اخیر یک مقام بانکی گفته است که اگر ارزهای نیمایی و غیره منتفی شوند و ارز تک نرخی شود تورم افزایش می‌یابد. متاسفانه این هماهنگی بین تورم و نرخ ارز را به مردم به عنوان علیت فروخته‌اند و مردم هم چون همراهی را دیده‌اند به حساب علیت می‌گذارند. 

من از این تمثیل استفاده می‌کنم؛ فرض کنید عاملی موجب ایجاد سیل شده و تخته پاره‌ای هم  بر روی آب در جریان است. به افراد ساده‌اندیش می‌توان گفت که ملاحظه کنید آن قطعه چوب عامل حرکت آب است و آب را به همراه خود می‌کشد.

 مقام لطفا بفرمایند قبل از هرکدام از جهش‌های نرخ ارز؛

۱- چه مقدار نقدینگی تزریق کرده‌اید.

۲- قبل از هر جهش نرخ ارز چه میزان به شدت تنش  و بحران بین‌المللی اضافه شده.

۳- قبل از هر  جهش نرخ ارز، کمبود برق و حامل‌های انرژی چه میزان تنگنا برای تولید فراهم کرده است.

اگر هرکدام از این موارد را به درستی تبیین و شفاف کنید، خواهید دید که حذف این نرخ‌های تصنعی فقط درآمدهای غول‌آسای رانت‌بران را کاهش می‌دهد.

در این مقطع بحرانی تاریخی پولیتکینگ را باید کنار گذاشت. افزایش درجه آزادی فعالین اقتصادی، رفع موانع بازارها، تلاش برای تکمیل بازار‌های ناقص یک شیوه لازم برای تقویت آسیب گریزی اقتصاد است. 

اگر نگران تورم هستید بایستی بودجه‌های غیر ضرور ردیف‌های سیاسی و غیر کار آمد بودجه خزانه‌های متعدد مورد باز بینی قرار گیرد و تمام جریان مالی بخش عمومی در یک خزانه واحد متمرکز شود. 

هر کس درس اول اقتصاد را خوانده باشد می‌داند که اداره یک اقتصاد حداقل دو اهرم در دست  قوه مجریه را طلب می‌کند. یکی اهرم سیاست مالی و بودجه‌ای و دیگری سیاست پولی. در کشور ما پراکندگی خزانه‌ها و نهادهای بودجه‌خور، استفاده از اهرم بودجه‌ای را منتفی کرده. بخش پولی و بانکی هم شرح مصیبتی است طولانی. 

در رده تصمیم سازی سیاسی لااقل لازم است این دو وجه تنظیم و تصحیح و کارآمد شود تا نیاز به ایجاد نقدینگی و افزایش تورم منتفی گردد و الا ارز نیمایی شما کمک نمی‌کند.