او میگوید چندنرخیشدن ارز محصول تحریم است؛ اما وقتی چنین ساختاری شکل میگیرد، گروهی از این وضعیت منتفع میشوند و طبعاً ادامهداشتن آن را ترجیح میدهند. همینطور وقتی تعرفهها افزایش مییابد، گروه دیگری در حوزه تجارت سود میبرند. بهگفته نیلی، این وضعیت به یک شبکه بههمپیوسته منافع تبدیل شده که بقای خود را در حفظ وضع موجود میبیند.
در مقابل، عدهای خواهان تغییر سیاستها هستند؛ تغییراتی منطقی و مسالمتآمیز. اما طرف مقابل با از دستدادن منافع خود مقاومت میکند. نتیجه این است که مسیر «راه سوم» یا خروج از وضعیت فعلی عملاً مسدود میشود.
نیلی تأکید میکند: مدتهاست قدرت تصمیمگیری و حل مسئله در نظام از بین رفته؛ بهحدی که حتی مسائل کوچک هم دیگر حل نمیشوند، با وجود اینکه همه مدیران شبانهروز در حال کارند. پرسش او این است: پس دقیقاً چه چیزی در حال حلشدن است؟