به گزارش اکوایران، پیروزی غافلگیر کننده مسعود پزشکیان جراح قلب کم‌تر شناخته شده در انتخابات ریاست جمهوری ایران، فرصتی را برای تهران، همسایگانش و غرب فراهم کرده است تا صفحه دیپلماتیک جدیدی را ورق بزنند.

ضرورت تعامل با غرب

به نوشته استازا سالاکانین، تحلیل‌گر مسائل منطقه‌ای در العربی‌الجدید، رئیس جمهور جدید ایران در تضاد کامل با رقیب اصلی خود، سعید جلیلیِ تندروی ضدغرب، به اردوگاه اصلاح‌طلبان وابسته است.

اگرچه بیشتر مبارزات انتخاباتی او بر مسائل داخلی متمرکز بود، او هم‌چنین بر اهمیت تعامل با غرب، تا حدی به منظور تقویت وضعیت بد اقتصادی ایران تاکید کرد.

یکی از مهم‌ترین موضوعات برای ایران آینده سیاست هسته‌ای کشور خواهد بود که در حال حاضر مورد کشمکش است. علاوه بر این، پزشکیان همچنین از کاهش تنش با کشورهای عربی حمایت می کند و انتظار می رود روابط با همسایگان عرب خلیج فارس ایران را بیشتر تقویت کند.

محدودیت‌های قدرت برای رئیس‌جمهور ایران

با این حال، هیچ یک از این مسائل کار آسانی نخواهد بود، زیرا سیاست خارجی و امنیتی ایران به شدت تحت تأثیر نهادهای عالی است که تصمیمات کلیدی سیاست خارجی را در کنترل دارند و اختیارات رسمی رئیس‌جمهور بیشتر به مسائل داخلی مربوط می‌شود. علاوه بر این، رئیس‌جمهور جدید همچنین باید با نهادهایی که به‌خاطر مواضع تندرو ضدغربی‌‌شان معروف هستند، کار رد کند، که طی این سال‌ها به یکی از ستون‌های اصلی سیستم تبدیل شده‌اند.

مسعود پزشکیان محمدجواد ظریف

دکتر اریک لوب، دانشیار گروه سیاست و روابط بین‌الملل در دانشگاه بین‌المللی فلوریدا، به العربی‌ الجدید توضیح داد که باور رایج بر این است که «رئیس‌جمهور و اعضای کابینه‌اش می‌توانند تا حدودی بر این سیاست تأثیر نمادین و ماهوی داشته باشند». 

بسیاری از ناظران حدس می‌زنند که مشاور ارشد سیاست خارجی ستاد پزشکیان، محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه سابق که در سال 2015 عضو کلیدی مذاکرات توافق هسته ای با قدرت های جهانی بود، در هر گونه تلاش برای احیای مذاکرات توافق هسته‌ای با آمریکا خواهد بود.

لوب افزود، سوال این است که آیا مقامات عالی و سایر محافظه کاران، به مانند حمایشتشان از دولت روحانی برای مضای برجام در سال 2015،  از رئیس‌جمهور در این تلاش پشتیبانی خواهند کرد.

به گفته دکتر علی واعظ، مدیر پروژه ایران در گروه بین‌المللی بحران، در حالی که توانایی پزشکیان برای تغییر اساسی مسیر سیاست‌های داخلی و خارجی ایران نامشخص است، خودداری  او از ارائه هرگونه تعهد مشخص در طول مبارزات انتخاباتی و اذعان به محدودیت هایی که ممکن است به‌عنوان رئیس‌جمهور با آن مواجه شود، انتظارات عمومی را تعدیل کرده‌ و به او آزادی عمل بیشتری نسبت به بسیاری از اسلافش داده‌اند.

واعظ گفت: «در حالی که نتایج انتخابات جایگاه نسبتا متزلزلی را به داده -چرا که تنها توانسته 26 درصد از آرای واجدین شرایط را کسب کند- این‌که فرض کنیم پزشکیان می‌تواند همه چیز را تغییر دهد، به همان اندازه اشتباه است که تصور کنیم او قادر به تغییر هیچ چیزی نیست».

زمین سست

در حالی که به نظر می‌رسد پزشکیان خواهان یک توافق هسته‌ای جدید است که حداقل به لغو بخشی از تحریم‌ها منجر شود، این داستان می‌تواند کار دشواری باشد.

به گفته متیو بان، استاد امنیت ملی و سیاست خارجی در مدرسه کندی هاروارد: «خروج پرزیدنت ترامپ از توافق هسته‌ای قدیمی که به شدت اعتبار وعده‌های آمریکا را تضعیف کرده و افزایش سانتریفیوژها و ذخایر اورانیوم بسیار غنی‌شده ایران (و ادعای امتناع از ارائه پاسخ‌های مورد اعتماد غرب به سوالات مربوط به سایت‌های اعلام نشده‌ای که آژانس بین المللی انرژی اتمی مدعی کشف ذرات اورانیوم در آن‌ها شده) واقعیت‌ها را تغییر داده‌اند.»

از زمان خروج یکجانبه آمریکا از برجام و اعمال مجدد تحریم‌ها علیه ایران در سال 2018 و پس از یک سال صبر استراتژیک، تهران فعالیت‌های هسته‌ای خود را گسترش داد تا به یک کشور آستانه هسته‌ای تبدیل شود. بر اساس گزارش آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، ایران سقف مربوط به سطح غنی‌سازی اورانیوم تعیین شده در توافق را از 3.67 درصد به 60 درصد، یعنی 27 برابر بیشتر از سطح مجاز، ارتقا داده است.

تأسیسات هسته‌ای ایران

در حالی که بی اعتمادی عمیق تاریخی چالش‌های بزرگی را ایجاد و مسیر دستیابی به توافق مجدد را پیچیده می‌کند، هر گونه مذاکرات جدید در لحظه‌ای بسیار ناآرام انجام خواهد شد، چرا که جنگ غزه در سراسر منطقه طنین‌انداز شده و خطر رویارویی بین اسرائیل و ایران را افزایش می‌دهد. ایران همچنین روابط خود با روسیه و چین را به طور قابل توجهی بهبود بخشیده و ادامه یا تشدید روابط نظامی ایران و روسیه می‌تواند هرگونه احتمال گرم شدن روابط ایران و غرب را کاهش دهد.

تنش جوشان بین ایالات متحده و اسرائیل و نیروهای متحد ایران در لبنان، سوریه، عراق و یمن هم ممکن است احتمال توافقات جدید بین واشنگتن و تهران را کاهش دهد.

نقشه شوم کوبایی شدن؛ دیپلماسی تنها راه حل است

با این حال، به نظر واعظ، «هیچ یک از این‌ها نباید دیپلماسی را از مسیر خارج کند، زیرا بدتر بودن گزینه‌های جایگزین ثابت شده است. بنابراین برای غرب کوته‌فکرانه خواهد بود که فرصت بازگشت نیروهای عملگراتر سیاست ایران و کارکشته‌ترین دیپلمات‌های کشور را نادیده بگیرد، آن هم به این دلیل که عدم تعامل و تاکتیک‌های فشار تنها ایران را در منطقه تهاجمی‌تر و در داخل بسته‌تر کرده است».

با این حال، دکتر روزبه پارسی، رئیس برنامه خاورمیانه و شمال آفریقا در انستیتوی روابط بین‌الملل سوئد، معتقدست «به جای درک این موضوع که این فرصتی است برای امتحان رویکرد دشوارتر اما بسیار مفیدتر مذاکرات، همه نشانه‌ها حاکی از تلاش برای تکرار همان سیاست‌های شکست خورده تقابل و فشار است». او به العربی الجدید گفته: «به نظر می‌رسد از بسیاری جهات، سیاستمداران غربی فراموش کرده‌اند که آن‌ها باید از مذاکرات برجام باید در مورد نحوه برخورد با ایران می‌آموختند».

پیش‌بینی اکونومیست درباره احیای برجام

در عوض، جنگ غزه و گسترش احتمالی درگیری به جبهه لبنان، و با وجود تمام پیامدهای یک جنگ بالقوه منطقه‌ای، کشورهای غربی را تشویق می‌کند که به گونه‌ای متفاوت با ایران برخورد کنند. پارسی خاطرنشان کرد: «به احتمال زیاد آن‌ها چنین جنگی را به عنوان یک ‌رویارویی ببینند که در آن ایران صرفاً مقصر است».

در همین راستا، واعظ توضیح می‌دهد که نیروهای خطرناکی در واشنگتن وجود دارند که تمام تلاش خود را برای تبدیل ایران به کوبای دیگری انجام می‌دهند: «جزیره‌ای که توسط تحریم‌ها احاطه شده است. به نوبه خود، ایرانی‌ها نیز با توجه به تجربه خروج ترامپ از توافق هسته‌ای 2015، نسبت به اعتماد به ایالات متحده به عنوان یک شریک مذاکره کننده عمیقا بدبین هستند».

با این حال، به باور واعظ، «هیچ گزینه جایگزین مناسبی برای دیپلماسی ندارد: واشنگتن در تلاش است راهی برای مهار برنامه هسته‌ای ایران بیابد. تهران هم باید راهی برای خروج از تحریم های آمریکا بیابد که این تنها از طریق مذاکره و امتیازدهی متقابل امکان‌پذیر است».

در انتظار ساکن بعدی کاخ سفید

با این وجود، اکثر تحلیلگران بر این باورند که موضع و سیاست ایالات متحده در قبال ایران تا حد زیادی به نتیجه انتخابات ریاست‌جمهوری در این کشور و ساکن بعدی کاخ سفید بستگی دارد، اگرچه ابهامات زیادی پیرامون هر دو نامزد وجود دارد.

به اعتقاد لوب: «در حالی که نامزد جدید حزب دموکرات (احتمالاً کامالا هریس، در صورت پیروزی) ممکن است تلاش کند تا دستاوردهای سیاست خارجی دولت سابق را بهبود بخشد و توافق هسته‌ای را احیا کند، او ممکن است همچنان درگیر بحران‌هایی مانند بحران اوکراین و غزه باشد و نتواند زمان، توجه و سرمایه خود را به یک توافق جدید اختصاص دهد». در همین حال، اگر ترامپ پیروز شود، احتمالا فشار حداکثری را دوچندان کند، «اما او می تواند توافق جدیدی را به عنوان فرصتی برای موقعیت یا نشان دادن خود به عنوان معامله گر نهایی دنبال کند».

در مورد توافق آتی، پروفسور بان انتظار دارد توافق «کمتر برای کمتر» صورت گیرد که در آن ایران برخی از پرریسک‌ترین عناصر برنامه‌ هسته‌ایش (مانند ذخایر اورانیوم بسیار غنی‌شده‌اش) را در ازای لغو برخی تحریم‌ها به عقب برمی‌گرداند، در حالی که مذاکرات گسترده‌تر با بازیگران بیش‌تر می‌تواند درگیری‌های جاری در خاورمیانه -از جنگ‌های آشکار تا جنگ‌های در سایه‌- را کاهش دهد و به نگرانی‌های امنیتی بازیگران کلیدی منطقه‌ای رسیدگی کند.

در حالی که امکان دستیابی به توافق جدی قبل از انتخابات آمریکا از شانس کمی برخوردار است، دولت فعلی می‌تواند از کانال‌های پشتیبان برای بررسی آنچه ممکن است در حال حاضر ممکن باشد استفاده کند.