اکوایران: روابط ایران و آمریکا در نقطه‌ای ایستا و پرابهام قرار گرفته است. نشانه‌ای از تمایل جدی برای مذاکره دیده نمی‌شود و اظهارات بسیاری در این خصوص در فضای سیاسی کشور شنیده می‌شود. محمد خواجویی در گفت‌وگو با اکوایران تأکید کرد که در چشم‌انداز پیش‌رو، نشانه روشنی برای شکل‌گیری روندی جدی در مسیر دستیابی به یک توافق متوازن دیده نمی‌شود.

به گزارش اکوایران، روابط ایران و ایالات متحده در مرحله‌ای حساس و مبهم قرار دارد؛ مرحله‌ای که در آن نه نشانه‌ای از پیشرفت دیده می‌شود و نه امیدی جدی به ازسرگیری گفت‌وگوها وجود دارد.

در داخل کشور نیز مواضع و اظهارات مقامات، تصویری چندوجهی از وضعیت کنونی ارائه می‌دهد. علی لاریجانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی روز گذشته -19 آبان- در جمع خبرنگاران تأکید کرد: ما همواره خواهان لغو تحریم‌ها بوده‌ایم، اما تاکنون پیام تازه‌ای در این زمینه دریافت نکرده‌ایم.

همچنین اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت امور خارجه نیز در نشست خبری روز گذشته در پاسخ به این پرسش که «رئیس‌جمهور آمریکا پس از آنکه به حمله علیه ایران اذعان کرد، در ادامه افزوده که می‌خواهد ایران توافق کند و گفته است ایرانی‌ها معامله‌گران خوبی هستند؛ آن‌ها بیان نمی‌کنند که می‌خواهند توافق کنند، ولی واقعاً به دنبال توافق هستند؛ نظر شما در این زمینه چیست؟» گفت: اگر کوتاه بگویم آن‌ها هم برعکس این موضوع هستند. آن‌ها بیان می‌کنند که می‌خواهند اما در واقع نمی‌خواهند. این فریبکاری است. در عمل نشان داده‌اند که هیچ‌گونه حسن نیت و جدیتی در این زمینه ندارند.

عباس عراقچی، وزیر امور خارجه نیز در روزهای اخیر اعلام کرده است که فعلاً برنامه‌ای برای مذاکره با آمریکا وجود ندارد و هرگونه گفت‌وگو منوط به تغییر رفتار واشنگتن و رعایت اصل احترام متقابل است.

این در حالی است که فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت، در یازدهم آبان از دریافت پیام‌هایی درباره احتمال گفت‌وگو خبر داده بود. هم‌زمان با سفر مجید تخت‌روانچی، معاون سیاسی وزارت خارجه، به عمان نیز گمانه‌زنی‌هایی درباره ازسرگیری مذاکرات با میانجی‌گری این کشور مطرح شد.

با این تفاسیر اما بقایی در نشست خبری دوازدهم آبان تأکید کرد: هیچ برنامه‌ای برای آغاز مذاکرات با آمریکا وجود ندارد.

تعدد این مواضع و اظهارات نشان می‌دهد که پرونده هسته‌ای ایران و مسئله مذاکره با آمریکا همچنان در محور توجه سیاست خارجی کشور قرار دارد. اکنون باید دید در سایه این شرایط متغیر و پیچیده، آیا روابط پرتنش ایران و غرب بار دیگر به مسیر گفت‌وگو بازخواهد گشت یا خیر. 

بیشتر بخوانید
دیپلماسی ایران و آمریکا در نقطه انجماد

اکوایران: درحالیکه وزارت خارجه هرگونه خبر درباره مذاکره با آمریکا را رد کرده و سیگنال‌های متناقضی نیز از تهران درباره احتمال ازسرگیری مذاکرات شنیده می‌شود، فریدون مجلسی در گفت‌وگو با اکوایران گفت: ایران بیش از آنکه به دوستی با آمریکا نیاز داشته باشد، باید خصومت دیرینه را کنار بگذارد. دشمنی با آمریکا نه‌تنها کمکی به منافع ملی نکرده، بلکه ایران را از مسیر توسعه و تعامل جهانی دور کرده است.

خواجویی: اختلافات ایران و آمریکا عمیق‌تر از گذشته است

محمد خواجویی

در همین خصوص، محمد خواجویی، کارشناس مسائل بین‌الملل در گفت‌وگو با اکوایران با اشاره به وضعیت مذاکرات ایران و غرب تأکید کرد که در چشم‌انداز پیش‌رو، هیچ نشانه روشنی برای شکل‌گیری روندی جدی در مسیر دستیابی به یک توافق متوازن دیده نمی‌شود.

او گفت: در حال حاضر شرایط به گونه‌ای رقم خورده است که شکاف‌ها و اختلافات میان ایران و غرب، به‌ویژه میان ایران و ایالات متحده، بسیار عمیق‌تر از گذشته شده است. این اختلافات به حدی است که با چند رفت‌وآمد دیپلماتیک نمی‌توان انتظار حل آن را داشت.

خواجویی با اشاره به پیشینه مذاکرات هسته‌ای افزود: از سال ۲۰۱۵ که توافق هسته‌ای حاصل شد، همواره میان ایران و غرب موضوعات مورد مناقشه‌ای وجود داشته است. اما در آن زمان دو طرف به این جمع‌بندی رسیده بودند که گفت‌وگو را صرفاً بر محور موضوع هسته‌ای متمرکز کنند و در نهایت نیز به توافقی دست یافتند که هر دو طرف در آن احساس نوعی پیروزی می‌کردند. توافقی که هم منجر به رفع بخشی از تحریم‌ها شد و هم ساختار برنامه هسته‌ای ایران را حفظ کرد.

به گفته او، شرایط کنونی اما متفاوت است: بعد از جنگ اخیر و تحولات منطقه‌ای، در موضوعات مورد مذاکره میان دو طرف شکاف عمیقی شکل گرفته است. طرف آمریکایی معتقد است که مذاکرات باید جامع و شامل تمامی موضوعات اختلافی از جمله مسائل هسته‌ای، موشکی و سیاست‌های منطقه‌ای ایران، به‌ویژه در قبال اسرائیل باشد. در حالی‌که ایران بارها تأکید کرده که تنها موضوع قابل مذاکره، مسئله هسته‌ای است و حاضر به ورود به سایر حوزه‌ها نیست.

این کارشناس بین‌الملل یکی از دلایل اصلی بن‌بست در مذاکرات را همین اختلاف مبنایی دانست و گفت: وقتی دو طرف حتی در تعیین محور گفت‌وگو اختلاف دارند، طبیعی است که چشم‌اندازی برای توافق روشن وجود نداشته باشد.

او در ادامه افزود: اختلاف دوم به ناتوازن بودن خواسته‌های دو طرف بازمی‌گردد. حتی در حوزه هسته‌ای که ایران آمادگی گفت‌وگو دارد، مطالبات طرف مقابل به هیچ وجه قابل قبول نیست. از نگاه آمریکا، پس از حمله به تأسیسات هسته‌ای ایران در فوردو، اصفهان و نطنز، برنامه اتمی ایران فلج شده و دیگر ضرورتی برای مذاکره درباره آن وجود ندارد. واشنگتن معتقد است با اقدام نظامی، مسئله را حل کرده است.

خواجویی تصریح کرد: در مقابل، ایران همچنان بر حق غنی‌سازی خود پافشاری دارد. تهران تحلیلش این است که برنامه هسته‌ای خاک‌ریزی است که باید از آن دفاع کند تا سطح رویارویی با غرب در همین حد باقی بماند. از دید مقامات ایرانی، هرگونه عقب‌نشینی در این حوزه می‌تواند آغاز دومینویی از امتیازدهی‌ها باشد که نهایتاً به تسلیم ایران در برابر غرب منجر می‌شود.

او تاکید کرد: به همین دلیل، شکاف میان خواسته‌های دو طرف به‌قدری عمیق است که ایجاد نقطه اشتراک و رسیدن به یک توافق متوازن در کوتاه‌مدت تقریباً غیرممکن به نظر می‌رسد. بر این اساس، بسیار بعید است که در آینده قابل پیش‌بینی شاهد شکل‌گیری مذاکرات جدی و ثمربخش میان ایران و آمریکا باشیم.

با این حال، خواجویی احتمال تلاش میانجی‌ها برای کنترل تنش را منتفی ندانست و گفت: ممکن است برخی کشورها تلاش کنند از طریق میانجی‌گری، سطح تنش میان ایران، آمریکا و اسرائیل را کنترل کنند تا اوضاع از شرایط فعلی فراتر نرود، اما این تلاش‌ها با هدف دستیابی به توافق نخواهد بود، بلکه صرفاً برای جلوگیری از تشدید بحران است.

سه‌ضلعی بازدارندگی ایران

او در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به افزایش تعاملات ایران با روسیه و چین پس از فعال شدن مکانیسم ماشه، گفت: بعد از جنگ 12 روزه علیه ایران، اولویت اصلی تثبیت بازدارندگی است؛ یعنی رساندن کشور به نقطه‌ای که از حمله مجدد اسرائیل و آمریکا جلوگیری شود.

به گفته خواجویی، ایران در سه محور اصلی در حال حرکت است: نخست، حفظ ابهام در وضعیت برنامه هسته‌ای است. ایران توضیح روشنی درباره میزان آسیب‌ها به برنامه هسته‌ای نداده و اجازه بازرسی هم نداده است. این رفتار مبهم نوعی ابزار فشار برای مذاکرات آینده محسوب می‌شود. دوم، احیای توان موشکی کشور است. برنامه موشکی مهم‌ترین عامل بازدارنده در برابر اقدامات احتمالی آمریکا و اسرائیل است و گزارش‌ها حاکی از آن است که ایران از طریق همکاری با چین در حال بازسازی زیرساخت‌های تولید موشک و تأمین سوخت جامد است. سوم، ترمیم روابط با روسیه و چین است. ایران بر این باور است که قرار گرفتن در کنار قدرت‌های بزرگ می‌تواند به‌طور نسبی پشتوانه‌ای دیپلماتیک، اقتصادی و حتی امنیتی برای کشور باشد.

او تاکید کرد: روسیه و چین پس از فعال شدن مکانیسم ماشه موضعی همدلانه نسبت به ایران داشتند و اعلام کردند که به تحریم‌های بین‌المللی علیه ایران پایبند نیستند. نزدیکی به این دو کشور می‌تواند در شرایط فعلی به تاب‌آوری اقتصادی و سیاسی ایران کمک کند، به‌ویژه در حوزه فروش نفت و تداوم روابط تجاری.

اما خواجویی در ادامه هشدار داد: سؤال اساسی این است که روسیه و چین تا چه حد حاضرند در کنار ایران بمانند. واقعیت این است که بقای جمهوری اسلامی برای این دو کشور اهمیت دارد، اما آن‌ها تا زمانی از ایران حمایت خواهند کرد که این حمایت منافع حیاتی‌شان را تهدید نکند. در صورتی که آمریکا و اسرائیل تصمیم بگیرند اقدامات گسترده‌تری علیه ایران انجام دهند، بعید است روسیه و چین وارد رویارویی مستقیم با غرب شوند.

او در پایان گفت: این کشورها ترجیح می‌دهند منافع خود را برای آینده حفظ کنند. همان‌طور که روسیه در سوریه تا آخرین لحظه از بشار اسد حمایت کرد، اما وقتی تداوم آن حمایت را بی‌فایده دید، به‌گونه‌ای عمل کرد که منافعش در آینده سوریه تأمین شود. بنابراین، هرچند حمایت‌های فعلی روسیه و چین در تداوم نظام ایران بی‌تأثیر نیست، اما ایران همچنان حلقه ضعیف بلوک شرق محسوب می‌شود و در صورت تشدید فشارها، بعید است حمایت این کشورها از سطح کنونی فراتر رود.