کشوری با دومین ذخایر بزرگ گاز جهان، هر زمستان با کمبود شدید انرژی روبه‌رو می‌شود؛ تناقضی تلخ که حالا به بحرانی ساختاری تبدیل شده است.

به گزارش اکوایران، کشور ایران باوجود دومین ذخایر بزرگ گاز دنیا، هر زمستان با کسری روزانه بیش از ۳۰۰ میلیون مترمکعب گاز روبه‌روست. اگر روند فعلی ادامه پیدا کند، پیش‌بینی‌ها از رسیدن این عدد به ۶۰۰ میلیون مترمکعب در سال ۱۴۱۰ خبر می‌دهند؛ عددی که معنایش چیزی جز بحران جدی برای اقتصاد ایران نیست.

ضربه به ستون اصلی اقتصاد

در میان همه صنایع، پتروشیمی یکی از بزرگ‌ترین قربانیان این ناترازی است. صنعتی که سالانه ۱۵ میلیارد دلار ارزآوری دارد، هزاران شغل ایجاد می‌کند و گاز را به محصولات باارزش تبدیل می‌سازد، اما در روزهای سرد سال با قطع گاز مواجه می‌شود. حدود ۶۵ تا ۷۰ درصد ظرفیت تولید پتروشیمی‌ها به خوراک گاز طبیعی وابسته است و وقتی این خوراک تأمین نشود، تولید متانول، اوره و آمونیاک افت می‌کند. تنها در زمستان ۱۴۰۳، صادرات پتروشیمی بیش از ۱.۳ میلیارد دلار کاهش یافت؛ عددی معادل بودجه عمرانی چند استان کشور.

دومینوی زیان و از دست رفتن بازارها

وقتی تولید متوقف می‌شود، تأثیر آن فقط به کارخانه‌ها محدود نمی‌ماند. صنایع پایین‌دستی مانند تولید رزین، فرمالدهید و کود کشاورزی نیز آسیب می‌بینند و در نهایت، صادرات کشور کاهش می‌یابد. مشتریان خارجی هم وقتی با بی‌ثباتی عرضه مواجه می‌شوند، سراغ رقبای منطقه‌ای ایران یعنی قطر و عربستان می‌روند. این یعنی از دست رفتن بازار، اعتبار و فرصت‌های اقتصادی ارزشمند.

مسیر اشتباه و راه نجات

در سال‌های گذشته تمرکز سیاست‌گذاران عمدتاً بر افزایش تولید گاز بوده است؛ راهی پرهزینه و زمان‌بر که به گفته کارشناسان، بدون اصلاح مصرف نتیجه‌ای پایدار ندارد. گویی در جاده‌ای بن‌بست، با سرعت بیشتری پیش می‌رویم. در حالی که راهکار مؤثرتر، در بهینه‌سازی مصرف و مدیریت تقاضا نهفته است، رویکردی که می‌تواند در کوتاه‌مدت تعادل را بازگرداند و فشار بر تولید را کاهش دهد.

صنعت پتروشیمی و کل اقتصاد ایران بیش از هر زمان دیگری نیازمند تغییر رویکرد است. تا زمانی که گرمای خانه‌ها به بهای خاموشی کارخانه‌ها تأمین می‌شود، زمستان برای اقتصاد ایران ادامه دارد. بهینه‌سازی مصرف دیگر یک انتخاب نیست؛ ضرورتی حیاتی برای بقا و پیشرفت ملی است.