسازد. وقتی کودک شما یاد میگیرد بخشی از پولتوجیبیاش را برای کمک به دیگران یا خوشحالکردن یک نفر کنار بگذارد، پول از یک ابزار صرفاً شخصی، به ابزاری اجتماعی تبدیل میشود.
اصلاً پولتوجیبی یکی از بهترین ابزارها برای آموزش تفاوت بین «نیاز» و «خواسته» است؛ مفهومی که حتی بسیاری از بزرگسالان هم در آن چالش دارند. بچهها وقتی با پول و محدودیت آن مواجه میشوند، بهتدریج میفهمند که بعضی چیزها ضروریاند و بعضی فقط خواستنی.
از سوی دیگر یکی از چالشهای رایج در خانوادهها، تبدیل پولتوجیبی به پاداش در ازای مسئولیتهای روزمره است. اگر پولتوجیبی به انجام کارهایی مثل مرتبکردن اتاق یا انجام تکالیف گره بخورد، کودک ممکن است تصور کند همه مسئولیتهای زندگی قیمت دارند. بهتر است پولتوجیبی مستقل از وظایف معمول باشد و فقط در موارد خاص و پروژهای، مثل کمک در یک کار مشخص و فراتر از وظایف همیشگی، پاداش مالی تعریف شود. این تمایز به فرزندتان یاد میدهد که بعضی کارها وظیفهاند و بعضی دیگر ارزش اقتصادی دارند.
پولتوجیبی کودکان در عصر بانکداری دیجیتال
در دنیای امروز که کودکان بیش از اسکناس، پول را در صفحه موبایل و کارت بانکی میبینند، استفاده از ابزارهای مالی ساده و شفاف میتواند آموزش مالی را واقعیتر کند. دیدن موجودی، پیگیری خرجها و هدفگذاری برای پسانداز، مفاهیمی هستند که اگر از کودکی بهشکل درست آموزش داده شوند، در بزرگسالی به رفتارهای مالی سالم تبدیل میشوند.
در چنین مسیری، ابزارهای فناورانه مالی میتوانند این آموزش را از حرف و توصیه، به تجربه واقعی تبدیل کنند. بلوجونیور بهعنوان بانک مخصوص ۷ تا ۱۸ سالهها، به فرزندان کمک میکند پولتوجیبیشان را نه فقط دریافت کنند، بلکه آن را ببینند، مدیریت کنند و برایش هدف بگذارند.
پولتوجیبی با کمک ابزارهایی مثل بلوجونیور از چند اسکناس پراکنده فراتر میرود و به یک تجربه آموزشی پیوسته تبدیل میشود؛ تجربهای که به فرزند یاد میدهد انتخاب کند، صبر داشته باشد، اشتباه کند و مسئولیت تصمیمهایش را بپذیرد.