احمد زیدآبادی، فعال سیاسی، در برنامه «گفت‌وگوی استراتژیک» گفت: به باور من، شرایط ایران به گونه‌ای نیست که بتوان آن را «بن‌بست» توصیف کرد. همچنان امکان تصمیم‌گیری و پیشبرد امور وجود دارد؛ مسئله اصلی آن است که تصمیم‌گیران، توان و جسارت تصمیم‌گیری را از دست داده‌اند.

 

وی بیان کرد: زمانی که یک سیاستمدار جرأت ناراضی کردن بخشی از پایگاه وفادار خود—که به او وابسته است و از او حمایت کرده—را نداشته باشد، عملاً توان تصمیم‌گیری را از دست می‌دهد. سیاست‌ورزی نیازمند آن است که گاه بتوان یک اقلیت را ناراضی کرد تا منافع اکثریت تأمین شود، و این امر به میزان جسارت سیاستمدار بازمی‌گردد.

زیدآبادی اشاره کرد: در انتخاب یک رئیس‌جمهور اصلاح‌طلب، معمولاً دو انگیزه وجود دارد: نخست آنکه کسی بر سر کار آید که برای مطالبات جامعه بجنگد؛ آقای روحانی چنین مسیری را رفت و نتیجه آن نیز روشن است. دوم آنکه رئیس‌جمهوری انتخاب شود که بتواند همکاری و وفاق ایجاد کند؛ همان هدفی که آقای پزشکیان از آن سخن می‌گوید. اما در عمل، چنین همکاری‌ای شکل نمی‌گیرد.

این فعال سیاسی اشاره کرد: رئیس‌جمهوری که وارد پاستور می‌شود، مسئولیت‌های سنگینی در اداره کشور بر عهده می‌گیرد، اما ابزار و اختیارات متناسب با این مسئولیت‌ها را در اختیار ندارد. همه روسای جمهور نیز به‌نوعی به این محدودیت اذعان کرده‌اند.

احمد زیدآبادی گفت: درباره آقای عراقچی نیز مشخص نیست مسئله از ضعف شخصی، محدودیت توان دیپلماتیک یا وجود موانع ساختاری در مسیر تصمیم‌گیری ناشی می‌شود. این ابهام خود نشانه‌ای از تعلیق در فرآیند تصمیم‌گیری است.

وی اظهار داشت: گاهی نشانه‌هایی از حرکت به سمت «تطبیق و توافق» دیده می‌شود و گاهی نشانه‌هایی از حرکت به سمت «رویارویی». این نوسان، ناشی از تعلیق در تصمیم‌گیری است و به همین دلیل، تقریباً همه سناریوها محتمل به نظر می‌رسد.

زیدآبادی بیان کرد: روشن است که غرب به دنبال شکل‌دهی به نظمی جدید در منطقه است؛ نظمی که با تصویر ذهنی جمهوری اسلامی از نظم منطقه‌ای کاملاً سازگار نیست. با این حال، بعید است نظمی شکل بگیرد که به طور کامل در تضاد با منافع ایران باشد.

در نهایت زیدآبادی گفت: جمع‌بندی تحلیل من این است که جنگ قریب‌الوقوعی را تا پایان سال جاری خورشیدی محتمل نمی‌دانم؛ هرچند تحرکات اخیر اسرائیل باعث شده نسبت به این ارزیابی، دچار تردیدهایی شوم.

 

00:00
00:00