به گزارش اکوایران، در حالی که جو بایدن در حال آماده شدن برای مبارزه در میدان جنگ انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در ماه نوامبر است، کاخ سفید همچنین خود را در حال رقابت برای نفوذ در میان چندین بازیگر حیاتی در صحنه جهانی می‌یابد، از جمله یک شریک قدیمی که در بحبوحه تحولات پیشگامانه در سیاست‌های داخلی و خارجی خود قرار دارد. این امر و ظهور یک نظام جهانی چند قطبی جدید، پیچیدگی‌های جدیدی را به روابط ریاض و واشنگتن تزریق کرده است که نیوزویک به بررسی آن‌ها پرداخته است. اکوایران این یادداشت را در دو بخش ترجمه کرده که  بخش اول آن پیشتر منتشر شد. در ادامه قسمت دوم و پایانی این یادداشت را می‌خوانید: 

سیاست «اول عربستان»

برنارد هایکل، استاد مطالعات خاور نزدیک در دانشگاه پرینستون که ارتباط مستقیمی با ولیعهد محمد بن سلمان دارد، در مورد چگونگی تغییر مسیر پادشاهی توسط ولیعهد توضیح داد. او این رویکرد را به عنوان سیاست «اول عربستان» توصیف کرد که یادآور دکترین صد ساله «اول آمریکا» است که اخیراً توسط ترامپ احیا شد.

هایکل گفت: «تفاوت بزرگ این است که عربستان سعودی بیشتر بر مبنای ملی‌گرایی عمل می‌کند تا هر ایدئولوژی دیگری. این کشور منافع خود را بر منافع منطقه یا مثلاً منافع پان‌عربی و پان‌اسلامی که قبلاً عوامل مهمی بودند، و همچنین منافع آمریکا مقدم می‌دارد». او افزود: «ایکی از ارکان این منافع ملی این است که عربستان باید همزمان روابط عالی با چین و آمریکا داشته باشد و این به معنای تهدید ایالات متحده با روی آوردن به چین نیست.»

پروژه ریشه‌کن کردن رادیکال‌ها

هایکل خاطرنشان کرد که تصمیم به سرکوب فعالان و جنبش‌های سیاسی اسلام‌گرا در واقع از زمان پادشاهی ملک عبدالله آغاز شد که از 2005 تا 2015 رهبری را برعهده داشت، و «محمد بن سلمان اساساً به این اسلام‌گرایان پایان داد و در عوض بر درک سنتی‌تر از اسلام که به تقوا و ایمان مرتبط است، و در سیاست، بیشتر بر ملی‌گرایی در مقابل اسلام‌گرایی تمرکز کرده است.»

این تغییر زمینه را برای اصلاحات اجتماعی بیشتر از جمله لغو ممنوعیت دیرینه رانندگی زنان، تسهیل نظام حضانت مردان و ایجاد مراکز تفریحی جدید فراهم کرده است. همچنین شرایط را  برای جذب سرمایه‌گذاری خارجی بیشتر و ترویج گردشگری، برگزاری کنسرت‌های بزرگ و رویدادهای ورزشی، حتی اولین نمایش مد لباس شنا زنان در پادشاهی و گزارش‌هایی از افتتاح اولین فروشگاه مشروبات الکلی فراهم کرده است.

هایکل، استاد مطالعات خاور نزدیک دانشگاه پرینستون و الشهابی، کارشناس سیاسی سعودی خاطرنشان کردند که با توجه به روابط سنتی پادشاهی با جریان‌های فوق محافظه‌کار اسلام، که الشهابی اشاره کرد «بخش بسیار کوچکتری از جامعه را نسبت به آنچه قبلاً تصور می‌شد تشکیل می‌دهند»، خطراتی در این تلاش وجود دارد. این ایدئولوژی‌ها، به‌ویژه مکتب وهابیت مورد حمایت دولت، برای مدت‌ها به عنوان رکن اصلی مشروعیت خاندان سعودی عمل می‌کردند، اما بنیادگراترین و تفاسیر گاه خشونت‌آمیز از اسلام با پیشروی چشم‌انداز ۲۰۳۰ قاطعانه سرکوب شده‌اند.

salafistes-m_0

با این حال، این اصلاحات شامل سازش‌های اساسی در مورد نگرانی‌های گسترده‌تر در مورد دموکراسی، آزادی بیان و سایر مسائل حقوق بشر در پادشاهی مطلقه نمی‌شود. هایکل استدلال کرد که اینکه آیا واشنگتن این وضعیت را در آینده خواهد پذیرفت، به اولویت‌های ایالات متحده بستگی دارد.

هایکل گفت: «فکر می‌کنم این به این بستگی دارد که آمریکا چه چیزی از روابط خود با عربستان سعودی می‌خواهد. اگر آمریکا یک تولیدکننده جهانی نفت مسئول می‌خواهد، کشوری که از طریق سیاست‌های تولید خود بازارهای جهانی نفت را متعادل می‌کند، پس عربستان سعودی می‌تواند این کار را به خوبی انجام دهد. اما اگر ارزش‌ها و حقوق بشر را در اولویت قرار دهد، این یک رابطه پرتنش خواهد بود.»

سخنگوی سفارت عربستان در آمریکا، فهد ناظر، به نیوزویک گفت: «پادشاهی عربستان سعودی از روابط عالی با اکثریت قریب به اتفاق کشورهای جهان برخوردار است و بر این باور است که موقعیت منحصر به فردی برای پل زدن بین اختلافات شمال و جنوب جهانی و شرق و غرب دارد.»

ناظر افزود: «در حالی که عربستان سعودی بر اساس منافع اقتصادی خود در چارچوب چشم‌انداز ۲۰۳۰، دلایل زیادی برای تقویت روابط جدیدتر خود با کشورهای مختلف دارد، روابط ما با ایالات متحده نه تنها برای هشت دهه دوام آورده است، بلکه عمیق‌تر و گسترده‌تر شده و اکنون شامل فناوری‌های پیشرفته، تاب‌آوری زنجیره تأمین و اکتشاف فضا می‌شود.»

او استدلال کرد که «چشم‌انداز ۲۰۳۰ عربستان سعودی با قدرت تمام به پیش می‌رود و بسیاری از اهداف و برنامه‌های آن محقق شده است». ناظر گفت: «ما جوانان، زنان و کارآفرینان خود را توانمند کرده‌ایم. همچنین ارائه خدمات دولتی را متحول کرده‌ایم. این اقدامات اقتصاد را متنوع کرده، هزاران شغل ایجاد کرده و کیفیت زندگی را برای سعودی‌ها و غیرسعودی‌ها به طور یکسان بهبود بخشیده است. همه شاخص‌ها نشان می‌دهند که حمایت بسیار گسترده‌ای از سوی مردم عربستان برای چشم‌انداز ۲۰۳۰ و برنامه‌های مختلف آن وجود دارد.»

هزینه شکست

عبدالعزیز الخمیس، روزنامه‌نگار و پژوهشگر برجسته سعودی، به نیوزویک گفت: «اگر ایالات متحده نتواند روابط خود با پادشاهی را تثبیت کند، خطرات زیادی ممکن است به دنبال داشته باشد، از جمله با تقویت نفوذ رقبایی مانند چین و روسیه و همچنین وضعیتی که می‌تواند بر ثبات بازارهای جهانی انرژی تأثیر منفی بگذارد.»

الخمیس خاطرنشان کرد که مزایای همکاری قوی‌تر ریاض با سایر قدرت‌ها عبارتند از «تنوع بخشیدن به اتحادها که موقعیت پادشاهی را در صحنه بین‌المللی تقویت می‌کند و وابستگی آن به یک کشور را کاهش می‌دهد، تنوع بخشیدن به شرکای تجاری و سرمایه‌گذاری که اقتصاد عربستان را تقویت می‌کند و ایجاد روابط قوی با چندین قدرت بزرگ، به منظور بهبود امنیت ملی، که به دستیابی به توازن قوا در منطقه کمک می‌کند.»

شی جین پینگ محمد بن سلمان چین عربستان

الخمیس افزود: «با توجه به مزایای استراتژیک و اقتصادی که این روابط به همراه دارد، انتظار دارم شاهزاده محمد بن سلمان در آینده و با به عهده گرفتن قدرت، این مسیر را در برقراری روابط با سایر قدرت‌های بزرگ ادامه دهد.»

پذیرش وضعیت عربستان سعودی به عنوان یک «دولت نوسان‌گر» توسط ایالات متحده، برای ثبات بخشیدن و تقویت بیشتر روابط کلیدی است. این استدلال محمد الاحمد، تحلیلگر ژئوپلیتیکی سعودی و رئیس شرکت مشاوره سعودی الیت است.

الاحمد به نیوزویک گفت: «فرصتی واقعی برای دستیابی به تعادل در روابط سعودی- آمریکایی به ویژه با حزب دموکرات و دولت بایدن وجود دارد. این تعادل از طریق ترمیم آسیب‌های ناشی از تلاش‌ها برای شیطانی‌سازی روابط با یک متحد امنیتی مهم ایالات متحده، قابل دستیابی است.»

الاحمد استدلال کرد که چنین تلاش‌هایی «همیشه به یک دلیل بسیار ساده شکست می‌خورند، و آن این است که پادشاهی در مرحله‌ای از توسعه عظیم اقتصادی، فرهنگی، هنری، علمی و سیاسی و همچنین بلوغ رهبری در قبال جهان عرب، خاورمیانه و جهان اسلام به سوی میانه‌روی قرار دارد.»

به گفته الاحمد، در دوره‌ای که ریاض ممکن است توانایی ایجاد تغییرات واقعی در بحبوحه بی‌ثباتی قابل توجه خاورمیانه در نتیجه جنگ در غزه را داشته باشد، دستیابی به یک پیشرفت به طور ویژه‌ای حیاتی خواهد بود.

الاحمد گفت: «وزن عربستان سعودی در حوزه‌های اقتصادی و ژئوپلیتیکی، ایالات متحده را ملزم می‌کند تا در مذاکرات، منافع عربستان را در نظر بگیرد. با توجه به اهمیت استراتژیک عربستان، ایالات متحده ممکن است نیاز داشته باشد تا دستورکار ایدئولوژیک دولت خود را با منافع گسترده‌تر حفظ روابط قوی با ریاض متوازن کند.»