اکوایران: نقش آمریکا در تسهیل توافق آذربایجان-ارمنستان در منطقه شگفتی بزرگی به‌همراه داشت. قبل از این که به نظر می‌رسید آذربایجان، ارمنستان و گرجستان همگی دوباره به آغوش روسیه بازمی‌گردند. اما مداخلات سنگین پوتین در قفقاز جنوبی تضعیف شده و در برخی موارد چنگ‌اندازی روسیه بر این منطقه از بین رفته است.

به گزارش اکوایران، توافق صلح میان ارمنستان و جمهوری آذربایجان که به‌تازگی در کاخ سفید آمریکا اعلام شد، شاید روشن‌ترین نشانه باشد که مداخلات سنگین ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه، در قفقاز جنوبی تضعیف شده و در برخی موارد چنگ‌اندازی روسیه بر این منطقه از بین رفته است. با توجه به نگاه صفر و یکی پوتین به امور جهانی، این از دست دادن نفوذ ممکن است او را وادار کند در مذاکرات صلح اوکراین-روسیه که دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، تلاش دارد آغاز کند، رویکردی سخت‌تر اتخاذ کند.

به نوشته سیندیکیت‌پراجکت، نقش آمریکا در تسهیل توافق آذربایجان-ارمنستان در منطقه شگفتی بزرگی به‌همراه داشت. قبل از این به نظر می‌رسید آذربایجان، ارمنستان و گرجستان همگی دوباره به آغوش روسیه بازمی‌گردند. اما کرملین به‌سادگی از کنترل این منطقه دست نمی‌کشد و بر این باور است که مطمئن‌ترین راه برای حفظ نفوذ در میان همسایگان، گرفتار کردن آن‌ها در نزاع با یکدیگر و وابسته ساختن‌شان به روسیه به‌عنوان میانجی است.

در ارمنستان، جایی که نیکول پاشینیان، نخست‌وزیر، در پی حرکت به سمت ادغام با اتحادیه اروپا بوده، باور می‌رود کرملین اخیراً طرحی برای روی کار آوردن یک دست‌نشانده طرفدار روسیه داشته تا جنگ با آذربایجان بر سر قره‌باغ دوباره شعله‌ور شود.

کودتای نافرجام

پوتین و اطرافیانش چنین می‌پنداشتند که ابزار لازم برای اثرگذاری بر حکومت را دارند. اپوزیسیون ارمنستان طرفدار روسیه و کینه‌جو نسبت به آذربایجان است، و روسیه نیز توان آن را دارد که با کمک رهبران مذهبی طرفدار مسکو در ارمنستان و میلیاردهای ارمنی‌تبار مقیم روسیه، جناح ضدپاشینیان را تقویت کند. اما تلاش آن‌ها برای این توطئه ناکام ماند.

آذربایجان ارمنستان

وضعیت در آذربایجان به‌طور اساسی متفاوت بود. در این کشور، نیروهای اصلی اپوزیسیون، حزب جبهه خلق آذربایجان و متحدش، شورای ملی، خواستار ادغام در حوزه یورو-آتلانتیک‌اند و همکاری با مقامات روسی را رد می‌کنند. کرملین، همچون دولت، به‌وضوح از قدرت‌گیری اپوزیسیون غرب‌گرا بیمناک است و به همین دلیل به‌احتمال زیاد از تاکتیک‌های سرکوبگرانه دولت حمایت می‌کند.

برخلاف پاشینیان، الهام علی‌اف، رئیس‌جمهور آذربایجان، مخالف ادغام یورو-آتلانتیک است و همچنان آماده اتحاد با کرملین خواهد بود، مشروط به اینکه روسیه به منافع شخصی او احترام بگذارد و در داخل یا عرصه بین‌المللی او را تحقیر یا تضعیف نکند. بنابراین حتی پس از توافق صلح با ارمنستان، روسیه احتمالاً درصدد براندازی علی‌اف برنخواهد آمد، بلکه بیشتر خواهد کوشید او را دوباره به انقیاد بکشاند.

گرجستان دشواری دیگری برای کرملین است. روسیه بی‌تردید از دولت کنونی «رویای گرجی» با توجه به سیاست‌های سرکوبگرانه داخلی و لحن ضدغربی‌اش راضی است. اما از آنجا که روسیه مدت‌هاست ۲۰ درصد از خاک گرجستان را اشغال کرده، این دولت ناگزیر است با افکار عمومی شدیداً ضدروسی روبه‌رو شود.

پیش از توافق ارمنستان-آذربایجان، احتمالاً برخورد نهایی با گرجستان آخرین اقدام انتقام‌جویانه پوتین در قفقاز جنوبی بود. تا زمانی که دولت گرجستان زیر نفوذ بیدزینا ایوانیشویلی، الیگارشی که ثروتش را در روسیه اندوخته باقی می‌ماند، می‌شد روی همکاری‌اش حساب کرد.

بیشتر بخوانید
چگونه ترامپ پرچم پیروزی علی‌اف را بالا برد؟ توافق فرو می‌پاشد؟

اکوایران: این توافق موسوم به «صلح» بیش از آنکه بیانگر مصالحه‌ای متوازن باشد، انعکاس پیروزی نظامی آذربایجان است باکو. با تحقق اهداف جنگی‌اش، نیازی به امتیازدهی واقعی احساس نمی‌کند.

اگر کرملین می‌توانست بر هر دو کشور ارمنستان و آذربایجان سلطه بی‌چون‌وچرا پیدا کند، چنین نمایش هژمونی منطقه‌ای به دولت گرجستان توان می‌داد تا شهروندانش را با انتخابی روشن روبه‌رو کند: تسلیم روسیه شوند (مانند بلاروس) یا خطر اشغال بیشتر را بپذیرند.

اما حالا که مهره دومینو میان ارمنستان و آذربایجان سقوط کرده، پوتین مجبور خواهد شد برنامه‌هایش را دوباره بررسی کند. شواهد محکمی وجود دارد که کرملین در هفته‌های پیش از توافق با آذربایجان، رهبران اپوزیسیون طرفدار روسیه در ارمنستان را بسیج کرده بود. این ستون پنجم علیه پاشینیان، متشکل از چهره‌های مذهبی طرفدار کرملین و پشتیبانی‌شده از سوی سامول کاراپتیان، میلیاردر ارمنی‌تبار روس، حتی ارتش ارمنستان را به براندازی دولت فراخوانده بود.

محاسبات اشتباه

اما پاشینیان قاطع‌تر و هوشیارتر از آن بود که بسیاری از جمله کرملین انتظار داشتند. او نه‌تنها کودتا را خنثی کرد، بلکه احساسات ضدروسی در ارمنستان شدت گرفت و همین امر به پیشبرد توافق با آذربایجان کمک کرد.

در همین حال، کرملین با دستگیری‌های گسترده، شکنجه و اخراج، آذربایجانی‌های مقیم روسیه را تحت فشار قرار داده بود. هدف احتمالی از این اقدام تهدید الهام علی‌اف با ایجاد ناآرامی‌های اجتماعی ناشی از موج بازگرداندن اجباری شهروندان بود. اما این دسیسه‌ها نیز نتیجه دلخواه نداد. آذربایجان در پاسخ، شهروندان روسی را در باکو و دیگر مناطق بازداشت کرد و افکار عمومی به‌شدت علیه روسیه تغییر کرد.

استراتژیست‌های کرملین احتمالاً امیدوار بودند که نزدیکی ایدئولوژیک علی‌اف به پوتین یعنی مخالفت هر دو با دموکراسی و نفوذ غرب زمینه را برای توافق هموار کند. اما علی‌اف دریافت که پوتین در پی یافتن اهرمی است که هر زمان بتواند از آن برای تضعیف قدرت او استفاده کند.

علی‌اف هیچ قصدی برای تقسیم کنترل آذربایجان، حتی با پوتین، ندارد. از همین رو، پذیرش توافق صلحی با میانجی‌گری آمریکا با ارمنستان و استقبال از نفوذ واشنگتن در منطقه، به‌مراتب انتخابی امن‌تر از اتکا به پوتین به نظر می‌رسید. با این حال، با توجه به ثروت عظیم معدنی و انرژی آذربایجان، بعید است روسیه به‌سادگی این شکست‌ها را بپذیرد و به دنبال راه‌های تازه‌ای برای فشار آوردن خواهد بود.

در این مقطع حساس، ایالات متحده، کشورهای عضو ناتو، اتحادیه اروپا و به‌طور کلی غرب باید برای تثبیت صلح نوپایی که در قفقاز جنوبی در حال شکل‌گیری است تلاش کنند. این به معنای ارائه حمایت چشمگیر به منطقه است تا اطمینان حاصل شود که تلاش‌های روسیه برای سلطه به پایان برسد.

مهم‌تر از همه، جامعه بین‌المللی باید به‌صراحت حمایت و سازمان‌دهی روسیه از کودتای نافرجام در ارمنستان و همچنین کارزار فشار مداوم آن در آذربایجان را محکوم کند. بیانیه‌های عمومی رهبران ناتو و اتحادیه اروپا در حمایت از آرمان‌های قفقاز جنوبی برای ادغام در حوزه یورو-آتلانتیک می‌تواند به‌طور قابل توجهی تلاش‌های منطقه برای رهایی از نفوذ روسیه را تقویت کند.

اعتراضات گرجستان

همچنین باید فشار بین‌المللی بیشتری بر دولت گرجستان وارد شود تا اصلاحات دموکراتیک را بپذیرد، و بر علی‌اف که باید به‌صراحت آگاه شود آزادی زندانیان سیاسی و تضمین آزادی مطبوعات، تجمع و تشکل برای تقویت استقلال آذربایجان حیاتی است.

در هر مورد، پایان دادن به سرکوب داخلی و تقویت دموکراسی برای جلب حمایت واقعی غرب در برابر فشارهای روسیه ضروری است. در نهایت، میل پوتین به سلطه بر قفقاز جنوبی ممکن است نتیجه‌ای کاملاً معکوس به همراه داشته باشد: از دست دادن کامل نفوذ.

برای تحقق این نتیجه، رهبران منطقه باید مسئولانه عمل کنند، ملت‌ها باید آماده فداکاری برای دموکراسی و آزادی باشند و مقامات غربی باید آینده‌نگری، احتیاط و شجاعت نشان دهند.