به گزارش اکوایران، از زمان حمله حماس به اسرائیل، روسیه با تماشای تنش ها در خاورمیانه که ایالات متحده، دشمن اصلی اش را به خود مشغول کرده، لذت می برد. با این حال، 13 آوریل، زمانی که تهران در تلافی حمله به کنسولگری اش در دمشق، مواضع تل آویو را هدف حملات موشکی و پهپادی اش قرار داد، مسکو از آینده تداوم تنش ترسید.

به ادعای ناظران اسرائیل و ایران هر دو نشان دادند که مایلند از حرکت به سمت جنگ اجتناب کنند. با این حال، رویارویی دو دشمن دیرینه قوانین نانوشته حاکم را تغییر داد و ارزیابی اقدامات و مقاصد دو بازیگر را دشوارتر کرد؛ گزاره‌ای که خطر تشدید تنش را به دنبال دارد. به ادعای ناظران مجموعه این تحولات روسیه را نگران کرده ، کشوری که بر خط باریک بین تضعیف قدرت ایالات متحده در منطقه و متعهد نشدن قدم گذاشته و نمی‌خواهد شاهد جنگ گسترده‌تری در خاورمیانه باشد. نشریه فارن افرز در این باره یادداشتی را منتشر کرده که اقتصادنیوز این یادداشت را ترجمه کرده است.

چرا جنگ در خاورمیانه در کوتاه مدت به نفع مسکو است؟

به ادعای ناظران افزایش تنش بین ایران و اسرائیل می تواند برای مسکو مزایایی داشته باشد. تشدید تنش ها در خاورمیانه به طور قطع توجه و تدارکات واشنگتن را از اوکراین، جایی که روسیه درگیر جنگ است، منحرف خواهد کرد. این پویایی بلافاصله پس از 7 اکتبر -زمانی که دولت بایدن باتری‌های پاتریوت بیشتری را به خاورمیانه فرستاد- آشکار بود که این بار آمریکا پاتریوت ها را از انبار محدودی از سیستم‌هایی که کیف به شدت در پی آن بود جدا کرد و برای اسرائیل فرستاد.

ماه آوریل، با پیش بینی حمله تلافی جویانه ایران به اسرائیل، ایالات متحده دارایی های نظامی بیشتری را برای کمک به دفاع اسرائیل به منطقه منتقل کرد. سپس، در ماه ژوئن، در بحبوحه تنش های فزاینده بین اسرائیل و حزب الله، واشنگتن کشتی ها و تفنگداران دریایی آمریکا را به منطقه اعزام کرد. در همین راستا تشدید بیشتر تنش ها مستلزم تعهد به منابع اضافی ایالات متحده است؛ رخدادی که کرملین از آن استقبال می کند. علاوه بر این، جنگ خاورمیانه احتمالاً قیمت نفت را افزایش خواهد داد و تلاش‌های دولت بایدن برای کاهش هزینه‌های سوخت برای مصرف‌کنندگان عادی آمریکایی ماه‌ها قبل از انتخابات ایالات متحده را پیچیده می‌کند. ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه، مطمئناً به واسطه شرایط دشواری که بایدن در آن قرار دارد به خود می بالد.

با این حال، وقوع جنگ گسترده تر در منطقه خطرات بزرگی را برای مسکو به همراه خواهد داشت. اگر اسرائیل رویاروی حزب الله قرار بگیرد، کرملین می بایست سه سناریوی خطرناک را لحاظ کند: درگیر شدن متحدش سوریه، کاهش (ادعایی) ظرفیت ایران برای تداوم همکاری نظامی با ایران و پیچیده شدن روابطش با کشورهای عربی خلیج فارس و تهران.

در یک جنگ گسترده تر، ایالات متحده باید از مسکو انتظار داشته باشد که از دشمنان اسرائیل به شکلی محدود حمایت کرده و با صدای بلند واشنگتن را به دلیل تشدید تنش ها مقصر بداند، در حالی که از دخالت مستقیم نظامی خودداری کند. بنابراین، ایالات متحده باید از ابزارهای دیپلماتیک و نظامی‌اش استفاده کند تا اطمینان حاصل شود که تنش ها در منطقه افزایش پیدا نخواهد کرد.

assad-putin

سه سناریوی خطرناک برای کرملین

حتی اگر تل آویو و تهران از رویارویی مستقیم اجتناب کنند، تشدید درگیری فعلی اسرائیل با حزب‌الله برای روسیه خطرناک خواهد بود. اگر اسرائیل تصمیم به حمله به لبنان بگیرد، احتمالاً منجر به ویرانی گسترده و همچنین حمله موشکی حزب الله به اسرائیل خواهد شد. سوریه، جایی که روسیه پایگاه‌های دریایی و هوایی خود را در اختیار دارد، می‌تواند به سرعت به میدان ثانویه تبدیل شود، زیرا این کشور محل استقرار بسیاری از مواضع حزب‌الله و مسیرهای تدارکاتی است که اسرائیل به آنها حمله خواهد کرد.

اسرائیل همزمان با حمله به کنسولگری ایران در دمشق، حملاتی را علیه زیرساخت‌های سوریه، از جمله انبارهای مهمات، پست‌های بازرسی، و مقرهای اصلی این کشور انجام داده است. در اوایل ماه ژوئیه، حمله پهپادهای اسرائیلی در سوریه دو جنگجوی حزب الله را هدف قرار داد و این گروه را بر آن داشت تا به بلندی های جولان موشک پرتاب کند. اخیراً گزارش‌هایی در رسانه‌های اسرائیل منتشر شده مبنی بر اینکه تل‌آویو به بشار اسد، رئیس‌جمهور سوریه هشدار داده که در جنگ کنونی غزه شرکت نکند، حتی تهدید کرده است که در صورت انجام حملات بیشتر از سوی کشورش، این بازیگر را هدف قرار خواهد داد.

حملات اسرائیل به سوریه پس از آغاز جنگ تمام عیار با حزب الله احتمالا افزایش خواهد یافت. اگرچه حمله به اندازه آنچه لبنان انتظار دارد ویرانگر نخواهد بود، اما همچنان می‌تواند روسیه را عصبی کند. اوکراین ممکن است اولویت سیاست خارجی روسیه باشد، اما سوریه نیز برای کرملین همچنان مهم است. سوریه همچنین برای روسیه دارای اهمیت استراتژیک است زیرا به عنوان سکویی برای نمایش قدرت مسکو در شرق مدیترانه و در قاب پایگاه دریایی در طرطوس و حمیمیم عمل می کند که روسیه قبل از حمله به اوکراین آن را ارتقا داده است.

این کشور همچنین مرکزی برای انتقال منابع نظامی به لیبی و ساحل در آفریقا است، جایی که حضور روسیه در حال گسترش است. اسرائیل در سوریه اهداف زیادی برای حمله دارد. فرودگاه های حلب و دمشق هم اکنون در تیررس اسرائیل قرار دارند. اما در صورت جنگ اسرائیل با حزب الله، پایگاه هوایی حمیمیم در غرب سوریه که توسط روسیه اداره می شود و می تواند به عنوان گذرگاه تسلیحات مورد استفاده قرار گیرد نیز می تواند به هدف تبدیل شود. اسرائیل احتمالاً قبل از هر گونه حملاتی به مسکو هشدار می دهد زیرا آسیب رساندن به پرسنل روسیه می تواند درگیری را تشدید کند.

روسیه به درگیری محدود در خاورمیانه قانع است

در صورت گسترده تر شدن دامنه درگیری در خاورمیانه این احتمال وجود دارد که دارایی های روسیه در منطقه نیز هدف قرار بگیرد. تصمیم مسکو در ژانویه برای افزایش گشت‌زنی‌های هوایی خود در امتداد خط بین سوریه و بلندی‌های جولان احتمالاً هشداری به اسرائیل بود. اینگونه مسکو نشان داد که نمی خواهد سوریه در یک گرداب منطقه‌ای درگیر شود.

در صورت افزایش حملات اسرائیل به سوریه، مسکو احتمالاً پارازیت الکترونیکی خود را از حمیمیم شماره گیری می کند تا عملیات اسرائیل را مختل کرده و به سوری ها فرصت دهد تا از سامانه های دفاع هوایی روسیه برای درگیری با جت های جنگنده اسرائیلی استفاده کنند.

مسکو می‌خواهد از ایجاد این تصور که نیروهایش مستقیماً با اسرائیل می‌جنگند، اجتناب کند، مگر اینکه معتقد باشد حضورش در سوریه اساساً تهدید می‌شود. اگر خاورمیانه منفجر شود، ممکن است پای ایران هم به درگیری ها کشیده شود.

طبق گزارش ها، کابینه جنگ اسرائیل پیش از حمله (ادعایی) به ایران در 19 آوریل، چندین گزینه از جمله حمله به تأسیسات استراتژیک از جمله پایگاه های سپاه پاسداران یا تأسیسات تحقیقات هسته ای را بررسی کرده بود؛ هرچند در عمل منفعل ماند. رهبران این بازیگر مطمئناً در صورت تشدید تنش‌ها به راحتی مهار نمی شوند.

بسته به اینکه اسرائیل – یا ایالات متحده، در صورت تمایل به پیوستن به تل آویو – تصمیم به حمله در شرایط بحرانی داشته باشد یا نه، صنعت دفاعی ایران ممکن است هدف حمله (ادعایی) قرار بگیرد. این رخداد پیامدهایی برای روسیه خواهد داشت که در حوزه نظامی با تهران همکاری نزدیکی دارد.

در واقع، از زمان حمله روسیه به اوکراین در سال 2022، مسکو و تهران همکاری‌های نظامی-فنی خود را به میزان قابل توجهی گسترش داده‌اند. مسکو با به رسمیت شناختن این وابستگی، تولید داخلی پهپادهای شاهد ایرانی را آغاز کرده و تدارکات نظامی بیشتری را از کره شمالی تامین کرده است. اگرچه این تغییرات ممکن است تا حدودی اتکای روسیه به انتقال سیستم های تسلیحاتی ایران را کاهش داده باشد، مسکو مطمئناً مایل نیست صنعت دفاعی متحدش هدف قرار بگیرد.

روسیه تا زمانی که درگیر جنگ در اوکراین است، می خواهد اطمینان حاصل کند که تهران بامسکو در عرصه توسعه انواع جدید پهپادها هم صدا است.

1

روسیه در عمل حامی ایران نخواهد بود

از منظری دیگر، ورود (ادعایی) ایران به جنگ مشکلات دیگری را برای مسکو ایجاد خواهد کرد. اگر اسرائیل گزینه حمله (ادعایی) به ایران را انتخاب کند، تهران ظرفیت خود را برای دفاع و حمله متقابل بسیج خواهد کرد. اینگونه  ایران به ناوگان موشکی و هواپیماهای بدون سرنشین خود متکی می شود و آنچه را که می تواند به روسیه تحویل دهد، کاهش خواهد داد. حتی اگر تشدید تنش در خاورمیانه به درگیری شدید بین اسرائیل و محور مقاومت هم محدود شود، باز هم درگیری ها همکاری نظامی تهران و مسکو را تحت تاثیر قرار خواهد داد.

کمپین تحت رهبری اسرائیل علیه ایران نیز می‌تواند خطراتی برای روسیه ایجاد کند. با توجه به این که جنگ در اوکراین برای روسیه اولویت دارد، مسکو نه پهنای باند دارد و نه تمایلی برای کمک به ایران در صورت درگیری نظامی (ادعایی). در واقع، روسیه همیشه می خواست از ورود به جنگ با اسرائیل جلوگیری کند، چه رسد به این که رویاروی نظامیان آمریکایی نیز قرار بگیرد. اگر تنش ها به شکل مارپیچی پیش برود، روسیه با صدای بلند درباره تجاوز ایالات متحده صحبت می کند و حتی ممکن است حمایت نظامی خود از ایران را پس از حمله (ادعایی) افزایش دهد، اما از وارد درگیری نمی شود. این انفعال می تواند اعتبار روسیه را در منطقه و فراتر از آن به شکلی منفی تحت تاثیر قرار دهد. در میان مدت، رویارویی (ادعایی) اسرائیل و ایران ممکن است تهران را به سمت دستیابی به سلاح هسته‌ای سوق دهد - نتیجه‌ای که روسیه تمایلی بدان ندارد.

علاوه بر این، تشدید تنش منطقه ای ممکن است روابط روسیه با ایران و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس را نیز پیچیده کند. در سال‌های اخیر، امارات متحده عربی و عربستان سعودی به دنبال برقراری روابط نزدیک با ایران بوده‌اند و محاسبه کرده‌اند که گفت‌وگوی مستقیم و روابط اقتصادی بهترین راه برای حفظ ثبات منطقه است. اگرچه این نزدیکی بدون دخالت روسیه تنظیم شده ، اما به نفع مسکو بوده است. همسویی کرملین با ایران و محور مقاومت که نیروهای اصلی ضدغربی منطقه هستند، حفظ روابط با کشورهای عربی را برای کرملین آسان‌تر کرده است. در همین حال، هماهنگی با کشورهای خلیج فارس در اوپک پلاس به روسیه اهرمی بر کنترل بازار نفت داده و امارات متحده عربی به عنوان مجرای حیاتی برای تلاش‌های روسیه برای دور زدن تحریم‌های اعمال شده در پاسخ به حمله این کشور به اوکراین ظاهر شده است.

روابط روسیه با کشورهای عربی خلیج فارس و با ایران به مسکو کمک کرده است تا عضویت در بریکس را گسترش دهد، بلوکی که توسط برزیل، روسیه، هند و چین در سال 2009 تأسیس شد و آفریقای جنوبی سال بعد به آن پیوست. در سال 2023، این گروه به واسطه حضور ایران و امارات متحده عربی به همراه مصر و اتیوپی گسترش یافت و تلاش‌های کرملین برای یارگیری از میان قدرت‌های غیرغربی را بیشتر کرد. حفظ این روابط برای روسیه در زمانی که خلیج فارس هماهنگ است، بسیار آسان تر است، به جای یک بازی حاصل جمع صفر که در آن برخوردش با یک طرف درگیری، طرف دیگر را آزار می دهد. پس جای تعجب نیست که دیپلمات‌های روس از زمانی که حمد بن عیسی آل خلیفه، پادشاه بحرین، در ماه مه در جریان سفر به مسکو قول داد که کشورش، در کنار یک کشور عرب خلیج فارس، روابط خود را با ایران عادی کند، خوشحال شدند.

روسیه قربانی تداوم تنش در خاورمیانه می شود

رویارویی نظامی اسرائیل و ایران می تواند برنامه های روسیه را پیچیده کند. اگرچه چندین کشور عربی به اسرائیل برای جلوگیری از حمله هوایی ایران در 13 آوریل کمک کردند، اما نقش خود را کمرنگ جلوه و نشان دادند که به حفظ روابط خود با ایران علاقه دارند. آنها با هر گونه اقدام تهاجمی (ادعایی) بیشتر اسرائیل علیه تهران یا محور مقاومت مخالفند، زیرا می ترسند جنگ منطقه ای برنامه های اقتصادی آنها را به خطر بیندازد و باعث خشم بیشتر در داخل شود. اما به همان اندازه که کشورهای عربی خلیج فارس نمی خواهند شاهد فروپاشی سیاست تنش زدایی شان با ایران باشند، تشدید تنش بین اسرائیل و ایران یا محور مقاومت می تواند زمینه را برای حمله احتمالی متقابل هموار کند. اهداف ممکن است شامل تأسیسات نظامی ایالات متحده یا دارایی های استراتژیک مانند تأسیسات نفتی باشد که انصار الله پیشتر آنها را در عربستان سعودی و امارات هدف قرار داده بود.

مهم نیست که چه کسی اولین گلوله را شلیک کند؛ کشورهای عربی خلیج فارس احتمالا کابینه بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل را برای هر گونه تشدید تنش مقصر می دانند. کم رنگ شدن روابط میان اسرائیل و امارات احتمالا مسکو را خوشحال خواهد کرد. زیرا این بازیگر با نگرانی تشکیل بلوک ضد ایرانی که اسرائیل و کشورهای عربی خلیج فارس را تحت حمایت ایالات متحده هم صدا می کرد، در نظر داشت. با این حال، تشدید تنش منطقه‌ای خطراتی را برای تنش زدایی عربی-ایرانی نیز به همراه دارد – و در نتیجه، برای روسیه.

در ماه آوریل، ایران و اسرائیل به نظر می رسید که به سمت لبه پرتگاه حرکت می کردند، اما توانستند تنش را مهار کنند. اگر این رویارویی تکرار شود یا اسرائیل تصمیم بگیرد رویاروی حزب الله قرار بگیرد، تنش های بعدی همه طرف ها از جمله مسکو را تهدید می کند که مجبور خواهد شد تصمیم بگیرد که پاسخ دهد یا در حاشیه بماند.

با این حال، توانایی روسیه برای شکل دادن به نتایج، محدودتر از ایالات متحده خواهد بود. این به این دلیل است که توانایی‌های نظامی روسیه در حال حاضر کاهش یافته و اهرمش بر جنگ‌جویان ناچیز است. وقتی فشار وارد می‌شود، روسیه احتمالاً از ایران یا حزب‌الله از طریق جنگ الکترونیک یا با ارسال سلاح‌هایی به شرکای خود که برای کمپین اوکراین مورد نیاز نیستند، حمایت می‌کند. بعید است که مسکو مستقیماً درگیر شود. بدون شک این کشور واشنگتن را مسئول هر گونه تشدید تنش می داند. اما با توجه به آنچه روسیه در سوریه و سایر نقاط منطقه از دست خواهد داد، نمی توان تضمین کرد که مسکو در چنین جنگی پیروز شود. اگر خاورمیانه منفجر شود، به دشمنان روسیه آسیب می رساند – اما روسیه هم قربانی خواهد شد.

RTS1F83W

نقش احتمالی روسیه در رویارویی اسرائیل و حزب الله

از آنجایی که اولویت اصلی روسیه رویارویی جهانی با ایالات متحده بر سر اوکراین است، پوتین علاقه‌ای برای ورود به یک جنگ تمام عیار در خاورمیانه ندارد چرا که نمی تواند آن را کنترل کند.

تنش‌ها در منطقه به روسیه کمک می‌کند تا نظم جهانی را تضعیف کند، اما فقط تا زمانی که بتوان آن را مدیریت کرد. مسکو از جنگ غزه سود می برد و خوشحال است که شهرت ایالات متحده به دلیل حمایت ناعادلانه از اسرائیل، کاهش پیدا کرده است. از همین رو روسیه علاقه چندانی به کاهش تنش های کنونی نشان نداده است.

در طول نه ماه گذشته روسیه در حاشیه‌های دیپلماتیک قرار داشته است. در حالی که بلندپایه ترین مقامات ایالات متحده به طور خستگی ناپذیری بین پایتخت های منطقه رفت و آمد کرده اند، روسیه تلاش های خود را بر شورای امنیت سازمان ملل متمرکز کرده است. در آنجا، مسکو بارها از واشنگتن به دلیل عدم حمایت از قطعنامه های آتش بس انتقاد کرده است. زمانی که ایالات متحده اخیراً قطعنامه خود را برای آتش بس سه مرحله ای پیشنهاد کرد، روسیه با استناد به فقدان جزئیات بدان رای ممتنع داد، اما از وتو کردن متنی که از حمایت جهان عرب برخوردار بود، خودداری کرد. روسیه از تماشای ایالات متحده درگیر در چنین مخمصه ای لذت می برد. تا زمانی که ایالات متحده در این آشفتگی غوطه ور است، روسیه دلیلی نمی بیند تا منافع خود را با دامن زدن به مشکلات منطقه ای بیشتر به خطر بیندازد.

اگر رویارویی میان اسرائیل و حزب الله آغاز شود، روسیه دو گزینه قابل قبول دارد: نمی‌تواند کاری انجام دهد یا می‌تواند حمایت خود از دشمنان اسرائیل را افزایش دهد و در عین حال از درگیری مستقیم نظامی اجتناب کند. نشستن در حاشیه باورپذیر نیست، به این معنی که محتمل ترین نتیجه این است که مسکو از حزب الله از طریق ترکیبی از تدارکات تسلیحاتی و گزینه های غیرنظامی حمایت خواهد کرد. روسیه با توانایی‌های خود، می‌تواند جنگ الکترونیکی را از سوریه با مسدود کردن سیستم‌های هدایت تسلیحات اسرائیل افزایش دهد. همچنین می‌تواند سلاح‌های بیشتری را برای حزب‌الله لبنان یا انصار الله در یمن ارسال کند که با استراتژی کنونی اش همخوانی دارد. در ژانویه، حزب‌الله با موشک‌های ضدتانک هدایت‌شونده ساخت روسیه به پایگاه کنترل ترافیک هوایی ماونت مرون اسرائیل حمله کرد. به گفته مقامات آمریکایی، مسکو اخیرا به فکر انتقال موشک های کروز به انصار الله افتاده است. محدودیت‌های نظامی ناشی از کمپین روسیه در اوکراین و احتیاط سیاسی ناشی از روابط این کشور با کشورهای عربی خلیج فارس باید کرملین را از درگیر شدن بیش از حد عمیق با محور مقاومت باز دارد.

Putin_Damascus_twt-768x385

واشنگتن باید چشم انداز روسیه در مورد یک جنگ گسترده تر در خاورمیانه را روشن کند. مسکو هیچ علاقه ای به دیپلماسی ایالات متحده برای دستیابی به آرامش و ثبات ندارد، اما همچنین خواهان آتش سوزی منطقه ای نیست. بنابراین، اگرچه روسیه نیروی سازنده ای نخواهد بود که به ایالات متحده برای کاهش تنش کمک می کند، اما جنگ تمام عیار را هم تحریک نخواهد کرد. اگر جنگی رخ دهد، واشنگتن باید انتظار حمایت محدود روسیه از دشمنان اسرائیل را داشته باشد. اخطارهای واشنگتن مبنی بر اینکه مسکو نباید خودش را درگیر کند بعید است جواب دهد. در عوض، ایالات متحده باید شرکای عرب خود در خلیج فارس را تشویق کند تا فشار بی سر و صدایی بر روسیه اعمال کنند تا موشک ها و سایر تسلیحات را به محور مقاومت منتقل نکند.