به گزارش اکوایران، تصور محور چین-روسیه-ایران همچنان تحلیل‌گران و سیاست‌گذاران از واشنگتن تا وست‌مینستر، تل‌آویو و حتی توکیو را نگران می‌کند.

به نوشته دِیو اَلوف برای وبگاه المانیتور، این کشورها بر اساس دشمن و رنجشی مشترک از نظم جهانی غرب‌محور متحد شده‌اند تا از محدودیت‌های آمریکا رها شوند، حوزه‌های نفوذی ایجاد کنند که هژمونی آمریکا را به چالش بکشد و سیستم جهانی فعلی را با یک سیستم چندقطبی جایگزین کنند. یا دست‌کم این‌طور گفته می‌شود.

در ماه آوریل، مایک جانسون، رئیس کنگره ایالات متحده ادعا کرد که «شی، پوتین و ایران واقعاً محور شرارت هستند» و «اقدامات خود را هماهنگ می‌کنند». دیگران در ساختار قدرت آمریکا نیز نگاه مشابهی دارند. برخی دیگر در غرب، اصطلاح «محور شرارت» دوران جورج بوش را تغییر داده و به جای آن در مورد «محور آشوب»، «اتحاد ناپاک»، «محور استبداد» یا «لژیون نابودی» هشدار داده‌اند. گاهی اوقات کره شمالی نیز به این معادله اضافه می‌شود.

ترس‌ها در مورد همکاری رو به رشد این کشورها و توانایی آن‌ها برای برهم زدن وضعیت موجود کاملاً بی‌اساس نیست.

شرکای جامع راهبردی

در سال ۲۰۲۱، چین توافق‌نامه مشارکت راهبردی ۲۵ساله با ایران امضا کرد که گزارش شده شامل یک تعهد سرمایه‌گذاری ۴۰۰ میلیارد دلاری، توافق‌های به اشتراک‌گذاری اطلاعات سایبری و دسترسی به بنادر استراتژیک است. در اوایل فوریه ۲۰۲۲، شی جین‌پینگ و ولادیمیر پوتین یک شراکت «بدون محدودیت» را اعلام کردند که در آن هیچ زمینه‌ای برای همکاری «ممنوع» نیست. اندکی پس از آن، روسیه به اوکراین حمله کرد.

جنگ اوکراین نیز زمینه‌ای برای گسترش همکاری میان روسیه و جمهوری اسلامی ایران ایجاد کرده است.

ناوگان اشباح

در همین حال و به رغم تحریم‌های سنگین غرب، پکن به هر دوی تهران و مسکو کمک کرده تا سیستم نفتی و تجاری ایجاد کنند که قابلیت دورزدن نهادهای مالی و شبکه‌های لجستیکی غربی را دارد. این بازار موازی شامل شرکت‌های صوری، ناوگان اشباح و بانک‌های مشکوکی است که تراکنش‌ها را با یوآن چین انجام می‌دهند.

شرکت‌های چینی نیز از فرصت استفاده کرده تا صادرات کالاهای مصرفی روزمره به روسیه را همراه با خودروها، ماشین‌آلات، محصولات کشاورزی و فناوری‌های دوگانه از جمله ریزتراشه‌ها افزایش دهند؛ به طوری که به تشکیلات صنعتی‌دفاعی روسیه کمک کنند تا تلاش‌های خود برای بازسازی و نوسازی را سرعت بخشد. تا پایان سال ۲۰۲۳، تجارت دوجانبه روسیه و چین به رکورد ۲۴۰.۱ میلیارد دلار رسید که ۲۶.۳٪ بیشتر از سال ۲۰۲۲ بود. پکن و مسکو ایران را به سازمان همکاری شانگهای و بریکس دعوت کرده‌اند که راهی دیگر برای رهایی از انزوای بین‌المللی است.

با افزودن این نکته که نیروی دریایی چین، روسیه و ایران از سال ۲۰۱۹ تاکنون مانورهای سالانه سه‌جانبه در آبراه‌های ژئواستراتژیک شمال اقیانوس هند انجام داده‌اند، می‌فهمیم چرا ناظران به این نتیجه رسیده‌اند که غرب با مشکل «محور» مواجه است.

با این حال، بررسی دقیق‌تر نشان می‌دهد که این مانورهای دریایی مشترک تنها مکانیسم رسمی سه‌جانبه‌ای است که همکاری منظم بین پکن، مسکو و تهران را تسهیل می‌کند. تحلیل‌گران می‌گویند که این رزمایش‌ها «عمدتاً نمایشی» بوده و «بعید است به افزایش همکاری‌های سه‌جانبه در سطح معنادار منجر شود».

علی‌رغم توهم وجود جبهه‌ای متحد، «همکاری فزاینده» توصیف‌شده در بالا تنها نمایی از یک شبکه بسیار پیچیده‌تر از تعاملات دو و چندجانبه بوده و بیشتر از آنچه که اکثر ناظران قبول دارند، دیالکتیکی است.

مناطق ممنوعه

مدت‌هاست ایران به دنبال به دست آوردن جنگنده‌های سوخو-۳۵ و سامانه‌های دفاع هوایی اس-۴۰۰ روسیه بوده است. اما دیوید گولدمن، معاون سردبیر آسیا تایمز می‌گوید: «تولید تجهیزات نظامی درجه‌یک روسیه محدود بوده و مسکو به هر دارایی که بتواند در اوکراین استفاده کند، نیاز دارد». بنابراین، او می‌افزاید: «بعید است به این زودی‌ها ایران سامانه‌ها را دریافت کرده و روس‌ها و چینی‌ها نیز کار زیادی برای تقویت توانایی ایران برای جنگ با اسرائیل انجام نداده‌اند».

 

به اعتقاد او، ممکن است مسکو و پکن حمایت کلامی و پوشش دیپلماتیک برای تهران در سازمان ملل ارائه دهند. اما هیچ‌کدام تمایلی به ارائه تسلیحات به ایران یا گروه‌های مقاومت که اقدامات منطقه‌ای آن‌ها را تحریک کند، ندارند. همان‌طور که گولدمن توضیح می‌دهد: «راکت‌های اسرائیلی که به دو پایانه بزرگ ایران در جزیره خارک برخورد کنند، تمام صادرات نفت ایران را متوقف خواهند کرد» که باعث افزایش قیمت نفت به «۱۵۰ یا ۲۰۰ دلار در هر بشکه» خواهد شد. فارغ از اسرائیل، روسیه و چین نیز تمایلی به اذیت‌کردن شرکای سنی خود در خلیج فارس ندارند.

کوروت ارتش روسیه جنگ اوکراین کریمه

در همین حال، تحلیل‌گران به تردید چین در تأمین کمک نظامی کشنده به روسیه (حداقل به صورت آشکار) اشاره کرده‌اند که علی‌رغم درخواست‌های مکرر مسکو از سال ۲۰۲۲ تا کنون، این موضوع شاهدی از محدودیت‌های همکاری چین و روسیه است. همین مسئله در مورد امتناع مداوم پکن از به رسمیت شناختن رسمی الحاق کریمه توسط روسیه در سال ۲۰۱۴ نیز صدق می‌کند. چین از محکوم‌کردن حمله روسیه به همسایه خود خودداری ورزیده، در حالی که مراقب بوده هیچ‌گونه تأییدیه صریحی برای جنگ مسکو صادر نکند.

از دیدگاه پکن، با توجه به ادعاهای ارضیش در تایوان، تبت و سین‌کیانگ و مرز ۴۲۰۹ کیلومتری مشترک با روسیه، رویکردی به غیر از این خطر ایجاد یک سنت خطرناک را به همراه دارد. علاوه بر این، پکن به انجام اقداماتی که خطر تلافی بزرگ‌ترین شرکای تجاریش، یعنی اتحادیه اروپا و ایالات متحده را به دنبال دارد، علاقه چندانی ندارد. اروپا و آمریکا به ترتیب ۷۸۳ میلیارد دلار و ۵۷۵ میلیارد دلار از تجارت چین در سال ۲۰۲۳ را به خود اختصاص داده‌اند.

ممکن است چین مسکو و تهران را به عنوان وزنه‌های متقابل مفیدی در برابر نفوذ غرب ببیند. اما همان‌طور که بیلاهاری کاوسیکان، سفیر سنگاپوری توضیح می‌دهد: «دلیلی قوی برای هیچ‌کس در پکن وجود ندارد که بخواهد میز را به هم بزند و به دنبال ترتیباتی شدیداً متفاوت باشد».

ماهیگیری از آب گل‌آلود

بخواهیم صریح‌تر بگوییم، تصمیم چین برای گسترش خط نجات اقتصادی به روسیه و ایران از روی بشردوستی نیست.

بین ژانویه تا سپتامبر ۲۰۲۳، گزارش شده که چین با خرید نفت تخفیف‌خورده از روسیه، ایران و ونزوئلا تا ۱۰ میلیارد دلار صرفه‌جویی کرده است. این جریان نفت به ذخایر چین، حاشیه امنی برای محافظت در برابر اختلالات اقتصادی یا ژئوپلیتیکی آینده ایجاد می‌کند. علاوه بر این، اگر ایالات متحده و متحدانش تلاش کنند دسترسی چین به مسیرهای دریایی حیاتی را محدود سازند، چین می‌تواند از یک شبکه رو به رشد زیرساخت خطوط لوله زمینی از روسیه و ایران استفاده کند تا بخشی از آسیب‌پذیری انرژی خود را کاهش دهد. پکن جانب احتیاط را گرفته است.

در همین حال، به دلیل گردش محدود جهانی یوآن، ایران و روسیه گزینه‌های زیادی جز صرف درآمد خود برای خرید کالاهای چینی بیشتر یا نگهداری آن‌ها در بانک‌های چینی ندارند که وابستگی اقتصادی آن‌ها به پکن را بیشتر می‌کند. گزارش شده که چین قبلاً از افزایش عدم تقارن قدرت خود استفاده کرده تا به سلاح‌ها و فناوری‌هایی دست یابد که روسیه به طور سنتی بر ارسال آن‌ها محدودیت گذاشته بود؛ از جمله سامانه‌های پیشرفته دفاع هوایی، جنگنده‌ها و فناوری زیردریایی.

ارتش روسیه زیردریایی اتمی کازان

نه ایران و نه روسیه از چشم‌انداز تبدیل‌شدن به دست‌نشانده‌های چین خرسند نیستند و صداهای نارضایتی در هر دو کشور در مورد هجوم کالاهای ارزان‌قیمت چینی و تأثیر منفی آن بر تولید داخلی ابراز کرده‌اند. در ماه مارس، رسانه‌های ایرانی با گزارش این نگرانی‌ها اشاره کردند که علی‌رغم وعده‌های همکاری اقتصادی بیشتر، ایران تنها سی و هشتمین شریک تجاری چین به شمار می‌رود و به طور قابل توجهی عقب‌تر از سایر شرکای راهبردی چین از جمله عربستان سعودی (۱۰۷ میلیارد دلار)، امارات متحده عربی (۹۵ میلیارد دلار)، عراق (۵۰ میلیارد دلار)، ترکیه (۴۳ میلیارد دلار) و عمان (۳۵ میلیارد دلار) قرار دارد.

شرکت ملی نفت چین، آخرین شرکت بزرگ دولتی چین به دلیل ترس از تحریم‌های ثانویه پس از خروج آمریکا از برجام، در سال ۲۰۱۹ پروژه گازی پارس جنوبی را رها کرد و از ایران خارج شد. همین امر در مورد بانک‌های بزرگ چینی نیز صدق می‌کند. در سال ۲۰۱۵، تجارت دوجانبه چین و ایران تقریباً ۴۳ میلیارد دلار بود. تا سال ۲۰۲۱، این رقم به ۱۴.۸۷ میلیارد دلار کاهش یافته بود و همچنان در همین حدود باقی مانده است.

هفته گذشته، رسانه‌های روسی گزارش دادند که اکنون تا ۹۸ درصد بانک‌های چینی از پرداخت‌های مستقیم یوآن‌های روسیه خودداری کرده تا از تحریم‌های آمریکا اجتناب کنند.

با در نظر گرفتن همه این‌ها، به نظر می‌رسد در بهترین حالت، نقش تحریم‌ها و انزوا به نزدیک این کشورها تنها تا حدی درست باشد. در حالی که چالش‌های برخاسته از روسیه، چین و ایران نیازمند پاسخ سیاستی هوشمندانه غربی است، در حال حاضر برخورد با آن‌ها به عنوان یک محور ضدغربی واحد، خلاف واقعیت‌های موجود میدانی است.