تحقیر در دمشق؛ بن بست پوتین در سوریه پسااسد
اکوایران: با ورود به دوران پسااسد، روسیه با کاهش شدید اعتبار خود در خاورمیانه مواجه است.
به گزارش اکوایران، در ۸ دسامبر، بشار اسد، رئیسجمهور سوریه پس از حمله برقآسا به رهبری گروه شورشی هیئت تحریرالشام از قدرت برکنار شد. در حالی که سقوط اسد در سوریه و سراسر جهان عرب با جشن و شادی همراه شد، حالوهوای مسکو بسیار متفاوت بود.
به نوشته العربی جدید، وزارت خارجه روسیه در بیانیهای که اندکی پس از ورود اسد به مسکو به عنوان پناهنده سیاسی منتشر شد، با ابراز نگرانی شدید خود نسبت به تحولات سوریه، اعلام کرد که پایگاههای نظامی روسیه در سوریه در «آمادهباش کامل» قرار دارند.
کمتر از بیست و چهار ساعت پیش از سقوط اسد، سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه تحریرالشام را گروهی تروریستی خواند و تصرف سرزمینهای سوریه توسط چنین گروهی را غیرقابلپذیرش توصیف کرد.
با وجود اعلام همبستگی روسیه با اسد از نخستین روزهای جنگ داخلی این کشور در سال ۲۰۱۱ و مداخله نظامی در حمایت از او در سال ۲۰۱۵، کرملین منابعی برای جلوگیری از سقوط او اختصاص نداد.
پیامدها برای روسیه
با ورود به دوران پسااسد، روسیه با احتمال از دست دادن پایگاه دریایی طرطوس و پایگاه هوایی حمیمیم مواجه است. این تغییرات ضربهای جدی به اعتبار مسکو در خاورمیانه وارد خواهد کرد. ممکن است این کاهش نفوذ روسیه را وادار ساخته تا از روی عملگرایی، با مقامات جدید سوریه تعامل کند، هرچند تمایل آنها برای همکاری با مسکو کاملاً نامشخص است.
چرا روسیه در برابر سقوط اسد سکوت کرد؟
همزمان با پیشرویهای برقآسای نیروهای تحریرالشام به سمت دمشق، روسیه به حمایت نظامی از اسد ادامه داد. لاوروف در سخنرانی ۷ دسامبر خود در نشست دوحه تأکید کرد که نیروهای هوافضای روسیه در پایگاه حمیمیم به ارتش عربی سوریه کمک میکنند تا حملات تروریستی را دفع کنند. این ادعا با موج حملات هوایی روسیه و سوریه در حلب و ادلب قابل تأیید است.
با این حال، مقیاس حمایت نظامی روسیه در روزهای پایانی حکومت اسد به مراتب کمتر از مداخله موفقیتآمیز این کشور در سال ۲۰۱۵ بود. محدودیت تعهدات روسیه به دو عامل کلیدی بازمیگردد.
اول، حمله ناگهانی هیئت تحریرالشام روسیه را همانند دیگر بازیگران جهانی غافلگیر کرد. پس از سقوط اسد، دیمیتری پسکوف، سخنگوی کرملین اذعان داشت: «آنچه رخ داد، احتمالاً همه جهان را غافلگیر کرد و ما نیز از این قاعده مستثنی نیستیم».
این اظهارات بیانگر اعتماد بیش از حد مسکو به ثبات حکومت اسد پس از بازگشت او به اتحادیه عرب در می ۲۰۲۳ بود. در حالی که گروههای مخالف سوری از سوی شرکای عرب خود تنها ماندند، کرملین اطمینان داشت که شورشیان فاقد توانایی لازم برای یک حمله گسترده هستند.
همین اعتماد به نفس سبب شد روسیه افزایش درگیریها در ادلب و تجمیع مخفیانه نیروهای تحریرالشام در اطراف حلب را نادیده بگیرد. به جای اعزام نیرو برای دفاع از این مناطق، روسیه تصمیم گرفت ۹ پست دیدهبانی در نزدیکی بلندیهای جولان سوریه ایجاد کند تا جلوی حملات احتمالی اسرائیل را بگیرد.
این اشتباهی استراتژیک بود که بر تضعیف حزبالله و شبهنظامیان وابسته به ایران توسط اسرائیل اثر گذاشت و نیروهای اسد را در برابر پیشرویهای تحریرالشام آسیبپذیر کرد.
دوم، کاهش توان روسیه برای اعمال قدرت همزمان در چندین منطقه بود. در آگوست ۲۰۲۲، روسیه سامانههای دفاع هوایی اس-۳۰۰ را از مصیاف سوریه به بندر نووروسیسک در دریای سیاه منتقل کرد.
تعداد پایگاههای نظامی روسیه در سوریه از ۱۳۲ در سال ۲۰۲۳، به ۱۰۵ کاهش یافت و تنها در سال ۲۰۲۴، به ۱۱۴ پایگاه رسید. کمبود نیرو نیز به خاطر شورش ژوئن ۲۰۲۳ گروه واگنر وخیمتر شد و نیروهای شورشی واگنر جایگزین مناسبی نیافتند.
زمانی که حمله تحریرالشام آغاز شد، تنها گزینه عملیاتی روسیه اعزام مزدوران گروه آفریقا به سوریه بود که این فرآیند نیز زمان میبرد.
رسانههای روسی اخیراً اعترافی نادر به محدودیت منابع این کشور داشتند. در سرمقاله ۲ دسامبر روزنامه نزاویسیمایا گازتا آمده است: «منابع پیشین دیگر وجود ندارند. اکنون خود روسیه به آنها در جاهای دیگر نیاز دارد. ادامه عملیات ویژه نظامی در دونباس، آزادسازی منطقه کورسک و انجام حملات گسترده به اهداف اوکراینی، عملاً توان روسیه برای مشارکت گسترده در یک درگیری دیگر را محدود میکند».
پس از سقوط اسد، روسلان پوخوف، کارشناس نظامی روس تأکید کرد که روسیه فاقد توانایی لازم برای اعمال قدرت نظامی مؤثر خارج از حوزه نفوذ سنتی خود در فضای پساشوروی است. محاسبه اینکه بیعملی بهتر از یک مداخله شکستخورده است، احتمالاً کرملین را قانع کرد که دست به اقدام نزند.
ضربه مهلک به اعتبار روسیه
سقوط ناگهانی بشار اسد اعتبار روسیه به عنوان یک قدرت بزرگ در مدیترانه را شدیداً لطمهدار کرده است. به دلیل بستهشدن تنگه بسفر و تخلیه داراییهای دریایی از طرطوس، روسیه دیگر توانایی انجام عملیاتهای دریایی وسیع در مدیترانه را ندارد.
مگر اینکه توافقی سریع با ارتش ملی لیبی به رهبری خلیفه حفتر برای استفاده از یک پایگاه در شرق لیبی حاصل شود، روسیه احتمالاً با انزوا در مدیترانه مواجه خواهد شد و اختلالات شدید لجستیکی در عملیاتهایش در مالی، بورکینافاسو، جمهوری آفریقای مرکزی و سودان را تجربه خواهد کرد.
نیکولای سوخو، کارشناس برجسته خاورمیانه در مؤسسه اقتصاد جهانی و روابط بینالملل سوریه را «نقطه پرتاب به آفریقا» توصیف کرده و هشدار داده که هواپیماهای جنگی روسیه دیگر قادر به پرواز مستقیم به میدانهای جنگ آفریقایی نخواهند بود.
پاسخ ضعیف روسیه به حمله تحریرالشام همچنین توهم قدرتی که از مداخله نظامی اولیهاش در سوریه ایجاد شده بود را از بین خواهد برد. روسیه در افکارسنجی سال ۲۰۱۸ جوانان عرب از ایالات متحده پیشی گرفت و به شریک خارجی مورد علاقه در میان آنها تبدیل شد. عامل اصلی این تغییر مداخله قاطع روسیه در حمایت از اسد در سوریه بود که تصویر مسکو به عنوان یک متحد وفادار در زمان بحران را تقویت کرد.
این تصویر از قدرت روسیه حتی برای جوانان عربی مخالف حکومت اسد نیز جذاب بود. در حالی که روسیه همچنین مدل «مقابله با شورش» خود در سوریه را به مشتریانش در آفریقا ارائه میکرد، اما بخش مهمی از آموختههایش نیاز به بازنگری دارد.
تنش با ترکیه
حمایت ترکیه از سقوط اسد توسط تحریرالشام همچنین میتواند روابط بین آنکارا و مسکو را تحت فشار قرار دهد. الکساندر دوگین، فیلسوف فاشیست روسی پس از سقوط اسد به ترکیه هشدار داد: «روسیه به ترکیه آسیبی نخواهد زد. قطعاً. اما بعد از چنین خیانتی سخت است که امیدوار باشیم روسیه در صورت بروز مشکل به کمک ترکیه بیاید».
از آنجا که ترکیه یک مسیر حیاتی برای دورزدن تحریمهای غربی برای روسیه به شمار میرود، بحران در روابط بر سر سوریه میتواند تأثیرات اقتصادی گستردهای برای مسکو به همراه داشته باشد.
تعامل با حُکام جدید سوریه
پس از سقوط بشار اسد، اندری کارتاپولوف، رئیس کمیته دفاع مجلس دومای روسیه تأیید کرد که سفارت روسیه در دمشق خطوط ارتباطی با هیئت تحریرالشام برقرار کرده است. دیمیتری پسکوف نیز به تأکید بر اهمیت گفتگو برای حفظ پایگاههای روسیه در سوریه پرداخت. این مواضع در تضاد شدید با تحلیلهای رسانههای روسی است که ظهور تحریرالشام را نتیجه جنگ نیابتی ناتو علیه دولت سوریه توصیف میکنند.
گفتوگوی روسیه با هیئت تحریرالشام شباهتهایی با تلاشهای پیشین روسیه برای ایجاد روابط با گروههای اسلامگرا دارد. این شامل تعامل با محمد مرسی، رئیسجمهور اخوانالمسلمینی مصر در سال ۲۰۱۲ و همکاری فزاینده با طالبان پس از بازپسگیری قدرت در سال ۲۰۲۱ است. این روابط حتی با وجود آن که روسیه گروههای اخوانالمسلمین و طالبان را تروریستی میداند، ادامه پیدا کرد. علاوه بر این، روسیه از فرمت مذاکرات آستانه برای تعامل با چهرههای مخالف سوریه، مانند محمد علوش از جیشالاسلام و زکریا ملاحفیجی از فاستقم استفاده کرده است.
برای اینکه این تعاملات با تحریرالشام در مورد پایگاههای نظامی به طور اساسی انجام گیرد، روسیه به احتمال زیاد باید به حذف این گروه از فهرست سازمان ملل به عنوان یک سازمان تروریستی کمک کند. ژر پدرسن، نماینده ویژه سازمان ملل در سوریه این احتمال را مطرح کرده است؛ البته به شرطی که تحریرالشام سوریه را به شیوهای چندحزبیتر از آنچه که در ادلب انجام داده، اداره کند. با وجود تنفر شدید از جنایات جنگی روسیه در سوریه، عضویت دائم روسیه در شورای امنیت سازمان ملل به این معناست که تحریرالشام مجبور است با روسیه تعامل کرده تا از فهرست تروریستی سازمان ملل خارج شود.
سقوط سریع اسد روسیه را در زمانی که تلاش دارد قدرت خود در مذاکرات احتمالی بر سر اوکراین را به نمایش بگذارد، تحقیر کرد. اکنون تحریرالشام کلید حفظ وضعیت ابرقدرتی روسیه در خاورمیانه را در دست دارد.
تیتر یک در اکوایران
پربینندهترینها
-
چرخش جدید بن سلمان در قبال تلآویو؟
-
سیگنالهای ترامپ برای تهران و هراس در تلآویو؛ ترامپ و بیبی به اختلاف خوردند؟
-
رقم نهایی سود سهام عدالت یلدایی مشخص شد
-
آخرین ورژن طلب ایران از سوریه/ توضیح تهران درباره حضور نیروهای ایرانی در شام
-
طلب مهر و امضا دار ایران از سوریه
-
چرا قطر نیازی به تعطیلی و خاموشی ندارد؟ / ایران و قطر: دو مسیر متفاوت در بهرهگیری از گاز
-
تحقیر در دمشق؛ بن بست پوتین در سوریه پسااسد
-
همسان سازی حقوق بازنشستگان در خوان آخر/ اصلاح حقوق کارمندان در بودجه آینده
-
اختلاف نظر در تهران بر سر سیاست جدید در شامات