به گزارش اکوایران، جهان در 6 آگوست با تهاجم جسورانه و خطرناک اوکراین به منطقه کورسک روسیه غافلگیر شد. حمله غافلگیرکننده یک کشور کوچکتر علیه یک قدرت هسته‌ای، روایت ولادیمیر پوتین را که به دقت تنظیم شده بود، از عظمت و شکست ناپذیری مسکو در هم شکست. در حالی که ناظران غربی عمدتاً بر پیشرفت‌های تاکتیکی نیروهای اوکراینی متمرکز شده‌اند، این حمله همچنین آسیب‌پذیری‌های استراتژیک عمیق‌تری را در جایگاه روسیه به عنوان یک قدرت بزرگ فرضی آشکار کرده است. قابل توجه است که حتی نزدیکترین متحدان روسیه در سازمان پیمان امنیت جمعی (CSTO) - ارمنستان، بلاروس، قزاقستان، قرقیزستان و تاجیکستان - نه حمایت نظامی و نه سیاسی ارائه نکرده‌اند، چیزی که مسکو را در این درگیری منزوی کرده است.

به نوشته پایگاه ژئوپلیتیکال مانیتور، سازمان پیمان امنیت جمعی که در سال 2002 تأسیس شد، در ابتدا هدفش مقابله با تجاوز خارجی علیه اعضای خود و هماهنگ کردن مواضع سیاست خارجی بود. مانند ماده پنج پیمان آتلانتیک شمالی، اعضای سازمان پیمان امنیت جمعی به اصول دفاع جمعی ملزم هستند. در ماده چهار منشور سازمان آمده است که اگر یکی از اعضای بلوک مورد تعرض دولت یا گروهی از دولت‌ها قرار گیرد، حمله به همه اعضا تلقی می‌شود. در این شرایط، انفعال شدید متحدان روسیه در سازمان پیمان امنیت جمعی در پاسخ به تهاجم اخیر کورسک را می‌توان به عنوان ضربه نهایی و قاطع به اعتبار این اتحاد نظامی-سیاسی به رهبری مسکو تلقی کرد و آن را به یک «ببر کاغذی» صرف تقلیل داد.

این اولین بار نیست که ناتوانی سازمان پیمان امنیت جمعی به منصه ظهور می‌رسد. پیش از این، الکساندر لوکاشنکو، رئیس جمهور بلاروس، از ائتلاف به دلیل نادیده گرفتن درخواست کمک قرقیزستان در جریان درگیری‌های قومی سال 2010 انتقاد کرد و پرسید: «اگر در یکی از کشورهای عضو ما خونریزی شود... و این سازمان سکوت کند، این چه سازمانی است؟»

علاوه بر این، خروج ازبکستان از سازمان پیمان امنیت جمعی، دو بار – ابتدا در سال 1999 و سپس بار دیگر در سال 2012 – باعث بروز شکاف در این اتحاد شد. اخیراً، ارمنستان مشارکت خود را در این بلوک به حالت تعلیق درآورد، پس از آن که آذربایجان در سپتامبر 2022 کنترل منطقه جدایی‌طلب قره‌باغ کوهستانی را پس گرفت، و ائتلاف تلاشی برای حمایت از ایروان نکرد. این موارد فقط بر ساختار کاغذی بلوک امنیتی تحت رهبری مسکو تأکید نکرده است. بلکه همچنین به ناامیدی فزاینده نسبت به این اتحاد دامن زده و سایه‌ای از تردید را بر اعتبار آن انداخته است.

ناکامی سازمان پیمان امنیت جمعی در حمایت از دفاع جمعی، با فقدان همبستگی میان اعضای آن تشدید شده است. گزارش‌های اخیر پولیتیکو نشان می‌دهد که بلاروس بین سال‌های 2018 تا 2022 کمک‌های نظامی و سلاح‌های پیشرفته در اختیار آذربایجان قرار داده است، از جمله تجهیزات هدفگیری توپخانه پیشرفته و ایستگاه‌های متحرک ضد پهپاد Groza-S. تسلیحات بلاروسی در طول جنگ 2020 قره باغ به طور گسترده در نبرد علیه ارمنستان، یکی از اعضای سازمان پیمان امنیت جمعی استفاده شد. تعریف‌های علنی لوکاشنکو از الهام علی اف، رئیس جمهور آذربایجان و اظهارات وی مبنی بر اینکه مخالفت سازمان پیمان امنیت جمعی با او «اشتباه» است، بر عدم وجود همبستگی واقعی در این بلوک تاکید می‌کند و اختلافات عمیق را آشکار می‌کند.

قره باغ

میخ آخر بر تابوت سازمان پیمان امنیت جمعی

اگر این رویدادها به شکل لایه لایه اعتبار بلوک را تضعیف کرده باشند، انفعال سازمان پیمان امنیت جمعی و «سکوت هماهنگ» متحدان کرملین در بحبوحه تهاجم مستقیم اوکراین در خاک روسیه، ضربه نهایی را به ائتلاف روسی وارد کرده است و انزوای مسکو را افزایش داده و افسانه دفاع متقابل این بلوک را از بین برده است. جالب توجه است که حتی لوکاشنکو، متحد نزدیک پوتین، که در غرب منفور است، از روسیه دفاع نکرد. در عوض، او نیروها و خودروهای زرهی بیشتر را برای دفاع از مرزهای بلاروس مستقر کرد و حتی خواستار پایان جنگ شد و در مصاحبه با یک روزنامه نگار روسی گفت: «بیایید سر میز مذاکره بنشینیم و به این درگیری پایان دهیم.» این بیانیه نشان می‌دهد که بلاروس ممکن است حتی از حمایت لفظی خود از جنگ روسیه در اوکراین عقب نشینی کرده باشد.

سکوت هماهنگ پنج کشور آسیای مرکزی، که از نظر تئوری از طریق پیمان امنیت جمعی با روسیه همسو هستند، انزوای فزاینده مسکو را بیشتر نشان می‌دهد. بر خلاف روسیه که از سازمان پیمان امنیت جمعی برای حفظ سلطه منطقه‌ای خود و حفاظت از «منافع ممتاز» خود در فضای پسا شوروی استفاده کرده است، کشورهای آسیای مرکزی از این بلوک برای مقابله با تهدیدات فراملی مانند تروریسم و ​​دریافت تسلیحات و آموزش نظامی از روسی استفاده می‌کنند. این ترتیب این پیمان به کشورهای آسیای مرکزی اجازه می‌دهد تا از مداخلات نظامی احتمالی روسیه اجتناب کنند و در عین حال «دوست» مشکوک خود را به خود نزدیک‌تر نگه دارند.

جنگ متزلزل روسیه در اوکراین و متعاقب آن تهاجم کورسک، برای کشورهای آسیای مرکزی دریچه جدیدی از فرصت را برای تقویت همکاری منطقه‌ای و ادغام بالقوه بین خود، بدون قدرت‌های خارجی، ایجاد کرده است - سناریویی که تا همین اواخر بعید به نظر می‌رسید.

برای سال‌ها، یکی از موانع اصلی ادغام آسیای مرکزی روسیه بوده است، که به طور مداوم به دنبال جلوگیری از هرگونه تلاش برای تنوع بخشیدن به تجارت و خطوط لوله گاز و مختل کردن فرآیندهای ادغام احتمالی در بین پنج کشور منطقه بوده است.

با این حال، به دلیل عملیات نظامی خود در اوکراین، روسیه مجبور است ماشین جنگی خود را به سمت اوکراین تغییر جهت دهد. به عنوان مثال، مسکو 1500 سرباز را از یک پایگاه نظامی روسیه در تاجیکستان به اوکراین منتقل کرده است. در حالی که خروج صدها نیروی روسی از مرز ارمنستان و آذربایجان تأثیر مستقیمی بر آسیای مرکزی ندارد، اما نشان دهنده تضعیف نفوذ نظامی و سیاسی کرملین است که به طور قابل توجهی بر محیط امنیتی منطقه تأثیر می‌گذارد.

این پویایی در حال تغییر در ششمین نشست مشورتی سران کشورهای آسیای مرکزی در آستانه، که در 9 اوت برگزار شد، مشهود بود، جایی که عزم تازه‌ای برای نهادینه کردن همکاری‌های اقتصادی و دفاعی پدیدار شد. شوکت میرضیایف، رئیس جمهور ازبکستان، چالش‌های ژئوپلیتیکی پیش روی منطقه را برجسته کرد و گفت: «آسیای مرکزی به دلیل موقعیت ژئوپلیتیکی خود، پیامدهای منفی بحران اعتماد جهانی و تشدید درگیری‌ها را تجربه می‌کند و ما اسیر سیاست تحریم شده‌ایم.»

در میان این تحولات، قاسم جومارت توکایف، رئیس جمهور قزاقستان، مقاله‌ای با عنوان «رنسانس آسیای مرکزی: به سوی توسعه و شکوفایی پایدار» در قزاقستانکایا پراودا منتشر کرد و خواستار هماهنگی سیاست‌های امنیتی و دفاعی منطقه‌ای میان پنج جمهوری آسیای مرکزی شد. چشم انداز توکایف از آسیای مرکزی یکپارچه‌تر و مرفه، عاری از نفوذ مسلط روسیه، حاکی از یک تغییر بالقوه در پویایی ژئوپلیتیکی منطقه است که می‌تواند اتحادها و ساختارهای قدرت موجود را به شدت تغییر دهد. این پویایی‌های در حال تحول، یک فرصت استراتژیک برای قدرت‌های دیگر منطقه و جهان است.