اکوایران: بدون شک نوروز و آیین‌های مرتبط با آن را می‌توان بزرگ‌ترین جشن مشترک حوزه تمدنی ایران نامید. جشنی که از سویی ساکنان این سرزمین را به‌هم پیوند می‌دهد و از سوی دیگر هم چون زنجیری، تاریخ باستانی ایران را به تاریخ میانه و جدید این کهن‌دیار متصل کرده‌است. جشنی که عملا در تداوم مفهومی به‌نام ایران در طول تاریخ نقشی سترگ را ایفا کرده است.

به گزارش اکوایران، حتی در دوره‌ای که با فروپاشی پادشاهی ساسانی، سرزمین ایران به بخشی از خلافت اسلامی بدل شد و واقعیت سیاسی ایران، قرن‌ها زیر سایه بیرق خلافت قرار گرفت؛ این دم مسیحایی نوروز بود که در کنار برخی پارامترهای دیگر چون ادبیات فارسی و اندیشمندان دلسوز، ایده ایران را در اذهان زنده نگه داشت و موجب خیزش مجدد واقعیت مفهوم ایران در اواخر سده‌ نهم و اوایل سده دهم شد.

نوروز چه ویژگی‌هایی داشت که با وجود بسیاری از موانع بزرگ توانست از گردنه‌های مهیب تاریخ این مرز به سلامت گذر کند و شعله ایده ایران را به چراغدان واقعیت این مفهوم باز گرداند. چرا سایر رسوم ایرانی توانایی دستیابی به چنین اقبالی را نیافتند؟ اصولا کاروان نوروز در مسیر حدود 800 ساله خود برای رسیدن به ایران جدید در دوره صفویه چه منزلگاه‌هایی را سپری کرده است؟ و از همه مهم‌تر پیام نوروز، این مسیحای بخشنده و دل سوز برای ایرانیان و جهانیان در این زمستان طولانی و تاریک ابتدای هزاره جدید چه می‌تواند باشد؟

سیدحمید متقی پژوهشگر تاریخ ایران‌معاصر برای بررسی این پرسش‌ها میزبان مقصودعلی صادقی تاریخ‌پژوه، استاد تاریخ دانشگاه تربیت ‌مدرس، نویسنده کتاب شناخت و نقد منابع و ماخذ تاریخ ایران بعد از اسلام و مصحح تاریخ عباسی بوده است.