بسیاری از مردمان و سیاستمداران کشور‌های توسعه نیافته_ به خصوص کشور‌های استعمار شده توسط انگلستان و اسپانیا _ دلیل عقب‌ماندگی‌های امروز خود را استعمار کشور‌هایی نطیر انگلستان و اسپانیا می‌دانند و سیاستمداران ‌استعمار غرب را دستاویز اشتباهات خود می‌کنند.

اما باید توجه کرد که مسئله استعمار که در اکثر مواقع با خشونت مطرح می‌شود، دلیل اصلی این عقب‌ماندگی‌ها نیست.‌

هیچ وقت به این موضوع که سیاهان چگونه سفید ها را به بردگی گرفتند یا سرخ‌پوستان پوست سر مهاجران را می‌کندند، توجه نمی‌شود و صرفا خشونت‌های استعمارگران غربی را برای توجیه عقب‌ماندگی‌های خود مطرح می‌کنند.

اساسا باید به مسئله استعمار و خشونت به عنوان اصلی طبیعی در زندگی بشر در قرن‌ها گذشته توجه کرد.

عقب‌ماندگی بسیاری از کشورها در قرن ۲۰ و ۲۱ ناشی از سیاست‌های غلط اقتصادی است که در پیش گرفته‌اند و استعمار بهانه‌ای بوده برای توجیه اینگونه اشتباهات.

 تاثیر جغرافیا در عقب‌ماندگی اقتصادی

همیشه عوامل جغرافیایی به عنوان عاملی مهم در توسعه اقتصادی مطرح میشود، امروزه پیشرفت تکنولوژی تاثیر جغرافیا را به حداقل رسانده اما در گذشته سرزمین‌هایی که درمناطق بیابانی یا کوهستانی بودند از پیشرفت عقب ماندند و سرزمین‌هایی که در دشت‌ها شکل گرفتن به دلیل دسترسی به منابع طبیعی توانستند پیشرفت کنند.

توماس ساول، در کتاب حقایق و مغالطه‌ها در اقتصاد درک عمیقی از مسائل اقتصادی را به مخاطبان ارائه می‌دهد، مباحث فوق که مطرح شد، بخشی از مسائلی است که در این کتاب به آن‌ها پرداخته شده.

وی برخی مغالطه‌های اقتصادی را به زبانی شیوا و جذاب توضیح می‌دهد. این مغالطه‌ها، بسیاری از باور‌های شایع در رسانه‌ها و گفتار سیاستمداران را شامل می‌شود؛ از مغالطه‌ها در مورد مسائل شهری گرفته، تا تفاوت‌های درآمدی، تفاوت‌ها اقتصادی زنان و مردان و همچنین تصورات نادرست در مورد دانشگاه، نژاد و کشور‌های جهان سوم.

حقایق و مغالطه‌ها در اقتصاد به ما نشان می‌دهد مغالطه‌ها صرفا افکاری ابلهانه نیستند، بلکه در حقیقت آنچنان خود را موجه جلوه می‌دهند که به آنها قدرت ماندگاری می‌دهد. در نتیجه بررسی دقیق نقص‌هایشان لازم و مهم است.